برخلاف سلولهای چربی سفید که انرژی را در بدن ذخیره میکنند، سلولهای چربی قهوهای انرژی را در بدن میسوزانند. این نوع سلولهای چربی در حیواناتی که به خواب زمستانی میروند و همچنین در نوزادان یافت میشود. در روزهای سرد سال که دمای هوا کاهش مییابد، سلولهای چربی قهوهای انرژی میسوزانند که از گرمای آزاد شده در این فرآیند برای گرم نگهداشتن بدن استفاده میشود. پیش از این دانشمندان بر این باور بودند که با رشد انسانها چربیهای قهوهای اندوخته شده در بدن بتدریج تحلیل و از بین میرود، اما نتایج تحقیقات اخیر در این زمینه نشان میدهد در بدن افراد بزرگسال نیز ردپایی از این نوع چربی یافت میشود. البته این یافتهها دستاورد جدیدی است و دانشمندان در تلاش هستند از آن برای بررسی امکان استفاده از این نوع سلولهای چربی در راهکارهای کاهش وزن بهره گیرند. در این میان یافتههای دیگری نیز وجود دارد که میتواند امیدبخش باشد. به گفته محققان در بدن افرادی که لاغر هستند، تجمع چربی قهوهای بمراتب بیشتر است. همچنین گفته میشود این گروه از سلولهای چربی ذخیره شده در بدن در هوای سرد فعالتر است و انرژی بیشتری میسوزاند. بنابراین شاید کاهش سطح چربی قهوهای در بدن افرادی که با مشکل اضافه وزن مواجه هستند، مهمترین علت چاقی در این افراد باشد. در حقیقت، نبود چربی قهوهای در بدن این افراد مانع سوزاندن انرژی و در نتیجه اندوخته شدن آن به شکل تودههایی از چربی سفید در قسمتهای مختلف بدن خواهد بود. در حال حاضر محققان در تلاش هستند، براساس این اطلاعات به راهکار مناسبی برای افزایش سطح چربی قهوهای در بدن دست یابند، اما باید این نکته را خاطر نشان کرد که چربی قهوهای نمیتواند معجزهای در درمان چاقی باشد. دانشمندان پیشبینی میکنند هنوز راهی طولانی در پیش دارند تا برای افزایش ذخیره چربی قهوهای در بدن راهی بیابند، اما حداقل چیزی که میتوان از این یافتهها استنباط کرد، این است که همه چربیها الزاما در گروه چربیهای بد و مضر برای بدن قرار نمیگیرند، همان طور که این گروه از چربیها ـ که تحت عنوان چربی قهوهای از آنها نام برده میشود ـ به انسانها کمک میکند، سلامتشان را تضمین کرده، زندگی بهتری را تجربه کنند
کلمات کلیدی:
سفر با طعم هیجان
بسیاری از سفرها با ورزش عجین است و سفرهای زمستانی عجینتر؛ یکی دیگر از ویژگیهای متمایزکننده سفرهای زمستانی هیجان آن است. هرچند ورزش در هر سنی برای افراد و علاقهمندانش میتواند جذابیت داشته باشد، اما به دلیل هیجان نهفته در ذات ورزشهای زمستانی، این ورزشها بیشتر مورد توجه جوانان است.
این هیجان برای بسیاری یک عامل برانگیزاننده است؛ اما باید توجه داشت که گاهی اوقات نیز میتواند حادثهساز باشد؛ چهبسا که تاکنون اینچنین بوده است. به همین دلیل رعایت اصول ایمنی و استاندارد در این سفرها بسیار حائزاهمیت است.
توجه به اصول ایمنی و استاندارد ابعاد متفاوتی دارد. نخستین نکته وسایل حمل و نقلی است که به این منظور مورد استفاده قرار میگیرد. واقعیت این است با توجه به این که پیستهای اسکی به عنوان مهمترین نماد ورزشهای زمستانی در مناطق سرد و برفگیر قرار دارد و همچنین در بسیاری اوقات جادههای دسترسی به آنها صعبالعبور است، همین امر بارها و بارها خطرساز شده است.
یادآوری این نکات به معنای نادیده گرفتن یا چشم بستن بر ورزشهای زمستانی نیست، بلکه برای علاقهمندان به ورزشهای زمستانی موید این نکته است که هماکنون یک بار دیگر تجهیزات خودروی خود را مورد بررسی قرار دهند. اگر خودروی آنها برای جاده سخت و برفگیر آماده نیست از سفر با آن خودداری کنند و به جای آن از خدمات تورهای تخصصی که در این زمینه خدمات ارائه میکنند بهره بگیرند. تاکید میشود که در این مسیر باید از خدمات تورهای تخصصی استفاده شود، بهدلیل این که متخصصان ورزشهای زمستانی به درستی میدانند که چه اصولی را در این سفرها باید رعایت کنند.
نکته بعد در ارتباط با اصول ایمنی ورزشهای زمستانی، توجه به استاندارد وسایل این سفرهاست. اگر بخواهیم نگاه مقایسهای داشته باشیم سفرهای زمستانی و ورزشهای آن به نسبت سایر سفرها گرانتر است و درست به همین دلیل بسیاری از افراد نمیتوانند از لذت آن بهرهمند شوند؛ بنابراین لازم است افراد در کنار هزینههایی که برای خرید ابزار و تجهیزات این ورزشها میپردازند، به استانداردهای آنها نیز توجه داشته باشند تا بتوانند با رعایت این استانداردها لحظههای پرهیجانشان را همراه با ایمنی و آرامش پشتسر بگذارند.
یکی دیگر از نکات قابل توجه در این ورزشها، توجه به نقش آموزش است. هرچند بسیاری افراد به صورت غیرحرفهای و تنها به منظور لذت بردن از طبیعت سرد زمستان و برف، سفرهای سرد زمستانی را انتخاب میکنند، اما اوج هیجان این سفرها در جایی نهفته است که با سالها ممارست و تمرین و بهره بردن از مربی بتوانیم اصول این ورزشها را در وجود خود نهادینه کنیم و اگر چنین کنیم آن گاه میتوانیم مطمئن باشیم که مهارتهای حاصل از این آموزش و قدرتی که این ورزش به افراد میدهد تا همیشه همراهمان خواهد بود. بنابراین اگر به ورزشهای زمستانی علاقهمند هستید، پیشنهاد میکنیم با بهره بردن از مربیان حرفهای، هم از این ورزشها لذت ببرید و هم ایمنی و سلامت خود را تضمین کنید.
هشدارهای هواشناسی را جدی بگیرید
بارها برای همه ما اتفاق افتاده است که شنیدهایم پایان هفتهای سرد و برفی در انتظار است و حتی قطرهای باران نیامده است، اما نباید چشم بر این واقعیت ببندیم که بیشتر هشدارهای هواشناسی و پیشبینیهای آن به واقعیت پیوسته است؛ این درست بودن پیشبینیها آنقدر هست که عقل ایجاب کند هشدارهای آنها را جدی بگیریم، ضمن این که نباید فراموش کنیم با پیشرفتهایی که سالهای اخیر در این حوزه روی داده خطاها و نقصانهای پیشبینی هوا بسیار کمرنگ شده است.
ورزشهای زمستانی، همچون انواع اسکی، سورتمهسواری و... در ذاتخود ورزشهای زیبایی است و حسی در آنها جریان دارد که گویی آدم را به سمت و سوی خود میکشد. هر کدام از ما دوست داریم دستکم سالی یک بار یک برف ناب و سفید را تجربه کنیم ، حتی اگر سپیدی بینهایت برف خوابیده در میان دامنههای کوه چشمانمان را آزار دهد، اما این تجربه هنگامی کامل میشود که بتوانیم اصول آن را رعایت کنیم؛ به همین علت به همه کسانی که علاقهمند هستند در این حوزه تجربه داشته باشند پیشنهاد میشود اصول ایمنی را جدی بگیرند و البته هشدارهای هواشناسی میتواند نقطه پایان تضمین ایمنی این سفرها باشد.
آرام آرام ماه آذر و دی که فرا میرسد، چشمها معطوف میشود به سمت رشته کوههای البرز و زاگرس؛ کوههایی که برف در میان شبهای خاموشش نجوا میکند و سپیدی برفهای این مناطق همچون الماسی تابناک بر گردن آنها میدرخشد. فصل سرما نزدیک است، نخستین بارانهای پاییز و سپیدپوش شدن برخی ارتفاعات رشته کوه البرز نوید زمستانی سرد میدهد، چوبهای اسکی بسیاری از اسکیبازان آماده است تا پس از چند ماه دوباره میزبان مهمانان زمستانی باشند.
دربندسر، شمشک، دیزین، توچال و برخی ارتفاعات چهارمحال و بختیاری و ارتفاعات کهگیلویه و البته تنها پیست اسکی استان یزد در انتظار مهمانان فصل سرماست... .
کلمات کلیدی:
در بدو ورود به ایران آمنه و دیگر همراهانش راهی مشهد شدند تا به زیارت امام رضا(ع) بروند. او این زیارت را به?یاد ماندنی میداند و میگوید: در این سفر من نهتنها این شانس را پیدا کردم که مقبره هشتمین امام شیعیان را زیارت کنم بلکه فرصتی یافتم که دوستانی همیشگی را برای خود بیابم.
آمنه بعد از زیارت مشهد راهی شهر قم شد. او درباره این سفر نیز میگوید: سه هفته حضور در این شهر فرصتی بود تا ما بتوانیم از محققان دینی مطالب بسیار زیادی را بیاموزیم و باعث شد تا من بتوانم با بزرگترین شخصیتهایی که در طول عمرم دیده بودم ملاقات کنم.
ما حتی این فرصت را پیدا کردیم جلسه پرسش و پاسخی با نماینده آیتالله سیستانی در این شهر داشته باشیم. همچنین من در جلساتی از استادان اخلاق، عقاید و اصول قرآنی شرکت کردم که معلمان ما خارقالعاده بودند. آنها تمام مدت وقت خود را صرف ما میکردند و با وجود این که کلاسها صبح زود شروع میشد من یادداشتهای فراوانی برمیداشتم و مطالب بسیار زیادی را یاد گرفتم.
این دختر آمریکایی در این فرصت شش روزه همچنین به تهران رفت و از بیت امام خمینی(ره) در جماران، مزار شهدای انقلاب و جنگ، زندانهای مخفی شاه و بسیاری مکانهای دیگر بازدید کرد.
یکی از مکانهایی که او را بسیار تحت تاثیر خود قرار داده بود بهشت زهرا و مقبره شهدا بود. آمنه پس از زیارت قبور شهدا در بهشتزهرا میگوید: این مکان روح مرا تحت تاثیر قرار میداد. در آنجا مردانی به خاک سپرده شده بودند که درست شبیه جوانان ما بودند، اما جان خود را در راه اسلام فدا کردهاند. آنجا باعث میشد تا آنچه من درباره جهاد و انقلاب شنیده بودم به شکلی واقعی احساس کنم.
درک زندگی متفاوت مردم در ایران نسبت به آمریکا برای او تجربهای لذتبخش بود بطوری که آمنه دراین باره میگوید: در مدت زمان کوتاهی که در ایران بودم توانستم مکانهای مختلفی را ببینم که چشماندازی متفاوت به زندگی و جایی که من در آن بزرگ شده بودم داشت. من میتوانستم نحوه زندگی مردم را در آن سوی جهان ببینم و درک کنم که مردم برای چیزهایی که ما خود را در زندگی صاحب آن میدانیم تلاش میکنند.
منبع:World-Federati
کلمات کلیدی:
چند سالی میشود مسئولان گردشگری کشور با تأکید بر مقاصد مذهبی ایران، اعلام میکنند که میخواهند گردشگری مذهبی را راهاندازی کنند و به مقصد اول مسلمانان دنیا تبدیل شوند؛ اما در حالی که ما مشغول تأکید و برنامهریزی هستیم، کشورهایی مانند ترکیه و مالزی تلاش کردهاند مقاصد گردشگری حلال خود را توسعه دهند و در عین حال، روی آنها تبلیغ گسترده کنند، کاری که ما در طول این سالها انجام ندادهایم.
البته اینکه چندی پیش معاون گردشگری کشور به استناد آمار پلیس مهاجرت اعلام کرد: عراق، جمهوری آذربایجان و ترکیه سه کشور اول فرستنده گردشگر به ایران هستند، تا حدودی نشان میدهد ایران برای مسلمانان منطقه خیلی هم ناشناخته نیست؛ ولی با توجه به گفته آژانسداران کشور، سیستم ورود گردشگر از این کشورها هنوز ساماندهی نشده است و عموما گردشگران عراقی و آذربایجانی خودشان برای سفر به ایران اقدام میکنند، ضمن آنکه انگیزه بیشتر آذربایجانیها برای سفر به ایران، خرید از بازارهای مرزی و منطقهای و در مرحله بعد، درمان است. به هر حال این شرایط، نشان از نبودن یک حرکت منسجم و تبلیغات گسترده برای معرفی ایران بهعنوان مقصد گردشگری مذهبی یا به اصطلاح «حلال» است.
در گزارشی که سایت یاهو منتشر کرد، نام کشورهایی مانند اردن، مصر، امارات، اندونزی، ترکیه، مالزی، مراکش، قطر، تونس و بحرین دیده میشود. هرچند معیار مشخصی برای تعیین این مقاصد اعلام نشده، اما تلویحا اشاره شده است که این کشورها بهخاطر داشتن و معرفی چشماندازها و نقاط گردشگری مورد استفاده مسلمانان، اجرای رسوم و آیینهای مختلف مذهبی و اسلامی، داشتن مراکز عرضه غذای حلال و برپایی جشنوارههای مختلف در مناسبتهای مذهبی مانند ماه مبارک رمضان و عید قربان انتخاب شدهاند.
در گزارش سایت یاهو، مرکز یا موسسهای که این بررسی و انتخاب را انجام داده، اعلام نشده است؛ ولی مصطفی شفیعیشکیب ـ عضو جامعه تورگردانان ایران و انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی ـ که پیشینهای طولانی در آوردن گردشگران خارجی و همچنین گردشگران مسلمان دارد، این احتمال را مطرح کرد این گزارش را سایتها یا موسسههای عربی تهیه کرده باشند که در این صورت، آنها تحت تأثیر شرایط حاکم بر منطقهترجیح میدهند نام ایران در این فهرست نباشد.
ولی پرسشی که این گزارش به ذهن متبادر میکند، صرف نظر از اینکه این گزارش را کجا و با چه رویکردی و بر چه اساس و معیاری تهیه شده، این است که آیا ایران اصلا جزو مقاصد گردشگری مذهبی یا حلال برای مسلمانان جهان بهشمار میآید؟
تا چند سال پیش، ایران مقصد اصلی مسلمانان عربستان، عمان و بویژه کویت بود؛ اما حالا شرایط تا حدودی تغییر کرده است و گردشگران مسلمان این کشورها که اتفاقا پولدار هم هستند، مقاصد دیگری را برای سفر انتخاب میکنند.
کلمات کلیدی:
هر چند زندگی در مسیر زمان میطلبد که انسانها زندگیشان را تغییر دهند و خانههای جدید و نو جای خانههای قدیمی را بگیرد، اما در این شهر بافت سنتی در بخشهایی حفظ شده است و به نظر میرسد پایبندی به آداب و رسوم و همچنین مذهب هنوز هم به اندازه سابق در آن پررنگ است. شهری که مسلمان و زرتشتی کنار هم با آرامش زندگی میکنند. آتشکدههای زرتشتی هنوز در این شهر پابرجاست. یزد نخستین شهر خشتی جهان و دومین شهر تاریخی دنیا بعد از ونیز ایتالیاست. شهری کویری که همه ما حتی اگر به آن سفر نکرده باشیم هم عنوان شهر بادگیرهای آن برایمان آشناست. تجربه سفر به این شهر میتواند یکی از شیرینترین تجربیات هر مسافر باشد.
اصلا باورم نمیشد که روزی به بازار شهری بروم و مثلا یک رومیزی سنتی بردارم و درباره کیفیت و جنس آن از فروشنده سوال کنم. او هم بگوید اگر میخواهید مدام استفادهاش کنید و آن را بشویید چند ماه بیشتر عمر نمیکند. مردمان شهر بادگیرها ساده، صادق و مهربانند و همین چیزها آنقدر سفرت را شیرین میکند که یادت میرود اینجا آفتاب سوزنده گهگاه سر نامهربانی برمیدارد و آنقدر تند میتابد که تحمل گرما سخت میشود. گویی مهربانی این مردم از نامهربانیهای گهگاه آفتاب داغ یزد میکاهد و دوستداشتنیاش میکند. درباره بسیاری از بناهای تاریخی و مساجد این شهر مطالبی را خوانده بودم و وقتی به این شهر سفر کردم درباره این فضاها ذهنیتی داشتم. «محله فهادان» اما برایم تازگی داشت. وارد این محله که میشوی، گویی چند قرن از سایر نقاط شهر فاصله گرفتهای. کوچههای تنگ، کاهگلی و مسقف این محله که در سایه خود خانههای خشتی قدیمی را پناه دادهاند، خنکایی را ایجاد کرده است که از گرمای شهر میکاهد و قدم زدن در محله فهادان را دلپذیر میکند. خنکایی طبیعی و دلچسب که وقتی زیر پوستت میدود، به این فکر میکنی که هیچ تکنولوژی مدرنی نمیتواند چنین چیزی را ایجاد کند.
در این محله همه چیز به همان شیوه سنتی است، خبری از سوپرمارکتها نیست. پیرمرد بقال آرام و ساکت با چهرهای نه چندان شاد پشت پیشخوان مغازهاش نشسته است. اجناسی هم که دارد شاید حالا کمتر در مغازهای پیدا شود. از تیلههای رنگارنگ گرفته تا یخچالهای قدیمی و کوچکی که امروز دیگر فقط در خاطرهها وجود دارند. کوچهها را که پیش برویم به یک میدان میرسیم، میدانی که یک طرف آن مدرسه ضیائیه یا زندان اسکندر قرار دارد و طرف دیگرش بقعه دوازده امام و بین این دو، حسینیه فهادان قرار گرفته که پیرمردهایی آنجا نشستهاند و با هم گپ میزنند. پیرمردهایی که میگویند اینجا پاتوقشان است و هر قدر هم زمان بگذرد و خانههای تازه ساخته شود، حاضر نیستند از فهادان و این حسینیه دل بکنند و جای دیگری بروند.
شاید اگر بگوییم یزد تنها شهر بادگیرها نیست و میتوان به او شهر آبانبارها هم لقب داد، اغراق نکرده باشیم. آبانبار وزیری، یکی از بیشمار آبانبارهای موجود در یزد است؛ آبانباری که حالا در نزدیکی آن بوستان شاه عبدالقاسم، ویژه بازی کودکان ساخته شده است.
با تاب و سرسره که با معماری خشتی و آجر سه سانتی اما با شکل و شمایل امروزی ساخته شده است. سازمان میراث فرهنگی کشور در چند سال اخیر برخی خانههای تاجرنشین را تکمیل و مرمت کرده است. مثل مجموعه خانگی عربها که شامل چند خانه مثل خانه محمودی، ملکزاده و عربزاده است.
تمام محله را دور میزنم، از فالودهفروشی تا مغازه صنایع دستی سفالی. همه راه به فهادان فکر میکنم. به حرفهای مردمانی که هر چند اینجا را دوست دارند، اما گلایههایی هم دارند. خانههای قدیمی به هرحال خشتی است و خشت مواظبت میخواهد. کوچههای محله فهادان تنگ است، سازمان میراث فرهنگی اجازه نمیدهد یکی از تنها بافتهای دست نخورده خشتی جهان تخریب شود و راه و چارهای برای رساندن آمبولانس و آتشنشانی هنوز پیدا نشده است. فهادان یک میراث است؛ میراثی که تاکنون حفظ شده و برای ادامه حفظ آن نیاز به کارهای زیادی از جمله پیدا کردن راهی برای بهتر زندگی کردن ساکنان این محله است تا کوچههای مسقف کاهگلی و خانههای خشتی باز هم سر پا بایستند و خنکای لذت بخش آنها هر رهگذری را نوازش کند.
کلمات کلیدی: