سردار شهید «سیدعلی دوامی» به سال 1346 در بیست و یکم ماه مبارک رمضان در ساری متولد شد و 21 سال بعد در منطقه عملیاتی شلمچه، در لباس سربازی نهضت حضرت روح الله با مسئولیت جانشین فرماندهی گردان مسلمبن عقیل از لشکر 25 کربلا در بیست و یکم ماه مبارک رمضان به شهادت رسید.
«فاطمه نیکدوز» مادر شهید سیدعلی دوامی خاطراتی را از تنها پسرش که در «شلمچه» کربلایی شد، را روایت میکند: من هرگز علی را تنها رها نمیکردم، همیشه همراه من بود، 9 سالش هم که بود در جلسات و مراسم و هیئتها همراهیام میکرد، خیلی به علی وابستگی داشتم، روی علی خیلی حساس بودم، نمیخواستم اتفاقی برایش بیفتد، همیشه در نمازجمعهها و تظاهراتها همراهیام میکرد، مطمئن بودم که همه اینها در مسیر زندگی سیدعلی تأثیر خواهد داشت.
یادم هست یک سری از خانوادههای جنگزده را به ساری آورده بودند، من و هر سه فرزندم میرفتیم از هر جا که میتوانستیم برای جنگزدهها وسایل تهیه میکردیم، لباس، پوشاک و خوراک هم از خودمان و هم از مردم میگرفتیم و برایشان میبردیم؛ سیدعلی در تمام این مراحل همراه من بود و اینها را میدید، او با لذتی خاص این کارها را انجام میداد.
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی هم به مردم کمک میکردیم، مثلاً افراد دور یا نزدیکمان را که میدانستیم نیازمند هستند، شناسایی میکردیم و با کمک افراد دیگر، در سال به مناسبتها و بهانههای مختلف شبانه کمکها و وسایل موردنیازشان را درب خانهشان میبردیم.
افرادی که در وضعیت مالی خوبی نبودند یا در شرایط بد اجارهای زندگی میکردند و بسیاری دیگر. به علی میگفتم: «امشب میخواهیم برویم مهمانی» میگفت: «مامان بار سنگین است» میگفتم: «بله علی جان!» وسایل را دم در گذاشتیم و میرفتیم نمیخواستیم صاحب خانه متوجه شود که چه افرادی به او کمک رساندهاند.
علی از دوران کودکی در چنین فضایی رشد کرده و تربیت شد. همه اینها روی علی تأثیر مثبتی داشت، همینها باعث میشد تا علی پولهایش را جمع کرده و به افرادی که میدانست نیاز دارند، ببخشید.
سیدعلی کاپشنی داشت که بعد از شهادتش دست به دست بین رزمندگان میچرخید، هر کسی که این کاپشن را میپوشید به شهادت میرسید؛ شهید سیدمجتبی علمدار در مراسم و هیئتها هم همیشه از سیدعلی میخواست که او را هم به حلقه شهدا برساند.
سیدمجتبی علمدار از جانبازان شیمیاییمان بود، او هم بعد از پوشیدن کاپشن سیدعلی به آرزویش رسید؛ در حال حاضر هم نمیدانم آن کاپشن در کدام شهر و دست کدام یک از رزمندگان است.
سیدعلی به من میگفت: «اگر دوست داری، تو هم میتوانی بیایی جبهه، مهمانی پیش ما» گفتم :«نه! من اضطراب دارم، آنجا که باشم بیشتر هم خواهد شد؛ همین که از دور، اخبار و عملیاتها را دنبال میکنم کافی است، آنجا که جز شهادت چیز دیگری نیست».
بعد از پذیرش قطعنامه 598 علی شهید شد، خیلیها میگفتند: «کاش علی شهید نمیشد» گفتم: «خیلی سپاسگزارم، اگر برای دلخوشی من میگویید و دلتان برای من میسوزد، سخت در اشتباه هستید من نیازی به این دلسوزیهای شما ندارم، اگر علی به آرزویش نمیرسید، از خدا گله میکردم این حرفها تنها درد دل من را زیاد میکند».(فارس)
کلمات کلیدی:
سالهاست که نیستی. ما ماندهایم و داغ تو را که بردل نهادهایم. هر روز روبهرویمان تصاویر گلگون شما سرریز میشود و راه را برای کلام میبندد؛ از شما شهیدان چه میتوان گفت و نوشت.
واژههای خاکسترگونه ما، فقط بلدند روبهروی شما ضجه بزنند. اما کاش میدانستند که یاد شما حرکت است و آگاهی! چه باید گفت که حنجرههای خود را عبور دادید تا آن سوی مرزهای آگاهی و مرزهای ندیدن، جایی که واژهای یافت نمیشود برای ستودنتان! اصلاً شما که برای تحسین برانگیزی قلمهای ما بوسه بر عطر پرواز نزدید. ما ماندهایم و تنها یاد شما، اینجا فراوانند داغهای کمرشکن و زخمهایی که شما مرهمشان هستید.
این را بارها از مادران شهیدی شنیدهام که میگویند یاد و نامتان مرهم زخمهایشان بوده است.وقتی با بچههای شهدا مینشینیم و دست نوشتههای شما خوانده میشود، درمییابیم که شما نام دیگر خورشیدید و قرابتی نزدیک با خود عشق دارید...
وقتی عکسهایتان در ذهن ما ورق میخورند، تازه میفهمیم که عکسهای تکتک شما اشاره میکرده است به بهترین فصل حیات و ما از آن غافل بودیم.
حال ما ماندهایم و دستانی که به دیوارههای قفس میخورد. ما ماندهایم و نام جاویدتان. ما ماندهایم و موسم یاد شما که روزهای ما را ترمیم میکند و باورمان هست، چشمان آسمانی شهیدان است که کوچههای شهر را خورشید میپاشد.
ما ایستادهایم پشت پنجرههای انتظارکه نگاه ستارهپوش شما را بسیار تجربه کردهاند. اما سالهاست شهر، یادتان را نفس میکشد و نامتان، نشانی جادههای باران را هجا به هجا، به یادمان میآورد. ما ماندهایم و اقتدار روزهایمان را در شهیدان یافتهایم.
اگر ایستادهایم و روشنی را ادامه میدهیم، یعنی دریافتهایم بزرگیتان را؛ یعنی هنوز بر پلکان دلهامان نشستهاید و چشمان شمعدانیها را لبخند میزنید. تنها دعایمان این است خدا کند شرمنده شهدا نشویم!
یاد و خاطره شهدای پانزدهم آذر 84 که پرواز را با پرواز همسو شدند، گرامی باد.
کلمات کلیدی:
بررسیهای روانشناسی در این زمینه نشان میدهد دانش آموزانی که شام خود را در محیط خانه و در کنار دیگر اعضای خانواده صرف میکنند، معمولاً از نظر تحصیلی موفقیت بیشتری کسب خواهند کرد. این موفقیتها شامل موارد متعددی میشود که برخی از مهمترین آنها عبارت است از:
به دست آوردن نمرههای درسی بالاتر:
بهبود یادگیری لغات و مهارت روانخوانی:
بالا رفتن درصد موفقیتهای دانشگاهی در آینده:
کسب نمرات سالانه بهتر:
محیط خانواده و آرامش روانی هنگام صرف غذا در کنار سایر اعضای خانواده، تاثیری عمیق و ژرف بر رفتار و شکلگیری شخصیت کودکان و نوجوانان دارد و به همین دلیل متخصصان به خانوادهها توصیه میکنند در هر شرایطی طوری برنامهریزی کنند که حداقل یک وعده از غذاهای روزانه را با حضور همه اعضای خانواده صرف نمایند. البته، در این موقعیت بهتر است تلویزیون را هم خاموش کنید و از حضور یکدیگر و گفتوگوهای خانوادگی لذت ببرید.
هنگام صرف غذا و زمانی که همراه همسر و سایر فرزندانتان دور میز یا سفره غذا نشستهاید، به کودکانتان بگویید که چقدر برای شما اهمیت دارند و به موارد مثبت زندگی خانوادگیتان اشاره کنید. پس از صرف غذا هم بسرعت سفره را ترک نکنید و چند دقیقهای را به گفتوگو با عزیزانتان اختصاص دهید. در این فرصت میتوانید در مورد برخی از تصمیمات خانوادگی با یکدیگر مشورت کنید و نظر کودکان را نیز جویا شوید. هیچگاه فراموش نکنید محیط خانواده بهترین و موثرترین محل برای رفع مشکلات کودکان و کمک به بهبود وضع تحصیلی و اجتماعی آنهاست.
Family.com
مطالعات دانشگاه کلمبیا نشان دهنده ارتباط قوی میان نوع و نحوه تغذیه کودکان و کسب معدلهای بالاتر بود. این مطالعات نشان داده است نوجوانانی که کمتر از دو بار در هفته در کنار سایر اعضای خانواده غذایشان را میخوردند، نتایج درسی ضعیفتری داشتند. مطالعات مقایسهای چند سالهای که روی شرایط تغذیه و الگوی غذایی 2000 نفر از والدین کودکان انجام شد، نتایج شگفتانگیزی به ارمغان آورد؛ طبق این مطالعات، کودکانی که به صورت مستمر و حداقل چند بار در هفته در محیط خانوادگی و به همراه سایر اعضای خانواده مانند اقوام و بستگان مشغول صرف غذا شدهاند، موفقیتهای دانشگاهی بیشتری کسب کردهاند. تحقیقات متخصصان هاروارد نشان میدهد حضور کودک در فضای خانواده و صرف شام همراه با آنها ، تاثیر مثبتی بر سطح یادگیری لغات جدید و مهارت روانخوانی او دارد. در این پژوهش، 65 خانواده مدت 15 سال از نظر ارتباطات میان اعضا بررسی شدند و نتایج حاصل از آن نشان داد کودکانی که در محیط خانواده حداقل یک وعده غذایی را با آرامش صرف کردهاند، به نسبت دیگر کودکان، قابلیت بیشتری برای یادگیری لغات جدید دارند. در مطالعات انجام شده توسط دانشگاه ایلینویز روی 20 دختر و پسر هفت تا یازده ساله مشخص شد، کودکانی که چند ساعت از روز را برای صرف شام دستهجمعی همراه سایر اعضای خانواده سپری کردهاند، در مقایسه با کسانی که از این موهبت محروم بودند، نتایج بهتری را در امتحانات مشابه کسب کردند.کلمات کلیدی:
پیچخوردگی بیضه را جدی بگیرید
پیچخوردگی بیضه یکی از بیماریهای کموبیش شایع بین مردان، بویژه جوانان و نوجوانان بین 12 تا 22 سال است که اگر درمان نشود، خطر عقیمی و ناباروری را در پی خواهد داشت.
نوزادان پسر هنگام تولد ممکن است به همین صورت پا به دنیا بگذارند. این اشکال در اغلب آنها پس از مدتی خودبهخود رو به بهبودی میگذارد، پیچخوردگی در روند رشد کودک تصحیح میشود و درمان خاصی نیاز نیست، اما انقباض شدید عضلات ناحیه بیضه و درگیری طناب اسپرماتیک ممکن است برخی دیگر را رها نکند و در سنین نوجوانی تشدید شود. آسیبی که به بیضه مردان در روند پیچخوردگی این طناب وارد میشود گاهی برگشتناپذیر و خطرناک است. از همین روست که هر مرد جوانی باید مقداری آگاهی درباره آن کسب کند تا به محض مشاهده نشانهها راههای درمانی را زودتر پیش گیرد. بویژه آنکه صرفنظر از پیچخوردگیهای طبیعی در برخی موارد ممکن است این نقص در جریان انجام بعضی ورزشها و بیشتر هم برای کسانی رخ دهد که هنگام ورزش از بیضهبند استفاده نمیکنند. به پیچخوردگی بیضه یا طناب متصل به آن با نشانههایی چون تورم، حساسیت به لمس بیضه و درد ناگهانی یکی از بیضهها میتوان پی برد. اینها از جمله نشانههای شایع است اما التهاب بیضهدان، گاهی حالت تهوع و حتی استفراغ، تعریق و در صورت شدت پیچیدگی، افزایش ضربان قلب نیز در مردان گرفتار به این بیماری گزارش شده است. از آنجا که طی ابتلا به این عارضه، خون به مقدار کافی به بیضه و سلولهای آن نمیرسد سرعت عمل در معاینه و تشخیص دقیق نقشی مهم دارد و در برخی مواقع شدت پیچخوردگی چنان خطرناک است که حتما باید روندی اورژانسی را طی کرد و در سریعترین زمان عمل جراحی صورت گیرد. پس از تصمیم درباره بلوغ جنسی و امکان تولید مثل، تعیین میزان لازم هورمونها و فعالیت اسپرمسازی به حد کافی، طی جراحی ممکن است یکی از بیضهها برداشته شود یا در صورت پیچخوردگی شدید و آسیب به طناب اسپرماتیک، حتی طناب یاد شده نیز جدا شود. |
|
کلمات کلیدی:
باورهای غلط برای حذف تفریح خانوادگی
چرا برخی خانوادهها شیرینترین بخش زندگی یعنی تفریح کردن را از خودشان دریغ میکنند؟ آنها باورهای نادرستی دارند که ما قصد داریم برخی از آنها را برای شما مطرح کنیم و به هر یک پاسخ بدهیم.
باور غلط اول، تفریح خانوادگی وقتمان را تلف میکند:
پاسخ:
باور غلط دوم، تفریح کردن پول کافی میخواهد و ما ثروتمند نیستیم:
پاسخ:
باور غلط سوم، بلد نیستیم خوش باشیم:
پاسخ:
برای گنجاندن تفریح در برنامههای زندگیتان، خانوادههای دیگر را الگو قرار بدهید. از دوستان و آشنایان بپرسید آنها برای گذراندن فراغتشان کجا میروند و چه میکنند. دوستان خانوادگی تازهای پیدا کنید که میدانید اهل لذت بردن از زندگی هستند. برای شروع، سراغ دمدستیترین انواع تفریحها بروید یعنی بازیهای داخل خانه و پارک.
باور چهارم، نیازی به تفریح نداریم:
پاسخ:
ـ از یکدیگر خاطرات خوش کمی دارند و به همین دلیل وابستگی عاطفی آنها هم اندک است.
ـ احساس افسردگی و خستگی مزمن دارند. همین احساس خستگی و ناامیدی باعث میشود آنها زودتر از دیگران تسلیم مشکلات شوند.
ـ بیشتر از خانوادههای دیگر با هم درگیر میشوند چون بشدت بیحوصله هستند و آستانه تحملشان پایین آمده است.
ـ از زندگیشان ناراضی هستند، اما فعالیتهای روزمره شادشان نمیکند.
ـ برای پر کردن وقتشان به کارهایی رو میآورند که ممکن است مضر باشد. برای نمونه امکان دارد جوانترها برای پر کردن وقت خود جذب دوستانی شوند که از نظر اخلاقی تائید شده نباشند یا خودشان را در فضای مجازی با دوستانی ناشناخته سرگرم کنند.
بدو بدو بازی!
شما بلدید بازی کنید؟ ما چند نوع بازی خوب که در محیط خانواده قابل اجراست برایتان سراغ داریم برخی از آنها را میشناسید و برخی دیگر شاید برایتان ناآشنا باشد مثلا:
شکلکبازی
در این بازی اعضای خانواده کنار هم مینشینند و به نوبت یک نفر بلند میشود و سعی میکند با پانتومیم، کلمهای را به دیگران بفهماند. اعضای خانواده در این شرایط باید حدس بزنند? او چه میگوید. این بازی دو قانون دارد اولی این است که بازیگر نباید حرف بزند و دیگر این که حق ندارد با دست به چیزی یا کسی اشاره کند.
برای مثال شما در جمع خانواده به عنوان بازیگر انتخاب میشوید. کلمه مورد نظرتان را روی کاغذی مینویسید و آن را تا میکنید و روی میز میگذارید. فرض کنیم کلمه مورد نظر شما خورشید است.
حالا اول با انگشتهایتان نشان بدهید که آن کلمه چند حرف دارد و بعد باید با حرکت دستهایتان نشان دهید که منظورتان چیست مثلا میتوانید با دو دست دایرهای را ترسیم کنید و بعد با انگشتها پرتوهای خورشید را دور آن دایره فرضی بکشید.
در همه این مراحل وقتی یکی از اعضای خانواده حدسی میزند شما باید با اشاره سر نشان بدهید که او درست میگوید یا نه.
طنابکشی
این بازی در صورتی ممکن است که اعضای خانواده زیاد باشند. در این بازی شما وسط طنابی را گره میزنید و بعد اعضای خانواده به دو گروه تقسیم میشوند و هر کدام یک سر طناب را میگیرند و آن را طرف خودشان میکشند. هر گروهی که بتواند گره طناب را به خودش نزدیکتر کند او برنده است.
این بازی را نباید چند بار انجام بدهید چون امکان دارد کف دستهایتان زخمی شود. برای آن که پوست کف دستهایتان حتی در نخستین بار ساییده نشود بد نیست کمی پودربچه به دستهایتان بمالید.
جاسوس بازی
این بازی برای بچهها جذاب نیست، اما بزرگترهای خانواده عاشقش میشوند. ابتدا باید کاغذهایی را به شکل مربعهایی کوچک به تعداد اعضای خانواده ببرید و روی یکی از آنها علامتی بزنید. بعد همه را شبیه? هم تا کنید و توی کاسهای بریزید و به هر یک از اعضای خانواده بگویید یکی از کاغذها را بردارد.
به آنها هشدار بدهید که هر کس کاغذ علامتدار را برداشته نباید به دیگران حرفی بزند. در واقع آن که کاغذ علامتدار را برداشته، جاسوس است. حالا او باید سعی کند طوری که بقیه متوجه نشوند، به چشم یکی از اعضا نگاه کند و چشمکی بزند. این چشمک مرگبار است و بلافاصله پس از آن، کسی که چشمک را دیده مرده محسوب میشود و باید خودش را به مردن زده و از بازی خارج شود.
وظیفه اعضای دیگر خانواده این است که به چشم هم نگاه کنند و بدون این که اجازه بدهند جاسوس ناشناخته فرصت چشمک زدن پیدا کند، او را شناسایی و لو بدهند.
اسم و فامیل
هر یک از اعضای خانواده روی تکه کاغذی، جدولی میکشد و ستونهایی رسم میکند و بالای هر ستون یک اسم مینویسد مثلا? اسم، فامیل، میوه، حیوان، غذا، ماشین، اشیا، شهر، کشور.
وقتی ورقهها آماده شد? یک حرف از حروف الفبا را انتخاب کنید. حالا باید همه اعضای خانواده با این حرف، زیر هر یک از ستونها، متناسب با موضوعش، کلمهای بنویسند که با حرف مورد توافق شروع بشود. مثلا اگر حرف مورد توفق« الف» است اسم میتواند آناهیتا یا احمد یا آریا باشد. فامیل میتواند احمدی، اسفندیاری، آریایی و... باشد. میوه میتواند انار یا آلو یا آلبالو باشد و... .
20 سوالی و اسم روی پیشانی
یکی از اعضای خانواده باید کلمهای را انتخاب کند و بقیه اعضا حق دارند در قالب 20 سوال حدس بزنند که این کلمه چیست.
آنها معمولا پرسشهایشان را کل به جزء میپرسند برای مثال اول از آنجا شروع میکنند که جاندار است یا بیجان و وقتی پاسخ را پیدا کردند سراغ پرسش بعدی که جزئیتر است میروند. دقت داشته باشید کسی که به سوالها پاسخ میگوید فقط میتواند از بله و نه برای پاسخ دادن استفاده کند و مجاز به توضیح دادن نیست.
شکل تغییر یافته این بازی، «اسم روی پیشانی» است در این مدل، شما روی چند تکه کاغذ کلمات مختلفی را مینویسید و هر کدام از آن کاغذها را به پیشانی یکی از اعضای خانواده میچسبانید، اما هیچ یک از اعضای خانواده حق ندارد روی پیشانی خودش را نگاه کند و ببیند چه اسمی چسبانده شده است و باید با پرسش از بقیه اعضای خانواده? حدس بزند که چه کلمهای روی پیشانیاش نوشته شده است.
اشکال بازی اسم روی پیشانی این است که بالاخره یکی از اعضای خانواده باید قربانی شود و از آنجا که خودش کلمات را نوشته حق شرکت در بازی را ندارد.
جمله بازی
در این بازی یک نفر کلمهای را به زبان میآورد مثلا میگوید «گل» سپس نفر بعدی آن کلمه را میگوید و کلمهای دیگر را به آن اضافه میکند. این کلمه دیگر باید به شکلی باشد که انگار دارد جملهای را میسازد برای مثال نفر دوم میگوید «گل، آن».
نفر بعدی بار دیگر دو کلمه قبلی را از حفظ تکرار میکند و کلمهای برای تکمیل جمله به آن اضافه میکند و میگوید «گل، آن جهانی...» نفر چهارم سه کلمه قبلی را میگوید و سهم خودش را که یک کلمه است با آن همراه میکند مثلا میگوید «گل، آن جهانی است...» و به این ترتیب بازی به همین منوال ادامه پیدا میکند.
دقت کنید که در این بازی نباید چیزی روی کاغذ بنویسید و برای به یاد آوردن کلمات قبلی که جمله ساختهاند باید حتما از حافظهتان کمک بگیرید. بنابراین افرادی که در بازی شرکت میکنند باید دو توانایی مهم داشته باشند. اول این که بتوانند بسرعت مجموعه کلمات را به خاطر بسپارند و تکرار کنند و دوم این که خلاق باشند و بتوانند با توجه به کلمات قبلی، کلمهای را پیشنهاد کنند که نتیجه را به جمله نزدیکتر کند.
وسطی و زو
برای وسطی بازی کردن باید تعداد اعضای خانواده زیاد باشد. در این بازی شما باید به سه گروه تقسیم شوید. دو گروه دو طرف زمین میایستند و یک گروه وسط. گروههایی که دو طرف زمین هستند دائما توپی را به سمت هم پرتاب میکنند و گروهی که وسط ایستادهاند فرار میکنند تا توپ به آنها نخورد. اگر توپ به یکی از اعضای گروه برخورد کند او سوخته است و باید از زمین خارج شود.
در زو، اعضای خانواده دو گروه میشوند. یک گروه عضو مهاجمش را به سمت گروه دیگر میفرستد و او در حالی که زو میگوید به گروه دیگر نزدیک میشود و اگر دستش به یکی از اعضا بخورد او باید از بازی خارج شود، اما اگر آن که زو میگوید و به طرف گروه دیگر هجوم آورده نفسش تمام شود و نتواند به گروه خودش برگردد، اسیر گروه مورد تهاجم میشود.
راه دیگر خارج کردن عضوی که زو میگوید از بازی این است که اعضای گروه مورد تهاجم، به سمت او بروند و بدون این که بگذارند دستش به آنها بخورد بگیرندش.
تلویزیون دیدن
چند ساعت در روز تلویزیون تماشا میکنید؟ یک ساعت، دو ساعت، سه ساعت یا شاید هم بیشتر. به طور کلی چمباتمه زدن تمام وقت مقابل تلویزیون و تخمه شکستن نمیتواند روش خوبی برای وقتگذرانی در کنار خانواده باشد، اما شما میتوانید همین عادت را با اندکی اصلاحات به روشی نسبتا ارزان برای تفریح خانوادگی کردن تبدیل کنید. برای رسیدن به این هدف در وهله اول باید برنامهای مشخص را برای تلویزیون تماشا کردن انتخاب کنید. این برنامه باید مورد علاقه همه اعضای خانواده باشد تا آنها را پای تلویزیون بنشاند. وقتی برنامه تمام میشود باید با توافق آنها تلویزیون را خاموش کنید و بحثی درباره برنامه را آغاز کنید. شما باید به شکل هوشمندانهای بحث را مدیریت کنید تا کار به مشاجره نکشد بلکه به شکل بحثی لذتبخش پیش برود. برای مثال اگر تلویزیون یک فیلم سینمایی نشان داده است شما میتوانید بحث را از آنجا شروع کنید که آیا آن فیلم را دوست داشتهاند یا نه? ،چرا. به نظرشان داستان فیلم منطقی بوده است. کدام شخصیت محبوبشان بوده است و... .
با این روش شما، تلویزیون تماشا کردن را از تفریحی شخصی که به انزواطلبی در محیط خانواده و کاهش گفتوگو بین اعضا منجر میشود به تفریحی گروهی برای همه اعضای خانواده تبدیل کرده اید که اتفاقا آنها را به تفکر و گفتوگو واداشته است.
سینما، تئاتر، کنسرت موسیقی
رفتن به سینما و تئاتر و کنسرتهای موسیقی به صورت خانوادگی میتواند روش خوبی برای تفریح کردن باشد. تقریبا همه مردم به سینما رفتهاند، اما کسانی وجود دارند که ممکن است تا به حال به تئاتر و کنسرتهای موسیقی نرفته باشند شاید یکی از دلایلی که خیلی از خانوادههای عادی به این نوع تفریحها بیعلاقه هستند این است که خیلی از ما از تجربههای تازه میترسیم و دلمان نمیخواهد در شرایطی کنترل نشده قرار بگیریم، اما نگران نباشید. خیلی از آن غریبههایی که ما وحشت داریم در حضورشان مرتکب اشتباهی شویم، خودشان هم اولین بار است? در چنین مراسمی شرکت میکنند و به اندازه شما نگران قرار گرفتن در جمعی جدید هستند. از سوی دیگر آنها که به این نوع محیطها عادت دارند هم بالاخره روزگاری حتما بار اولی را تجربه کردهاند و در آن دفعه اول، مثل شما مرتکب اشتباههای کوچکی در محیط تازه شدهاند.
در دامن طبیعت
سینما و موزه و تئاتر و کنسرت موسیقی برای تفریح کردن خوب است، اما امکان دارد مورد پسند همه اعضای خانواده نباشد. با این حال، طبیعت گردی به عنوان یک راه پر کردن اوقات فراغت معمولا از طرف پیر و جوان مورد تائید است.
حتما لازم نیست برای گشت و گذار در طبیعت به نقطهای دور افتاده در جایی بروید. حاشیههای اغلب شهرهای ایران پر از مناطق بکر و خوش آب و هوا برای وقت گذرانی است و اگر حوصله سفر به حاشیه شهرتان را هم ندارید میتوانید به پارکی در نزدیکی منزلتان بروید و همانجا زیراندازی پهن کنید و در کنار بقیه اعضای خانواده از فضای سبز و آرامش، لذت ببرید. در انتخاب مقصد سفرهای طبیعت گردی همیشه باید سن همه اعضای خانواده را در نظر بگیرید برای مثال اگر شما در خانوادهتان سالمند یا کودک دارید نمیتوانید برای طبیعتگردی منطقهای کوهستانی را انتخاب کنید. برای طبیعت گردی و به طور کلی سفر، همراه شدن با تورهای مسافرتی ایده خوبی است. البته به شرطی که تور را بشناسید و دقیقا از برنامهاش آگاه شوید. بهترین راه برای پیدا کردن یک تور مسافرتی قابل اعتماد این است که از آشنایان و دوستان اهل سفر با تور بپرسید از کدام تور مسافرتی راضی بودهاند. اگر کسی نتوانست در این باره راهنماییتان کند آن وقت باید تورهای معروفتر را انتخاب کنید که از اعتبار بیشتری برخوردارند و زیاد نامشان را شنیدهاید. یادتان باشد اگر میخواهید با تور مسافرت کنید حتما باید پیش از سفر با آژانس مسافرتی قرار داد امضا کنید و دقیقا از محل اقامتتان، برنامههای تور، وضع غذا و لوازمی که باید با خودتان ببرید مطمئن شوید
زندگی خانوادگی بدون تفریح ممکن نیست . یعنی محال است اعضای خانوادهای مدعی شوند کاملا خوشبخت در کنار هم زندگی میکنند، اما هیچ برنامهای برای تفریح کردن با هم ندارند. حذف تفریح از زندگی خانوادگی به این معناست که زندگی همه اعضای خانواده در انجام وظایف روزمره، خلاصه شده است و صددرصد آنها با عواقبی مواجه خواهند شد، برای مثال اعضای این نوع خانوادهها: این گروه میگویند با? این که هیچ برنامه لذتبخشی برای فراغتشان ندارند، اما حس میکنند هیچ چیز در زندگیشان کم و کسر نیست و به همین علت نیازی برای تفریح کردن احساس نمیکنند. ما هم قبول داریم که اگر در خانواده شما فرهنگ لذت بردن از زندگی جا نیفتاده باشد ممکن است شما هم ندانید چگونه باید تفریح کرد، اما این بهانه خوبی برای حذف تفریح نیست. این گروه میگویند از آنجا که از دوران کودکی تفریح خاصی نداشتهاند، حالا هم بلد نیستند تفریح کنند. عذر هیچ کدام از این گروهها پذیرفته نیست. ما هم قبول داریم که اگر ثروتمند نباشید نمیتوانید به مسافرتی اشرافی بروید، در هتلی پنج ستاره اقامت کنید، هر چه میخواهید بخورید و خودرویی هم در اختیارتان باشد که شما را به جاذبههای گردشگری مقصد برساند یا شاید بدون پول نتوانید برای تفریح آخر هفته به تلهکابین یا اسکی یا غواصی بروید، اما هزاران راه برای وقت گذرانی در کنار خانواده و لذت بردن از اوقاتتان وجود دارد که نیاز به خرج چندانی ندارد و فقط دل خوش میخواهد و اعتقاد به این که با تفریح کردن، زندگی دلپذیرتر میشود. در پاسخ به گروهی که گمان میکنند با پسانداز کردن پول از طریق حذف تفریح میتوانند وضع اقتصادی خانواده را بهتر کنند هم باید بگوییم حذف تفریحهای خانوادگی، عواقبی دارد که هزینه حل و فصل کردنشان بیشتر از هزینه گنجاندن دلخوشیهای کوچک در زندگی است.خانوادههایی که بیپولی را بهانه میکنند دو گروه هستند. اول آنها? که واقعا مشکل مالی دارند و دوم کسانی که آنقدرها هم دستشان تنگ نیست، اما اصرار دارند پولی را که قرار است صرف تفریح کردن کنند، در حساب بانکیشان برای روزهای مبادا و کارهای به قول خودشان مهمتر نگه دارند. شاید با حذف تفریح وقت بیشتری برای انجام وظایفمان داشته باشیم، اما وقت بیشتر، همیشه به معنای بهرهوری بیشتر نیست. تفریح خانوادگی برای شما شادمانی و انرژی تازه برای عمل به مسئولیتهایتان را به ارمغان میآورد. بدون این انرژی، حتی اگر وقت بیشتری داشته باشید کیفیت کارتان پایین خواهد آمد. کسانی که به این باور اعتقاد دارند حساب و کتاب میکنند که اگر آن چند ساعت وقت تفریح در کنار اعضای خانواده را صرف کار و انجام مسئولیتهایشان کنند زودتر و بهتر به وظایفشان عمل میکنند.کلمات کلیدی: