پند استاد به دانشجوهای قدیمی....
گروهى از فارغ التحصیلان قدیمى یک دانشگاه که همگى در حرفه خود آدم هاى موفقى شده بودند، با همدیگر به ملاقات یکى از استادان قدیمى خود رفتند. پس از خوش و بش اولیه، هر کدام از آنها در مورد کار خود توضیح می داد و همگى از استرس زیاد در کار و زندگى شکایت می کردند. استاد به آشپزخانه رفت و با یک کترى بزرگ چاى و انواع و اقسام فنجان هاى جورواجور، از پلاستیکى و بلور و کریستال گرفته تا سفالى و چینى و کاغذى (یکبار مصرف) بازگشت و مهمانانش را به چاى دعوت کرد و از آنها خواست که خودشان زحمت چاى ریختن براى خودشان را بکشند. |
کلمات کلیدی:
|
![]() |
![]() |
آیتالله مجتبی تهرانی از اساتید اخلاق میگوید: حضرت رضا(ع) به کسانی که مزار ایشان را زیارت کنند، وعده دادهاند که در حساسترین موقعیتها به دادشان برسند. به گزارش فارس، آیتالله مجتبی تهرانی از اساتید اخلاق تهران به مناسبت دهه کرامت و ایّام ولادت امام رئوف علیهالسلام به شرح حدیثی از امام رضا(ع) پرداخت که در ادامه میآید: روایتی از امام هشتم علیهالسلام نقل شده که فرمودند: «إِنَّا أَهْلُ بَیْتٍ نَرَى وَعْدَنَا عَلَیْنَا دَیْناً کَمَا صَنَعَ رَسُولُ اللَّهِ». ما اهل بیتی هستیم که اگر وعدهای به کسی دادیم، آن را دِین خودمان میبینیم و به آن ملتزم هستیم؛ همانطور که پیغمبر اکرم نیز اینگونه بود. * وعده امام رضا(ع) به کسانی که به زیارت ایشان میروند روایت دیگری از امام هشتم علیهالسلام وارد شده که حضرت به کسانی که مزار او را زیارت کنند، وعده دادهاند که در حساسترین موقعیتها به داد ایشان برسند. ما دنیا و آخرتمان را مدیون امام هشتم علیهالسلام هستیم. یکی از نعمتهای بزرگ الهی برای ما این است که موفق شدیم مزار او را زیارت کنیم. همه ما کم و بیش مدیون امام رضا علیهالسلام هستیم. با این حال، حضرت میفرماید: من مدیون شما هستم که آمدید مرا زیارت کردید! اما من جواب میدهم قربانت بروم! یا امام هشتم! چرا شما مدیون ما باشی؟! ما همه مدیون شما هستیم؛ هم در دنیا و هم در آخرت! |
کلمات کلیدی:
کوزه ترک خورده
در افسانه ای هندی آمده است که مردی هر روز دو کوزه بزرگ آب به دوانتهای چوبی می بست... چوب را روی شانه اش می گذاشت و برای خانه اش آب می برد.
یکی از کوزه ها کهنه تر بود و ترک های کوچکی داشت. هربار که مرد مسیر خانه اش را می پیمود نصف آب کوزه می ریخت.
مرد دو سال تمام همین کار را می کرد. کوزه سالم و نو مغرور بود که وظیفه ای را که به خاطر انجام آن خلق شده به طورکامل انجام می دهد. اما کوزه کهنه و ترک خورده شرمنده بود که فقط می تواندنصف وظیفه اش را انجام دهد. هر چند می دانست آن ترک ها حاصل سال ها کار است.
کوزه پیر آنقدر شرمنده بود که یک روز وقتی مرد آماده می شد تا از چاه آب بکشد تصمیم گرفت با او حرف بزند : " از تو معذرت می خواهم. تمام مدتی که از من استفاده کرده ای فقط از نصف حجم من سود برده ای...فقط نصف تشنگی کسانی را که در خانه ات منتظرند فرو نشانده ای. "
مرد خندید و گفت: " وقتی برمی گردیم با دقت به مسیر نگاه کن. "
موقع برگشت کوزه متوجه شد که در یک سمت جاده...سمت خودش... گل ها و گیاهان زیبایی روییده اند.
مرد گفت: " می بینی که طبیعت در سمت تو چقدر زیباتر است؟ من همیشه می دانستم که تو ترک داری و تصمیم گرفتم از این موضوع استفاده کنم.
این طرف جاده بذر سبزیجات و گل پخش کردم و تو هم همیشه و هر روز به آنها آب می دادی. به خانه ام گل برده ام و به بچه هایم کلم و کاهو داده ام.
اگر تو ترک نداشتی چطور می توانستی این کار را بکنی؟ "
کلمات کلیدی:
فرشته مهربون
مردی داشت در خیابان حرکت می کرد که ناگهان صدایی از پشت گفت: - اگر یک قدم دیگه جلو بروی کشته می شوی . مرد ایستاد و در همان لحظه آجری از بالا افتاد جلوی پایش.مرد نفس راحتی کشید و با تعجب دوروبرش را نگاه کرد اما کسی را ندید . به هر حال نجات پیدا کرده بود . به راهش ادامه داد .به محض اینکه می خواست از خیابان رد بشود باز همان صدا گفت :- بایست! مرد ایستاد و در همان لحظه ماشینی با سرعتی عجیب از کنارش رد شد .بازهم نجات پیدا کرده بود . مرد پرسید تو کی هستی و صدا جواب داد : من فرشته مهربون تو هستم .مرد فکری کرد و گفت : - اون موقعی که من داشتم ازدواج میکردم کجا بودی ؟
کلمات کلیدی:
امام رضا (ع) خطاب به پسر شبیب : ای پسر شبیب ! اگر می خواهی برای چیزی بگریی و اشک بریزی ، برای حسین بن علی (ع) گریه کن.در این روزهای باعظمت از آقا امام رضا (ع) سفر کربلا و زیارت قبر امام حسین ع و حضرت ابوالفضل العباس ع را خواستاریم... یاعلی مدد
کلمات کلیدی: