سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در پرستش بی دانش، و دانش بی اندیشه و (قرآن) خواندن بی تدبّر، خیری نیست . [امام علی علیه السلام]
مسافر خشمگین در خودرو را به هم می‌کوبد و می‌رود، راننده سرش را از پنجره خودرو بیرون می‌آورد و فحشی نثارش می‌کند، مسافر برمی‌گردد، راننده هم پیاده می‌شود و...‌

 

همه ما فراوان از این صحنه‌ها دیده‌ایم، اما چرا آستانه تحمل مردم پایین است و در شکل‌گیری این پدیده اجتماعی ـ فردی چه عواملی نقش ایفا می‌کند؟

روان‌شناسان در تعریف رفتار پرخاشگرانه می‌گویند پرخاشگری به رفتارهایی اطلاق می‌شود که شامل رفتارهای هیجانی است و در آن اعمال زور و به کارگیری الفاظ و حرکت‌های رکیک و تند استفاده می‌شود. ‌

گاهی هم فرد به صورت فعال خشونت نمی‌ورزد، بلکه دست به اعمالی می‌زند که دیگری را عصبی و وادار به خشونت کند.

در واقع آستانه تحمل به مرزی گفته می‌شود که اگر توان ذهنی و فکری انسان از آن پایین‌تر بیاید، کنترل رفتارش از دستش خارج می‌شود. وقتی از مرز توانایی کنترل رفتار پایین‌تر می‌آییم، یعنی آستانه تحمل خود را از دست داده‌ایم.

شهروز پرورش، روان‌شناس بالینی درباره آستانه تحمل می‌گوید: افراد ظرفیت خاصی برای پذیرش استرس دارند. زمانی که استرس‌های متعدد بر فرد وارد شود، در آن صورت یک استرس جزئی، شخص را شکننده می‌کند. هر اندازه فعالیت‌های اجتماعی با سهولت بیشتری انجام شود، توان افراد برای پذیرش مشکلات بالاتر است و در غیر این صورت حتی یک محرک کوچک سبب برانگیخته شدن افراد و پرخاشگری‌شان می‌شود.

بنابراین بر حسب حوادثی که در جوامع اتفاق می‌افتد یا فشارهای مختلف روانی یا استرس‌های ناشی از مصیبت‌ها و بلایای طبیعی مانند زلزله یا جنگ امکان دارد آستانه تحمل افراد دستخوش تغییر شود و پایین بیاید.

وقتی موارد بی‌قانونی رواج پیدا کند، افراد دچار اضطراب و نگرانی می‌شوند و در برابر ناملایمات بیشتر آسیب‌ می‌بینند.

این روان‌شناس درباره دلایل روانی اجتماعی ضعف آستانه تحمل می‌گوید: در روان‌شناسی اجتماعی، موضوعی به نام اضافه بار روانی وجود دارد یعنی گاهی اوقات اضطراب‌های روزمره بیشتر از توانایی تحمل افراد می‌شود. در این نوع جوامع، مردم حوصله حرف‌زدن با یکدیگر را ندارند و دیگر تلاشی برای حل مسائل و مشکلات خود به شیوه محترمانه نمی‌کند و بدیهی است که در چنین شرایطی جمعیت زندان‌ها و حجم پرونده‌های قضایی بالا می‌رود.

تحقیقات روان‌شناسان در چند سال گذشته نشان داده که سهم نابسامانی‌های روانی در تهران حدود 30 درصد کل جمعیت کشور است. به طوری که فرسودگی عصبی روانی در تهران درصدر مسائل روانی قرار دارد. فرسودگی روانی یا خستگی عصبی به این معناست که افراد از انرژی روانی‌شان بدون این‌که تقویتی صورت پذیرد به صورت مکرر استفاده می‌کنند و همانند باتری ضعیف‌شده‌ای که شارژ نمی‌شود، کارایی کامل خود را از دست می‌دهند.

به گفته وی یکی از مواردی که از طریق آن می‌توان میزان خشونت را در یک جامعه تشخیص داد، میزان پرونده‌هایی است که در دادگاه‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد و به ضرب و جرح، قتل و تخریب مربوط می‌شود. میزان این پرونده‌ها در دادگاه‌های ما بسیار زیاد است.

اما این پرونده‌ها، تنها نشانه‌های وجود خشونت در جامعه ما نیست. بسیاری از موارد اعمال خشونت، به تشکیل پرونده نمی‌انجامد و خشونت‌های خانوادگی اساسا ثبت نمی‌شود، اما صفحه حوادث روزنامه‌ها اخبار قتل، درگیری و تخریب زیادی دارد.

چه کسانی خشونت بیشتری دارند

نگاه به این مساله که در شرایط اجتماعی یکسان، افراد متفاوت، رفتارهای مختلفی مثل پرخاشگری ‌یا انفعالی را از خود بروز می‌دهند، نشان می‌دهد که شرایط روانی فرد در رفتارها نقش دارد و افراد مستعد رفتارهای پرخاشگرانه هستند.‌

در این که خشونت پدیده‌ای فراگیر است و در تمام جوامع وجود دارد، تردیدی نیست، اما شدت بروز و ظهور این پدیده‌، در جوامع مختلف متفاوت است. این مسأله، نشانگر آن است که بروز رفتارهای خشونت‌آمیز، تنها به ویژگی ذاتی انسان برنمی‌گردد. در واقع، این شرایط فرهنگی و امکانات اقتصادی و اجتماعی است که شدت و ضعف رفتارهای خشونت‌آمیز را ایجاد می‌کند.


نکته: شخصیت‌های جامعه ستیز، خودشیفته، پارانوئید(بدبین)، شکاک و افسرده آمادگی برای ابراز خشونت را دارند و تحمل این افراد نسبت به استرس‌ها و فشارها بسیار پایین است و به محض کوچک‌ترین ناملایمتی از کوره درمی‌روند

 

پرورش، روان‌شناس بالینی توضیح می‌دهد که شخصیت برخی افراد از نظر ساختار شخصیتی تحمل پایین‌تری نسبت به دیگر افراد دارند.

شخصیت‌های جامعه ستیز، خودشیفته، پارانوئید، شکاک و افسرده آمادگی برای ابراز خشونت را دارند و تحمل این افراد نسبت به استرس‌ها و فشارها بسیار پایین است و به محض کوچک‌ترین ناملایمتی از کوره در‌می‌روند.

افرادی که دچار اختلالات اضطرابی هستند نیز وقتی در شرایط تهدید قرار گیرند وحشتزده می‌شوند و دست به رفتار پرخاشگرانه می‌زنند.

یکی دیگر از مسائل بررسی رفتارهای پرخاشگرانه، رفتارهای گروه‌های متفاوت جنسی است. مطابق آمار مردان نسبت به زنان پرخاشگرتر هستند.

زنان، پرخاشگری خود را ‌نشان نمی‌دهند. روش‌های زنان بیشتر جنبه کلامی دارد یا پوشیده و پنهان ابراز می‌شود.

به گفته پرورش اگر انسان به گونه‌ای تربیت شود که به اندازه خودش به دیگران نیز احترام بگذارد، رفتار خشن کمتر از او سر خواهد زد.

از لحاظ فرهنگی، بسیاری از رفتارهای‌خشونت‌آمیز، در جامعه ما طبیعی تلقی می‌شوند، عرف اجتماعی، رفتار خشن را برای جنس مذکر، عادی می‌‌داند و در مقابل آن واکنشی نشان نمی‌دهد.

بر این اساس، خشونت بخشی از رفتار طبیعی مردانه به حساب می‌آید. به همین علت است که در محیط‌های اجتماعی رفتار خشن بیشتر از مردان سر می‌زند و مقاومتی در برابر آن صورت نمی‌‌گیرد.

زنان و کودکان نیز به عنوان موجوداتی که بیشتر از دیگران، با شیوه‌های اعمال خشونت مواجهند، آن را به عنوان بخشی از زندگی خانوادگی خود می‌پذیرند و به نسبت‌های مختلف آن را می‌آموزند و در مواقع مشابه، به عنوان رفتاری عادی، آن را بروز می‌‌دهند. به همین شیوه است که خشونت، از خانواده به اجتماع کشیده می‌شود.

مولکول تاثیرگذار

در میان مسائل متفاوت شکل‌دهنده ناهنجاری‌های اجتماعی، یکی دیگر از عوامل، تغییرات زیست‌محیطی و آلاینده‌های موجود در جهان صنعتی و تاثیرات این پدیده‌ها روی فرد است.‌ پرورش معتقد است رفتار افراد تحت تاثیر رفتار مولکول‌هاست.

رفتارهایی مثل پرخاشگری و خشونت، افکار هذیانی، توهمات، کناره‌گیری از اجتماع، فقدان انگیزه، اختلال خواب و اختلالات هیجانی که از علائم اسکیزوفرنی‌هاست، ریشه در تغییر رفتارهای مولکولی دارد.

این روان‌شناس بالینی مثال می‌زند: تغییر در سیستم عصبی مثل افسردگی و استرس‌ها، روی سیستم ایمنی اثر می‌گذارد و این سیستم را دچار اختلال در عملکرد می‌کند که می‌تواند زمینه‌ای مناسب برای بروز انواع بیماری‌های عفونی و سرطان‌ها ایجاد کند.‌

برعکس این تغییر هم صادق است یعنی اگر سیستم ایمنی دچار اختلال شود، این اختلالات در سطح ملکولی روی سیستم عصبی از طریق فرآورده‌های ملکولی سیستم نظیر مولکول‌های سایتوکائین‌ها اثرگذارد.

در حالت طبیعی، تعادلی میان انواع ملکول‌های بدن وجود دارد که به این حالت هموستازیس می‌گویند. اگر این حالت تحت تاثیر عوامل محیطی و آلاینده‌های صنعتی به هم بریزد و مجموعه خاص سایتوکائین‌ها دچار اختلال شود، اختلال روی سیستم عصبی اثر می‌گذارد و موجب تغییر در رفتار فرد به صورت افسردگی، استرس، بیماری‌های اسکیزوفرنی یا حالت‌های پرخاشگرانه می‌شود.

راه‌هایی برای افزایش آستانه تحمل

یکی از مهارت‌های زندگی که به تعامل سالم میان انسان‌ها منجر می‌شود، توان حل مساله است، به طوری که در مسیر بروز یک اختلاف بین دو نفر یا بیشتر باید 15 مرحله طی شود تا کار به آخرین مرحله یعنی درگیری برسد.

روان‌شناسان می‌گویند: بهترین و ساده‌ترین راه هنگام عصبانیت، نفس کشیدن عمیق و پس از آن تکرار جملات آرامبخشی چون «سخت نگیر» است.

ماساژ دادن شقیقه‌ها و خنک کردن بدن هم می‌تواند خشم را فرونشاند، اما به گفته روان‌شناسان با تلاش برای سرگرم کردن خود چه با دیدن یک فیلم، چه با حرف زدن با دوستان یا حتی تلاش برای خندیدن می‌توان خود را از شرایط ناخوشایند پس از بروز عصبانیت رها کرد‌ البته در این میان راه‌های دیگری هم پیشنهاد می‌شود که شاید کمی عجیب به نظر می‌رسد. برای نمونه می‌شود بالش یا کوسنی را برداشت و با مشت کوبیدن روی آن خشم خود را تخلیه کرد یا حتی درون آب فریاد کشید.‌

تکنیک آینه هم از آن راه‌های پیشنهاد شده است؛ به این صورت که می‌توان جلوی آینه ایستاد یا در خیال خود این کار را کرد. بعد هر چه دلمان خواست به کسی که از دستش عصبانی شده‌ایم، بگوییم.

گفته می‌‌شود تکنیک آب و آرامش هم خیلی موثر است. روشی که در آن شیشه آبی را در یخچال می‌گذاریم و هر وقت عصبانی شدیم به سراغ آن آب می‌رویم و کمی از آن می‌نوشیم و به خود تلقین می‌کنیم : «این آب به من آرامش می‌دهد.»

البته شاید تمام این روش‌ها سودمند باشد، ولی به نظر می‌رسد بیشتر آنها مقطعی است در حالی که بالا بردن آستانه تحمل مهارتی است که نیاز به در کنار هم قرار گرفتن بسیاری از عوامل دارد.‌ به اعتقاد پرورش، بهترین راه برای بالا بردن آستانه تحمل این است که دولت‌ها و سازمان‌ها افراد را از نظر سلامت روانی در وضع مصونیت قرار دهند.

البته در این میان همه افراد جامعه نیز موظف هستند با یادگیری مهارت‌های لازم و به‌کارگیری شیوه‌های مناسب، روان و شخصیت خود را سالم نگه دارد و با گام برداشتن در مسیر خودشکوفایی، از زندگی و انسان بودن لذت ببرند.


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط محسن یزدانی زازرانی 91/9/19:: 9:16 صبح     |     () نظر

درباره
صفحه‌های دیگر
پیوندها
لیست یادداشت‌ها
آرشیو یادداشت‌ها