سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در دگرگونى روزگار گوهر مردان است پدیدار . [نهج البلاغه]
 در همه دنیا بدلکاری به یک عنصر موازی در فیلمسازی بدل شده است و بسیاری از کارگردان‌های مطرح دنیا سعی می‌کنند برای هرچه باورپذیر شدن این صحنه‌ها، به سراغ یک تیم حرفه‌ای بروند که بخوبی بتواند از پس شرایط موجود برآید و سکانس مورد نظر را به شکل واقعی و بدون نقص به مخاطب ارائه کند.

 

مقوله بدلکاری به واسطه پرطرفدار بودن فیلم‌های اکشن، در بیشتر کشورهای صاحب سبک در فیلمسازی، حرفه‌ای و پیچیده است و از این نظر نمی‌توان وضع موجود بدلکاری در کشورمان را با وضع مطلوب جهانی مقایسه کرد، چون متاسفانه آن‌طور که باید در کشور ما در این زمینه سرمایه‌گذاری نشده و به نوعی این حرفه همواره مهجور واقع شده است.

با این اوصاف در سال‌های اخیر، ما توانسته‌ایم در قیاس با گذشته، روند رو به رشدی را در این عرصه طی کنیم. همین موضوع بهانه‌ای شد تا فعالیت برخی گروه‌های مطرح بدلکاری در ایران را مرور کنیم.

نکته‌ای که در تشکیل و فعالیت تیم‌های بدلکاری وجود دارد، فعالیت برخی تیم‌هاست که به انجمن بدلکاران نپیوسته‌اند.

علیرضا فتحی، مسوول انجمن بدلکاران ایران در این‌باره می‌گوید: از نظر ما در خانه سینما (که در گذشته فعالیت می‌کرد) و البته وزارت ارشاد، تنها سه تیم به صورت قانونی شکل گرفته‌اند و بقیه با وجود عملکرد و فعالیت‌هایی که در عرصه فیلمسازی دارند، باید هر چه زودتر به جمع تیم‌های مجاز بپیوندند تا بر نحوه کار آنها نظارت شود.

گروه خیبر

در حال حاضر گروه خیبر یکی از فعال‌ترین گروه‌های بدلکاری در ایران است. شاید چون این تیم از قدیمی‌ترین تیم‌های بدلکاری به شمار می‌رود و مدیریت آن با علیرضا فتحی است.

این تیم از هنروران زیادی تشکیل شده است و اکثر آثار اکشنی که در کشور تولید می‌شود حاصل تلاش اعضای این گروه است.

این گروه سال 82 با شروع سریال مختارنامه شکل گرفت.

به گفته سرپرست گروه، ابتدا از تعداد زیادی افراد تست گرفته شد و چیزی حدود 50 نفر تائید شدند که از همین تعداد در مجموعه مختارنامه استفاده شد. اولین اقدام پس از تشکیل گروه، دریافت مجوز بود.

تا آن زمان گروه‌های مختلفی کار بدلکاری انجام می‌دادند، ولی هیچ کدام مجوز رسمی نداشتند و گروه خیبر اولین گروه مجوزدار فعال در زمینه بدلکاری در ایران به شمار می‌رود.

در ادامه، گروه خیبر موفق شد مجوز آموزش بدلکاری را هم بگیرد و گام مثبت دیگری در این زمینه بردارد.

فعالیت‌ها:

دغدغه سرپرست:

گروه اکشن قره‌خانی

پیمان ابدی وقتی به ایران آمد، یک گروه به نام گروه اکشن ابدی تشکیل داد و در آن گروه به دوستداران این حرفه به صورت کاملا تخصصی و تکنیکی بدلکاری را آموخت. بعد از درگذشت او، سرپرستی گروه به علیرضا قره‌خانی، یکی از بهترین شاگردان پیمان ابدی رسید که تا اوایل سال 90 هم ادامه داشت. اما به دلیل شکایت همسر پیمان ابدی، نام گروه از گروه اکشن پیمان ابدی به گروه اکشن قره‌خانی تغییر پیدا کرد و گروه ابدی تحت سرپرستی همسر وی ادامه فعالیت داد.

فعالیت‌ها:

گروه سیزده

این تیم در سیزده دی سال 1385 به سرپرستی آرشا اقدسی شکل گرفت و شاید به همین خاطر هم نام آن را سیزده انتخاب کردند. این تیم هم‌اکنون پنج عضو اصلی و پنج هنرجو تحت آموزش دارد و فعالیت‌های قابل قبولی را هم در سطح بین‌المللی داشته است که از این دسته فعالیت‌هایشان می‌توان به ‌آخرین فیلم سری «جیمز باند»‌ (اسکای فال) اشاره کرد. نکته جالبی که پیرامون این تیم وجود دارد، حضور آنها در زمینه تئاتر است.

فعالیت‌ها:

دغدغه سرپرست:

تیم نقابدار

کیوان رضایی که از شاگردان پیمان ابدی محسوب می‌شود و جزو کسانی است که تا چند ثانیه آخر کار همراه آن مرحوم بوده، از سال 88 تصمیم گرفت تیم خودش را تشکیل دهد و به گفته خودش تنها تیم بدلکاری است که صاحب باشگاه است. این تیم متشکل از ده هنرجوی خانم و آقاست. در این تیم افرادی مانند ناهید عظیمی، میشکا سیلنی، امین جعفری، محمد نوری، عباس هیبتی و امیرحسین شوندی و... فعالیت دارند.

فعالیت‌ها:

دغدغه سرپرست:

بزرگ‌ترین دغدغه من این است که بستری فراهم شود تا بدلکاران بتوانند با امکاناتی مناسب به خلق کارهای بدیع دست بزنند و دیگر ما شاهد اتفاقاتی مانند آنچه برای پیمان ابدی افتاده است، نباشیم چون معتقدم امثال پیمان ابدی سرمایه‌های این مملکت هستند. 

رضایی معتقد است یک بدلکار باید آگاهی کاملی نسبت به بازیگری داشته باشد، چون در ایران معمولا کارگردان‌ها دانش چندانی نسبت به صحنه‌های اکشن ندارند و این خود سرپرست تیم است که باید این صحنه ها را طراحی کند و باید با علم به بازیگری، صحنه‌ها را واقعی اجرا کند.
تیم نقابداران در سری دوم پروژه «هوش سیاه» حضور دارند. صحنه‌های درگیری در سری دوم این سریال به مراتب بیشتر از سری اول است و این گروه فعالیت متمرکزی در این زمینه انجام داده است. آنها تاکنون در کارهایی نظیر تله‌فیلم خسیس، یازده و هفت دقیقه، مبارزان کوچک، شب می‌گذرد، خواب‌زده و کارد و پنیر حضور داشته‌اند.
چیزی که در بدلکاری بیش از هر چیز دیگری من را اذیت می‌کند این است که این حرفه بیش از 15 سال است با تلاش افرادی مثل علیرضا فتحی شکل گرفته است، اما هنوز در جشنواره نگاه مستقلی به آن نشده و هیچ‌گاه بستر ویژه‌ای برای تجزیه و تحلیل عملکرد آنها به وجود نیامده است، در حالی که در همه دنیا این جایگاه تعریف شده است. در هر حال امیدوارم ما بتوانیم بزودی در جشنواره‌های مختلف برای این عرصه هم جایگاهی تعریف کنیم.
این تیم تاکنون در فیلم‌هایی چون «جرم» مسعود کیمیایی، «پسرآدم دختر حوا» و «دختر شاه پریون» حضور داشته‌اند و اعضایش توانسته‌اند کارنامه قابل دفاعی از خود به جای بگذارند. آنها در حال حاضر مشغول کار روی نمایش «قحطی نور» هستند؛ نمایشی که با حضور بازیگرانی چون حامد بهداد، نیلوفر خوش‌خلق و یاسر خاسب روی صحنه خواهد رفت.
آخرین فعالیت این تیم که بتازگی از تلویزیون پخش شد، به صحنه‌های اکشن سریال «دزد و پلیس» مربوط است که در آن چند حرکت برای زمین خوردن با موتور و ماشین وجود داشت. این تیم هم‌اکنون فیلم سینمایی «پذیرایی ساده» به کارگردانی مانی حقیقی را آماده نمایش دارد و دو سریال «یک لحظه دیرتر» و «سهمی برای دوست» نیز از این گروه، مدتی قبل از تلویزیون نمایش داده شد. آنها بدلکاری فیلم سینمایی «1، 2، 3،…5» به کارگردانی محمد معیری را نیز بتازگی پشت سرگذاشته‌اند. از دیگر کارهای این تیم می‌توان به «جیب‌بر خیابان جنوبی» به کارگردانی سیاوش اسعدی و «دشمن عزیز» به کارگردانی جلال فاطمی اشاره کرد.
فتحی می‌گوید: متاسفانه برخی افراد سودجو، علاقه‌مندان به بدلکاری را دعوت به همکاری و با مراجعه به دفاتر سینمایی خود را بدلکاران حرفه‌ای معرفی می‌کنند. معمولا قیمت‌های پایینی را به تهیه‌کنندگان پیشنهاد می‌کنند. اقداماتی اینچنین، تنها به اعتبار بدلکاری در سینمای ایران ضربه می‌زند و تمام تلاش‌های انجمن بدلکاران برای ساماندهی به این رشته تخصصی از میان می‌رود. عده‌ای بدون این‌که از بدلکاران رزومه‌کاری بخواهند با آنان قرار داد می‌بندند تا یک سکانس اکشن توسط این افراد غیرحرفه‌ای خلق شود، اما به این نکته توجه نمی‌کنند که اگر اتفاقی در صحنه‌ای اکشن رخ دهد، این افراد به هیچ عنوان پاسخگوی اتفاقات افتاده نخواهند بود و یکباره ناپیدا می‌شوند!
گروه خیبر تاکنون صحنه‌های دشوار زیادی را در سینمای ایران اجرا کرده است. واژگون شدن یک تانکر در سریال «عملیات 125» از جمله دشوارترین اجراهای این گروه بوده که به گفته سرپرست خیبر، حتی خود کارگردان نیز از اجرای این صحنه دلهره داشت. اکنون این گروه مشغول طراحی صحنه‌های اکشن سریال «فرشتگان بر فراز آسمان» به کارگردانی محمدرضا آهنج است. طراحی صحنه برای سریال 13 قسمتی آرش معیریان با نام «پیدا و پنهان» نیز از دیگر فعالیت‌های این گروه است. در ضمن همکاری این تیم با فیلم سینمایی «محمد(ص)» به‌کارگردانی مجید مجیدی نیز همچنان ادامه دارد.

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط محسن یزدانی زازرانی 91/9/19:: 1:57 عصر     |     () نظر

مسافر خشمگین در خودرو را به هم می‌کوبد و می‌رود، راننده سرش را از پنجره خودرو بیرون می‌آورد و فحشی نثارش می‌کند، مسافر برمی‌گردد، راننده هم پیاده می‌شود و...‌

 

همه ما فراوان از این صحنه‌ها دیده‌ایم، اما چرا آستانه تحمل مردم پایین است و در شکل‌گیری این پدیده اجتماعی ـ فردی چه عواملی نقش ایفا می‌کند؟

روان‌شناسان در تعریف رفتار پرخاشگرانه می‌گویند پرخاشگری به رفتارهایی اطلاق می‌شود که شامل رفتارهای هیجانی است و در آن اعمال زور و به کارگیری الفاظ و حرکت‌های رکیک و تند استفاده می‌شود. ‌

گاهی هم فرد به صورت فعال خشونت نمی‌ورزد، بلکه دست به اعمالی می‌زند که دیگری را عصبی و وادار به خشونت کند.

در واقع آستانه تحمل به مرزی گفته می‌شود که اگر توان ذهنی و فکری انسان از آن پایین‌تر بیاید، کنترل رفتارش از دستش خارج می‌شود. وقتی از مرز توانایی کنترل رفتار پایین‌تر می‌آییم، یعنی آستانه تحمل خود را از دست داده‌ایم.

شهروز پرورش، روان‌شناس بالینی درباره آستانه تحمل می‌گوید: افراد ظرفیت خاصی برای پذیرش استرس دارند. زمانی که استرس‌های متعدد بر فرد وارد شود، در آن صورت یک استرس جزئی، شخص را شکننده می‌کند. هر اندازه فعالیت‌های اجتماعی با سهولت بیشتری انجام شود، توان افراد برای پذیرش مشکلات بالاتر است و در غیر این صورت حتی یک محرک کوچک سبب برانگیخته شدن افراد و پرخاشگری‌شان می‌شود.

بنابراین بر حسب حوادثی که در جوامع اتفاق می‌افتد یا فشارهای مختلف روانی یا استرس‌های ناشی از مصیبت‌ها و بلایای طبیعی مانند زلزله یا جنگ امکان دارد آستانه تحمل افراد دستخوش تغییر شود و پایین بیاید.

وقتی موارد بی‌قانونی رواج پیدا کند، افراد دچار اضطراب و نگرانی می‌شوند و در برابر ناملایمات بیشتر آسیب‌ می‌بینند.

این روان‌شناس درباره دلایل روانی اجتماعی ضعف آستانه تحمل می‌گوید: در روان‌شناسی اجتماعی، موضوعی به نام اضافه بار روانی وجود دارد یعنی گاهی اوقات اضطراب‌های روزمره بیشتر از توانایی تحمل افراد می‌شود. در این نوع جوامع، مردم حوصله حرف‌زدن با یکدیگر را ندارند و دیگر تلاشی برای حل مسائل و مشکلات خود به شیوه محترمانه نمی‌کند و بدیهی است که در چنین شرایطی جمعیت زندان‌ها و حجم پرونده‌های قضایی بالا می‌رود.

تحقیقات روان‌شناسان در چند سال گذشته نشان داده که سهم نابسامانی‌های روانی در تهران حدود 30 درصد کل جمعیت کشور است. به طوری که فرسودگی عصبی روانی در تهران درصدر مسائل روانی قرار دارد. فرسودگی روانی یا خستگی عصبی به این معناست که افراد از انرژی روانی‌شان بدون این‌که تقویتی صورت پذیرد به صورت مکرر استفاده می‌کنند و همانند باتری ضعیف‌شده‌ای که شارژ نمی‌شود، کارایی کامل خود را از دست می‌دهند.

به گفته وی یکی از مواردی که از طریق آن می‌توان میزان خشونت را در یک جامعه تشخیص داد، میزان پرونده‌هایی است که در دادگاه‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد و به ضرب و جرح، قتل و تخریب مربوط می‌شود. میزان این پرونده‌ها در دادگاه‌های ما بسیار زیاد است.

اما این پرونده‌ها، تنها نشانه‌های وجود خشونت در جامعه ما نیست. بسیاری از موارد اعمال خشونت، به تشکیل پرونده نمی‌انجامد و خشونت‌های خانوادگی اساسا ثبت نمی‌شود، اما صفحه حوادث روزنامه‌ها اخبار قتل، درگیری و تخریب زیادی دارد.

چه کسانی خشونت بیشتری دارند

نگاه به این مساله که در شرایط اجتماعی یکسان، افراد متفاوت، رفتارهای مختلفی مثل پرخاشگری ‌یا انفعالی را از خود بروز می‌دهند، نشان می‌دهد که شرایط روانی فرد در رفتارها نقش دارد و افراد مستعد رفتارهای پرخاشگرانه هستند.‌

در این که خشونت پدیده‌ای فراگیر است و در تمام جوامع وجود دارد، تردیدی نیست، اما شدت بروز و ظهور این پدیده‌، در جوامع مختلف متفاوت است. این مسأله، نشانگر آن است که بروز رفتارهای خشونت‌آمیز، تنها به ویژگی ذاتی انسان برنمی‌گردد. در واقع، این شرایط فرهنگی و امکانات اقتصادی و اجتماعی است که شدت و ضعف رفتارهای خشونت‌آمیز را ایجاد می‌کند.


نکته: شخصیت‌های جامعه ستیز، خودشیفته، پارانوئید(بدبین)، شکاک و افسرده آمادگی برای ابراز خشونت را دارند و تحمل این افراد نسبت به استرس‌ها و فشارها بسیار پایین است و به محض کوچک‌ترین ناملایمتی از کوره درمی‌روند

 

پرورش، روان‌شناس بالینی توضیح می‌دهد که شخصیت برخی افراد از نظر ساختار شخصیتی تحمل پایین‌تری نسبت به دیگر افراد دارند.

شخصیت‌های جامعه ستیز، خودشیفته، پارانوئید، شکاک و افسرده آمادگی برای ابراز خشونت را دارند و تحمل این افراد نسبت به استرس‌ها و فشارها بسیار پایین است و به محض کوچک‌ترین ناملایمتی از کوره در‌می‌روند.

افرادی که دچار اختلالات اضطرابی هستند نیز وقتی در شرایط تهدید قرار گیرند وحشتزده می‌شوند و دست به رفتار پرخاشگرانه می‌زنند.

یکی دیگر از مسائل بررسی رفتارهای پرخاشگرانه، رفتارهای گروه‌های متفاوت جنسی است. مطابق آمار مردان نسبت به زنان پرخاشگرتر هستند.

زنان، پرخاشگری خود را ‌نشان نمی‌دهند. روش‌های زنان بیشتر جنبه کلامی دارد یا پوشیده و پنهان ابراز می‌شود.

به گفته پرورش اگر انسان به گونه‌ای تربیت شود که به اندازه خودش به دیگران نیز احترام بگذارد، رفتار خشن کمتر از او سر خواهد زد.

از لحاظ فرهنگی، بسیاری از رفتارهای‌خشونت‌آمیز، در جامعه ما طبیعی تلقی می‌شوند، عرف اجتماعی، رفتار خشن را برای جنس مذکر، عادی می‌‌داند و در مقابل آن واکنشی نشان نمی‌دهد.

بر این اساس، خشونت بخشی از رفتار طبیعی مردانه به حساب می‌آید. به همین علت است که در محیط‌های اجتماعی رفتار خشن بیشتر از مردان سر می‌زند و مقاومتی در برابر آن صورت نمی‌‌گیرد.

زنان و کودکان نیز به عنوان موجوداتی که بیشتر از دیگران، با شیوه‌های اعمال خشونت مواجهند، آن را به عنوان بخشی از زندگی خانوادگی خود می‌پذیرند و به نسبت‌های مختلف آن را می‌آموزند و در مواقع مشابه، به عنوان رفتاری عادی، آن را بروز می‌‌دهند. به همین شیوه است که خشونت، از خانواده به اجتماع کشیده می‌شود.

مولکول تاثیرگذار

در میان مسائل متفاوت شکل‌دهنده ناهنجاری‌های اجتماعی، یکی دیگر از عوامل، تغییرات زیست‌محیطی و آلاینده‌های موجود در جهان صنعتی و تاثیرات این پدیده‌ها روی فرد است.‌ پرورش معتقد است رفتار افراد تحت تاثیر رفتار مولکول‌هاست.

رفتارهایی مثل پرخاشگری و خشونت، افکار هذیانی، توهمات، کناره‌گیری از اجتماع، فقدان انگیزه، اختلال خواب و اختلالات هیجانی که از علائم اسکیزوفرنی‌هاست، ریشه در تغییر رفتارهای مولکولی دارد.

این روان‌شناس بالینی مثال می‌زند: تغییر در سیستم عصبی مثل افسردگی و استرس‌ها، روی سیستم ایمنی اثر می‌گذارد و این سیستم را دچار اختلال در عملکرد می‌کند که می‌تواند زمینه‌ای مناسب برای بروز انواع بیماری‌های عفونی و سرطان‌ها ایجاد کند.‌

برعکس این تغییر هم صادق است یعنی اگر سیستم ایمنی دچار اختلال شود، این اختلالات در سطح ملکولی روی سیستم عصبی از طریق فرآورده‌های ملکولی سیستم نظیر مولکول‌های سایتوکائین‌ها اثرگذارد.

در حالت طبیعی، تعادلی میان انواع ملکول‌های بدن وجود دارد که به این حالت هموستازیس می‌گویند. اگر این حالت تحت تاثیر عوامل محیطی و آلاینده‌های صنعتی به هم بریزد و مجموعه خاص سایتوکائین‌ها دچار اختلال شود، اختلال روی سیستم عصبی اثر می‌گذارد و موجب تغییر در رفتار فرد به صورت افسردگی، استرس، بیماری‌های اسکیزوفرنی یا حالت‌های پرخاشگرانه می‌شود.

راه‌هایی برای افزایش آستانه تحمل

یکی از مهارت‌های زندگی که به تعامل سالم میان انسان‌ها منجر می‌شود، توان حل مساله است، به طوری که در مسیر بروز یک اختلاف بین دو نفر یا بیشتر باید 15 مرحله طی شود تا کار به آخرین مرحله یعنی درگیری برسد.

روان‌شناسان می‌گویند: بهترین و ساده‌ترین راه هنگام عصبانیت، نفس کشیدن عمیق و پس از آن تکرار جملات آرامبخشی چون «سخت نگیر» است.

ماساژ دادن شقیقه‌ها و خنک کردن بدن هم می‌تواند خشم را فرونشاند، اما به گفته روان‌شناسان با تلاش برای سرگرم کردن خود چه با دیدن یک فیلم، چه با حرف زدن با دوستان یا حتی تلاش برای خندیدن می‌توان خود را از شرایط ناخوشایند پس از بروز عصبانیت رها کرد‌ البته در این میان راه‌های دیگری هم پیشنهاد می‌شود که شاید کمی عجیب به نظر می‌رسد. برای نمونه می‌شود بالش یا کوسنی را برداشت و با مشت کوبیدن روی آن خشم خود را تخلیه کرد یا حتی درون آب فریاد کشید.‌

تکنیک آینه هم از آن راه‌های پیشنهاد شده است؛ به این صورت که می‌توان جلوی آینه ایستاد یا در خیال خود این کار را کرد. بعد هر چه دلمان خواست به کسی که از دستش عصبانی شده‌ایم، بگوییم.

گفته می‌‌شود تکنیک آب و آرامش هم خیلی موثر است. روشی که در آن شیشه آبی را در یخچال می‌گذاریم و هر وقت عصبانی شدیم به سراغ آن آب می‌رویم و کمی از آن می‌نوشیم و به خود تلقین می‌کنیم : «این آب به من آرامش می‌دهد.»

البته شاید تمام این روش‌ها سودمند باشد، ولی به نظر می‌رسد بیشتر آنها مقطعی است در حالی که بالا بردن آستانه تحمل مهارتی است که نیاز به در کنار هم قرار گرفتن بسیاری از عوامل دارد.‌ به اعتقاد پرورش، بهترین راه برای بالا بردن آستانه تحمل این است که دولت‌ها و سازمان‌ها افراد را از نظر سلامت روانی در وضع مصونیت قرار دهند.

البته در این میان همه افراد جامعه نیز موظف هستند با یادگیری مهارت‌های لازم و به‌کارگیری شیوه‌های مناسب، روان و شخصیت خود را سالم نگه دارد و با گام برداشتن در مسیر خودشکوفایی، از زندگی و انسان بودن لذت ببرند.


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط محسن یزدانی زازرانی 91/9/19:: 9:16 صبح     |     () نظر

پس از فروپاشی نظام پهلوی، نهادهای مختلف یکی پس از دیگری پا گرفت؛ اما فرهنگ حاکم بر نهادهای جامعه مخصوصا نهادهای فراگیری مانند آموزش و پرورش و دانشگاه‌ها، مسأله ساده‌ای نبود که بتوان در کوتاه مدت، تحولات لازم را در آنها بوجود آورد.

از طرف دیگر ادامه کار آنها بویژه دانشگاه‌ها به همان شکل سابق به صلاح جامعه نبود. در اوایل انقلاب، گروهک‌های مختلف، دانشگاه‌ها را عرصه تاخت و تاز خود ساخته و روند تحصیل و تدریس را مختل کرده بودند. همه این مسائل ضرورت تغییر بنیادین در برنامه‌ها و شیوه‌های تدریس و تربیت و اهداف آن را ایجاب می‌نمود؛ در نتیجه، خصوصا با توجه به جو حاکم بر دانشگاه‌ها، مدتی تمام دانشگاه‌های کشور تعطیل شد و به فرمان امام خمینی ستاد انقلاب فرهنگی به منظور ساماندهی امور فرهنگی مدارس و دانشگاه‌ها تشکیل شد. با بازگشایی دانشگاه‌ها، فعالیت ستاد انقلاب فرهنگی ادامه یافت و ضرورت توسعه و تعمیق کار این ستاد ایجاب کرد که در نوزدهم آذر 1364، حضرت امام، رؤسای سه قوه و تعداد دیگری از اندیشمندان فرهنگی کشور را به اعضای آن بیفزایند و بدین شکل ستاد انقلاب فرهنگی با ترکیب جدید خود، تحت عنوان شورای عالی انقلاب فرهنگی فعالیت خود را آغاز نمود. وظایف مصوب این شورا عبارتند از: 1ـ تدوین اصول سیاست فرهنگی نظام جمهوری اسلامی در تعیین اهداف و جهت برنامه‌های فرهنگی، آموزشی، پژوهشی و علمی. 2ـ تعیین مراجع برای طرح و تدوین برنامه‌های فرهنگی، آموزشی، علمی و تحقیقاتی 3ـ تصویب آیین‌نامه‌های مهم و اساس مراکز علمی و فرهنگی، آموزش و پژوهشی کشور 4ـ تصویب ضوابط تأسیس مؤسسه‌ها مراکز علمی و فرهنگی و تحقیقاتی و فرهنگستان‌ها و دانشگاه‌ها و مراکز آموزش‌ عالی 5ـ تهیه طرح و تدوین آیین‌نامه‌ها برای ایجاد زمینه‌های لازم جهت بسیج و مشارکت همه جانبه مردم 6ـ تدوین ضوابط برای گزینش استادان و معلمان دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی 7ـ نظارت بر کلیه مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی 8ـ تأیید نامزدهایی که وزیر فرهنگ و آموزش عالی به عنوان رییس دانشگاه‌ها پیشنهاد می‌کند 9ـ تدوین ضوابط و اصول کلی و سیاست‌های مربوط به توسعه روابط علمی و فرهنگی با کشورهای دیگر 10ـ نظارت بر امور کتاب‌های درسی نگاهی به تاریخچه شورای عالی انقلاب فرهنگیپیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در بهمن 1357 و بدنبال آن استقرار نظام جمهوری اسلامی بجای نظام ستمشاهی پهلوی تغییر و تحول بنیادین در عرصه های گوناگون اجتماعی را ایجاب می کرد چراکه تحول در نظام از طریق تحول در بنیادها و ساختارها تحقق می یابد . در این راستا مقوله «فرهنگ» از جایگاه ویژه و پایگاه ممتازی برخوردار است و تصور تغییر در نظام بدون تغییر در فرهنگ حاکم بر آن ، تصوری ناموجّه است. صدور پیام نوروزی امام خمینی « ره » در اول فروردین 1359 را باید نقطه عطفی در تاریخ انقلاب فرهنگی دانست ایشان در بند یازده این پیام بر ضرورت ایجاد «انقلاب اساسی در دانشگاه‏ های سراسر کشور»، «تصفیه اساتید مرتبط با شرق و غرب» و «تبدیل دانشگاه به محیطی سالم برای تدوین علوم عالی اسلامی» تأکید کردند. شورای انقلاب به دنبال ملاقات با امام « ره » در بیانیه 29/1/59 خود مقرر کرد که دانشگاه باید از حالت ستاد عملیاتی گروه‏ های گوناگون خارج شود. در این بیانیه، سه روز مهلت برای برچیده شدن دفاتر و تشکیلات گروه‏ ها در دانشگاه‏ ها تعیین و افزوده شده بود که امتحانات دانشگاهی باید تا 14 خرداد به پایان برسد و از 15 خرداد دانشگاه‏ ها تعطیل و هرگونه اقدام استخدامی و مانند آن در دانشگاه متوقف گشته و نظام آموزشی کشور براساس موازین انقلابی و اسلامی طرح ریزی شود. پس از تعطیل رسمی دانشگاه ها ، امام خمینی « ره » در 59/3/23 فرمانی را مبنی بر تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی صادر نمودند . در قسمتی از فرمان ایشان آمده است :«مدتی است ضرورت انقلاب فرهنگی که امری اسلامی است و خواست ملت مسلمان می‏باشد اعلام شده است و تاکنون اقدام مؤثری انجام نشده است و ملت اسلامی و خصوصاً دانشجویان با ایمان متعهد نگران آن هستند و نیز نگران اخلال توطئه گران که هم اکنون گاه گاه آثارش نمایان می ‏شود و ملت مسلمان و پایبند به اسلام خوف آن دارند که خدای نخواسته فرصت از دست برود و کار مثبتی انجام نگیرد و فرهنگ همان باشد که در طول مدت سلطه رژیم فاسد کارفرمایان بی‏ فرهنگ، این مرکز مهم اساسی را در خدمت استعمارگران قرار داده بودند. ادامه این فاجعه که مع الاسف خواست بعضی گروه های وابسته به اجانب است، ضربه ای مهلک به انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی وارد خواهد کرد و تسامح در این امر حیاتی، خیانتی عظیم بر اسلام و کشور اسلامی است. بر این اساس به حضرات آقایان محترم محمدجواد باهنر، مهدی ربانی املشی، حسن حبیبی، عبدالکریم سروش، شمس آل احمد، جلال الدین فارسی و علی شریعتمداری مسؤولیت داده می ‏شود تا ستادی تشکیل دهند و از افراد صاحب نظر متعهد، از بین اساتید مسلمان و کارکنان متعهد با ایمان و دیگر قشرهای تحصیل کرده، متعهد و مؤمن به جمهوری اسلامی دعوت نمایند تا شورایی تشکیل دهند و برای برنامه‏ ریزی رشته‏ های مختلف و خط مشی فرهنگی آینده دانشگاه ها، براساس فرهنگ اسلامی و انتخاب و آماده سازی اساتید شایسته، متعهد و آگاه و دیگر امور مربوط به انقلاب آموزشی اسلامی اقدام نمایند».ستاد انقلاب فرهنگی طبق فرمان امام (ره) ملزم بود که در برخورد با مسایل دانشگاهی فعالیت‏های خود را بر چند محور متمرکز کند:1ـ تربیت استاد و گزینش افراد شایسته برای تدریس در دانشگاه‏ ها 2ـ گزینش دانشجو 3ـ اسلامی کردن جو دانشگاه‏ ها و تغییر برنامه‏ های آموزشی دانشگاه‏ ها، به صورتی که محصول کار آنها در خدمت مردم قرار گیرد.بر این اساس، ستاد از صاحبنظران مختلف دعوت به همکاری نمود و در اولین گام گروه‏ های برنامه‏ ریزی در رشته‏ های پزشکی، فنی و مهندسی، علوم پایه کشاورزی، علوم انسانی و هنر تشکیل شد. از آنجایی که مدیریت دانشگاه‏ ها در گذشته هماهنگ با فرهنگ اسلامی جامعه نبود، باید تغییراتی در مدیریت دانشگاه‏ ها به عمل می آمد، سازمان دانشگاه‏ ها باید دگرگون می‏شد و مهمتر از همه، محیط دانشگاه‏ ها اسلامی می‏شد. برای این منظور، کمیته‏ ای در ستاد با عنوان " کمیته اسلامی کردن دانشگاه‏ ها " ، تشکیل شد.با توجه به ناهماهنگی ضوابط و مقررات حاکم بر دانشگاه‏ ها با شرایط انقلابی جامعه، قسمت اعظم فعالیت‏های ستاد بر اسلامی کردن دانشگاه‏ ها و تعیین ضوابط و مقرراتی منطبق با موازین اسلامی متمرکز شد.در شهریور ماه سال 62 با توجه به نظر امام (ره) مبنی بر لزوم ترمیم و تقویت ستاد و مخصوصاً حضور مسئولین اجرایی در آن، به دنبال نامه رئیس جمهور وقت (حضرت آیت الله خامنه ‏ای)، امام امت در تاریخ 8/6/62 طی نامه‏ ای به پیشنهاد رئیس جمهور مبنی بر ترمیم و تکمیل ستاد انقلاب فرهنگی پاسخ دادند و از این تاریخ ستاد با ترکیب ذیل به فعالیت خود ادامه داد: نخست وزیر، وزرای فرهنگ و آموزش عالی و فرهنگ و ارشاد اسلامی، دو نفر دانشجو به انتخاب جهاد دانشگاهی و آقایان علی شریعتمداری، احمد احمدی، عبدالکریم سروش و مصطفی معین.با بازگشایی دانشگاه ها و توسعه مراکز آموزشی و گستردگی فعالیت ستاد انقلاب فرهنگی ضرورت تقویت این نهاد بیش از پیش احساس شد بطوریکه در 19 آذر 1363 دومین ترمیم عمده ستاد انقلاب فرهنگی توسط حضرت امام خمینی (ره) انجام گرفت و به این ترتیب شورای عالی انقلاب فرهنگی با ترکیبی جدید تشکیل شد. در بخشی از این فرمان آمده است:«خروج از فرهنگ بدآموز غربی و نفوذ و جایگزین شدن فرهنگ آموزنده اسلامی، ملی و انقلاب فرهنگی در تمام زمینه ها در سطح کشور آن چنان محتاج تلاش و کوشش است که برای تحقق آن سالیان دراز باید زحمت کشید و با نفوذ عمیق ریشه دار غرب مبارزه کرد. اینک با تشکر از زحمات ستاد انقلاب فرهنگی برای هر چه بارورتر شدن انقلاب در سطح کشور، تقویت این نهاد را لازم دیدم بدین جهت علاوه بر کلیه افراد ستاد انقلاب فرهنگی و رؤسای محترم سه قوه، حجج اسلام آقای خامنه ‏ای، آقای اردبیلی و آقای رفسنجانی و همچنین جناب حجه الاسلام آقای مهدوی کنی و آقایان سیدکاظم اکرمی وزیر آموزش و پرورش و رضا داوری و نصرالله پورجوادی و محمدرضا هاشمی را به آنان اضافه نمودم».به دنبال استفسار مورخ 29/11/63 رئیس جمهور وقت درباره اعتبار مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی، حضرت امام در تاریخ 6/12/63 پاسخ فرمودند:«ضوابط و قواعدی را که شورای محترم عالی انقلاب فرهنگی وضع می نمایند باید ترتیب آثار داده شود».سومین ترمیم عمده شورای عالی انقلاب فرهنگی به سال 1375 برمی‏گردد. حضرت ‏آیت ‏الله ‏خامنه ‏ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخی 14/9/75 با صدور پیامی ضمن تعیین ترکیب جدید اعضای شورای عالی بر اهمیت جایگاه و وظایف خطیر آن نیز تأکید نمودند، در این پیام آمده است:«شورای عالی انقلاب فرهنگی که با تدبیر حکیمانه امام راحل عظیم الشان به جای ستاد انقلاب فرهنگی پدید آمد، نقش فعال و مؤثری را در عرصه های امور فرهنگی کشور به خصوص دانشگاه‏ ها ایفا کرد و برکات زیادی از خود به جای گذارد. اکنون با پیشرفت کشور در کار سازندگی و گسترش دامنه نیاز به دانش و تخصص و لزوم فراگیری علوم و فنون و پرورش محققان و نوآوران و استادان و متخصصان کارآمد، اهمیت این بخش از مسایل فرهنگی تأکید مضاعف یافته است. توسعه دانشگاه‏ ها و پژوهشگاه‏ ها و دیگر مراکز آموزش و آموزش عالی که پاسخ طبیعی به آن نیاز است و افزایش چشمگیر کمیت دانشجویی، به نوبه خود تکالیف تازه‏یی را بر عهده مسؤولان امور فرهنگی کشور می‏گذارد که برتر از همه آنها اولاً کیفیت بخشیدن به مایه های علم و تحقیق در این مراکز و ثانیاً پرداختن به تربیت معنوی دانشجویان و هدایت فکر و عمل آنان است».در بخشی دیگر از این پیام، با اشاره به هجوم فرهنگی همه جانبه دشمنان به ارزش‏های اسلامی، فرهنگ اصیل ملی و باورهای مردم آمده است:«همه این حقایق مهم و هشدار دهنده مسؤولان فرهنگی کشور را به تدبیری برتر و اهتمامی بیشتر و تلاشی گسترده تر فرا می خواند و به ویژه شورای عالی انقلاب فرهنگی را که در جهاد ملی با بی‏سوادی و عقب ماندگی علمی و تبعیت فرهنگی، در حکم ستاد مرکزی و اصلی است، به تحرک و نوآوری و همت گماری برمی‏ انگیزد».بدین ترتیب شورای عالی انقلاب فرهنگی وارد مرحله جدید از حیات تشکیلاتی ‏شد. در این مرحله شورای عالی انقلاب فرهنگی موظف گردید در رأس فعالیتهای خود به «مدیریت فرهنگی» جامعه در عرصه های مختلف بپردازد و با سیاستگذاری‏های اصولی خود زمینه را برای پیدایش جامعه‏ای بهره ‏مند از حیات طیبه الهی فراهم سازد.

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط محسن یزدانی زازرانی 91/9/19:: 9:12 صبح     |     () نظر

داخل تاکسی نشسته‌اید و چند دقیقه دیگر هم به مقصد می‌رسید، اما به یکباره راننده فندکش را روشن می‌کند و بدون این‌که از شما یا سایر مسافران اجازه بگیرد، به خودش اجازه می‌دهد داخل خودرو سیگار بکشد.

 


معمولا در این شرایط، چند احتمال پیش می‌آید که البته هیچ‌کدام از آنها نتیجه درخشانی در پی نخواهد داشت، زیرا اگر مسافران با راننده بحث و جدل کنند، یا از خودرو خارج شوند یا حتی راننده مجبور شود سیگارش را خاموش کند، در اصل قضیه تفاوتی ایجاد نمی‌کند.

درواقع این‌که شهروندی به طور عمد تصمیم می‌گیرد حقوق شهروند دیگری را پایمال کند، از اتفاق‌های بعدی که پس از این ماجرا رخ می‌دهد، مهم‌تر است.

اما این مثال تنها گوشه‌ای از رعایت نکردن حقوق شهروندان در سطح شهر است که اگر کمی دقیق‌تر به اوضاع پیرامونمان نگاه کنیم، براحتی می‌بینیم کم نیستند افرادی که به خود اجازه می‌دهند برای نفع شخصی خود از حقوق دیگران بگذرند و اگر بخواهیم بی‌رو دربایستی به این مساله نگاه کنیم، حتی گاهی اوقات خود ما نیز ابایی نداریم که قواعد حقوق متقابل شهروندی را زیر پا بگذاریم.

من متفاوتم!

یک صف طولانی خرید را تصور کنید که همه منتظرند در آن مغازه خرید کنند، حال اگر در همین شرایط فردی پیدا شود که صف را به هم بزند و زودتر از بقیه خرید کند، در آن صورت چه حسی به شما دست می‌دهد؟

محسن عنایت، جامعه‌شناس در گفت‌و‌گو با «جام‌جم» می‌گوید: خیلی اوقات فکر می‌کنیم ویژه‌تر از بقیه هستیم و شرایط ما شبیه بقیه نیست و به همین دلیل به خود اجازه می‌دهیم گاهی حقوق فردی دیگر را پایمال کنیم. در صورتی که می‌دانیم تک‌تک شهروندان در اعتلای سطح جامعه نقش مستقیم دارند و این که خود را تافته‌ای جدا بافته از دیگران بدانیم، اشتباه است.

وی می‌افزاید: مثلا در صف بانک‌ها می‌بینید که خیلی‌ها تلاش می‌کنند به هر طریقی که شده زودتر از بقیه کارشان راه بیفتد، مثلا در همان صف احتمال دارد یک پزشک فکر کند زمانش مهم‌تر از یک خانم خانه‌دار است و درواقع می‌خواهم بگویم همین حس کاذب خاص بودن، گاهی اوقات به عاملی تبدیل می‌شود که ما را به حذف حقوق دیگران ترغیب می‌کند.

منافع مشترک برایمان گنگ است

شرکتی را در نظر بگیرید که کارکنانش همه مسئولند تا یک طرح صنعتی را به سرانجام برسانند، حال اگر در این شرکت، منافع مشترک برای همه کارکنان تعریف شده باشد، یک کارگر و کارمند این شرکت براحتی درمی‌یابد که با حس تعاون و رعایت حقوق متقابل همکار می‌تواند گامی در جهت منافع مشترک شرکت بردارد.

عنایت خاطرنشان می‌کند: مطمئن باشید رعایت حقوق متقابل شهروندان با تعریف منافع مشترک در ارتباط است، یعنی اگر فردی با هر جایگاه شغلی و شهروندی، معنی منافع مشترک را دریابد در آن صورت کمتر فردی پیدا خواهد شد که حقوق متقابل را رعایت نکند، اما اگر برای کارمندی، تعریف منافع مشترک مبهم و گنگ باشد در آن شرایط شک نکنید که روحیه خودخواهی و تک محوری در آن سازمان نیز افزایش خواهد یافت.


نکته: سنگ بنای توسعه در هر کشوری با سطح مشارکت نیروی انسانی آن جامعه رابطه مستقیم دارد، اما اگر این روحیه همکاری با تضییع حقوق متقابل افراد خدشه دار شود، دیگر نمی‌توان امیدی به پیشرفت‌های پایدار اجتماعی و اقتصادی آن جامعه داشت

 

وی توضیح می‌دهد: مثلا اگر کارمندی به این نکته واقف باشد که با درست انجام دادن وظیفه‌اش، بخشی از مشکلات محل کارش حل خواهد شد و در نتیجه جایگاه سازمانش ارتقا می‌یابد و به طور طبیعی، دستمزدهای او هم افزایش خواهد یافت، در آن شرایط دیگر دلیلی نمی‌بیند حقوق همکار خود را پایمال کند، زیرا همکار او هم دقیقا در جهت منافع سازمان و اعضایش فعالیت می‌کند.

این جامعه‌شناس با اشاره به رابطه پیشرفت و رعایت حقوق متقابل، عنوان می‌کند: در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته مثل ژاپن، گسترش روحیه همکاری سازنده بین افراد موجب شده که آنها به حقوق متقابل یکدیگر احترام بگذارند و در حقیقت آنها می‌دانند درصورتی که به حقوق افراد و منافع گروه احترام بگذارند، به طور مستقیم به منافع خود احترام گذاشته‌اند.

آموزش ندیده‌ایم

شاید توقع زیاده‌خواهانه‌ای باشد که انتظار داشته باشیم فردی که به حقوق سایر اعضای خانواده احترام نمی‌گذارد، برای حقوق متقابل شهروندان ارزشی قائل شود.

عنایت بر این باور است که آموزش رعایت حقوق متقابل به افراد باید از همان سنین کودکی به فرد آموزش داده شود. این پژوهشگر مسائل اجتماعی با بیان این‌که در بسیاری از خانواده‌های ایرانی، حتی والدین و فرزندان هم به حقوق متقابل یکدیگر شناخت ندارند، می‌گوید: البته این مساله تنها متوجه کودکان نیست و والدین هم در این زمینه کم‌تقصیر نیستند. مثلا برای پدرو مادرها جا‌افتاده است که مهمترین حقی که بر گردن فرزندشان دارند، احترام است و اگر از کودکان هم بپرسید می‌گویند درس خواندن فرزندان، مهم‌ترین حقی است که پدر و مادر دارند.

عنایت خاطرنشان می‌کند: گرچه احترام به والدین و درس خواندن فرزندان بسیار مهم است، اما باید در کانون خانواده‌ها این نکته نهادینه شود که حقوق متقابل بین اعضای خانواده در درک متقابل خلاصه می‌شود، یعنی اگر به خانواده‌ها آموزش می‌دادیم که چگونه والدین و فرزندان همدیگر را درک کنند، مطمئن باشید همه اعضای خانواده به حقوق یکدیگر احترام می‌گذاشتند.

وی ادامه می‌دهد: در شرایطی هم که فرزندی آموزش ببیند دغدغه‌های اعضای خانواده را درک کند و مشکل آنها را مشکل خودش بداند، در آن صورت شک نکنید این کودک در آینده هم دغدغه‌های جامعه را راحت‌تر درک می‌کند و به حقوق متقابل شهروندان احترام خواهد گذاشت.

سیستم جزا و پاداش ما ضعیف است

شاید برای شما هم بارها اتفاق افتاده باشد که فردی حقوق شما را زیر پا گذاشته است، اما بعد از مدتی قضیه را فراموش کرده‌اید و پیگیر قضیه نبوده‌اید.

عنایت معتقد است همین حس انفعال در برابر پایمال‌شدن حقوقمان، ناخودآگاه تعداد افرادی را که حقوقمان را تضییع می‌کنند، افزایش می‌دهد.

وی می‌گوید: به طور قطع این سیستم درستی نیست که بخواهیم پس از هر تضییع حقی از سیستم قهری و خشونت استفاده کنیم و در بسیاری اوقات مذاکره و گفت‌و‌گو جواب می‌دهد، اما اگر بخواهیم در برابر افرادی که مدام از روابط اجتماعی سوء‌استفاده می‌کنند و حقوق متقابل افراد را ضایع می‌کنند، کوتاه بیاییم در آن صورت خودمان با دست خودمان بستری برای افزایش شمار این گونه افراد در جامعه مهیا کرده‌ایم.

این پژوهشگر مسائل اجتماعی با اشاره به این که سکوت در برابر تضییع حقوق به گسترش این فرآیند دامن می‌زند، تاکید می‌کند: سنگ بنای توسعه در هر کشوری با سطح مشارکت و همکاری نیروی انسانی آن جامعه رابطه مستقیم دارد، اما اگر این روحیه همکاری با تضییع حقوق متقابل افراد خدشه دار شود، در نتیجه نباید دیگر امیدی به پیشرفت‌های پایدار اجتماعی و حتی اقتصادی آن جامعه داشت و به همین دلیل مهم است که سیستم قضایی کشور باید در پرونده‌هایی با سطح بالای تضییع حقوق افراد، نقش پررنگی ایفا کند تا پایمال‌شدن حقوق شهروندان به رویه‌ای عادی در جامعه تبدیل نشود.


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط محسن یزدانی زازرانی 91/9/19:: 9:12 صبح     |     () نظر

از میان پیامک‌های شما: لطفاً پی‌ام، آی‌اس‌پی، کامنت، لاگین، اکانت، رجیستر و هر اصطلاح مربوط به فضای مجازی (اینترنت) و رایانه را معنا کنید.

 

اصطلاحات اینترنتی و مخصوص رایانه ‌آن‌قدر زیاد شده‌ که درباره‌شان می‌توان کتابی چند جلدی نوشت، اما اگر بتازگی به دنیای وب و اینترنت روی آورده‌اید یا از کلماتی سر در نمی‌آورید که دوستان یا فرزندانتان در این باره به کار می‌برند، شاید آگاهی‌های پی‌آمده مفید باشد:

آی‌اس‌پی:

 

 

ISP شرکتی است که دسترسی شما را به اینترنت فراهم می‌کند. اکانت اینترنتی، خط تلفن و مودم، واسطه رایانه شما و تجهیزات آن شرکت برای ورود اشخاص به دنیای اینترنت است.

نشانی:

 

 

url حکم نشانی اماکن یا اشخاص را در اینترنت دارد؛ انگار بخواهید به کسی نشانی محل کارتان را بدهید و بگویید: خیابان فلان، کوچه بهمان، پلاک چندم.

مرورگر:

 

 

Browser برنامه‌ای است برای دسترسی به صفحات یا Pages اینترنتی و استفاده از محتوای این صفحات. نشانی را در آدرس بار مرورگر می‌نویسند. مرورگرهای ناامنی مثل اکسپلورر و با امنیتی بیشتر مثل فایرفاکس یا کروم از جمله مرورگرهای معروف است.

شناسه:

 

 

ID مثل اسم شماست روی کارت عضویت یا شناسایی افراد یک مدرسه یا کتابخانه یا انجمن یا سایت.

پیوستن:

 

 

Log In حکم نشان دادن کارت دعوت یا عضویت و شناسایی به مسوولان مدرسه یا انجمن یا سایت را دارد. برخی سایت‌ها خدماتشان را فقط به اعضا ارائه می‌دهند و آنها با وارد کردن آی‌دی و پسورد یا رمزواژه مخصوص خود می‌توانند به صفحات یا خدمات سایت دسترسی یابند.

ثبت‌نام:

 

 

قبل از آن‌که به عنوان عضو در سایتی شناخته شوید و از خدماتش استفاده کنید باید ثبت‌نام و شناسه و رمزتان را Register کنید تا هر وقت با آن شناسه و رمز وارد سایت شوید، اجازه ورود و استفاده از خدمات به شما داده شود. برخی برنامه‌ها مثل برنامه‌های ضد ویروس هم برای آپدیت یا به‌روز شدن نیاز به رجیستر دارد.

پیام شخصی:

 

 

PM همان پیامک اینترنتی است. با موبایلتان برای «خوب است بدانید» پیامکی فرستاده‌اید؛ در اینترنت جای موبایل را رایانه گرفته، جای برنامه‌ای که پیامک یا مسیج را ارسال می‌کند برنامه‌های چت و مانند آن و به جای آن‌که به کسی پیامک بفرستید پی‌ام می‌دهید.

توضیح، تفسیر، نظر:

 

 

Comment به نظر، انتقاد، پیشنهاد یا تفسیری گفته می‌شود که خوانندگان یا بازدیدکنندگان در صفحات اینترنتی در حاشیه یا زیر مطلب اصلی می‌نویسند.

حساب کاربری:

 

 

account مثل کارت بانکی یا بن خرید و برگه حق اشتراک و مانند اینهاست. برخی سایت‌ها در قبال فعالیت خاصی به شما امتیاز می‌دهند و بر مبنای امتیازاتی که به نام و حساب کاربری شما ثبت می‌شود، حق فعالیت دارید. برخی هم در قبال خدماتشان فعالیت خاصی از


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط محسن یزدانی زازرانی 91/9/18:: 1:45 عصر     |     () نظر

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
درباره
صفحه‌های دیگر
پیوندها
لیست یادداشت‌ها
آرشیو یادداشت‌ها