این تویی که اغیار را ازدل های دوستانت زدودی ... و چون عالَم ها آن را وحشت زده کند، تو همدم آنانی . [امام حسین علیه السلام ـ در دعای روز عرفه ـ]
 دوچرخه ‌سواری از ورزش‌هایی است که با فعالیت سوخت‌و ساز هوازی ضمن تقویت عضلات شرایط تنفسی و قلبی عروقی را بهبود می‌بخشد. محدودیت دوچرخه‌ سواری جز بیماری‌های داخلی یعنی تنفسی و قلبی برای کسانی هست که دچار آرتروز شدید مفاصل زانو هستند.
برای کودکان تقریبا هیچ محدودیتی وجود ندارد و همچنین برای زنان و مردان انجام این ورزش به یک اندازه توصیه می‌شود.
اگر شخص شرایط خاصی ندارد که فعالیت ورزشی برایش محدویت داشته باشد دوچرخه‌ سواری هیچ ضرر خاصی ندارد. محدودیت برای انجام ورزش دوچرخه‌ سواری در مورد بیماری‌های قلبی و عروقی در شرایطی است که نارسایی خاصی دارند این‌گونه افراد در هوای آلوده نباید دوچرخه‌ سواری کنند. در بقیه موارد که شخص مشکلی در مفاصل زانو، مچ‌پا و لگن ندارد، انجام دوچرخه‌ سواری مشکلی ندارد.
چه کسانی نباید دوچرخه سواری کنند؟

در دوچرخه‌ سواری حرفه‌ای مانند هر ورزش حرفه‌ای دیگر رعایت نکات آمادگی یعنی گرم کردن با نرمش ملایم، انجام دوچرخه‌ سواری و بعد سرد کردن بدن برای جلوگیری از فشار به عضلات و دردهای عضلانی لازم است.
میزان دوچرخه‌ سواری مانند هر ورزش دیگری با سن، توانایی فیزیکی و آمادگی بدنی ارتباط مستقیمی دارد و با تمرینات مداوم می‌توان این توانایی را بالاتر برد.
برای دوچرخه‌سواران حرفه‌ای در دوره‌‌های آموزش، شیوه‌های استفاده از دوچرخه برای آسیب کمتر مفاصل و عضلات آموزش داده می‌شود.
اشکالاتی که در ورزش طولانی با دوچرخه به وجود می‌آید مانند هر ورزش دیگری خستگی عضلانی و بیش از توان عضلات از آنها کار کشیدن است که سبب گرفتگی‌های عضلانی یا به ندرت آسیب الیاف عضلانی مانند کشیدگی یا پارگی عضلات می‌شود.

پی‌نوشت‌ها:

* فوق تخصص ارتوپدی کودکان
منبع: هفته نامه سلامت


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط محسن یزدانی زازرانی 91/8/27:: 8:18 صبح     |     () نظر

ردیابی خوراکی‌ها در بدن اغلب کودکان به خوردن میوه و سبزیجات علاقه زیادی ندارند و هنگام خوردن غذا از خوردن کلم بروکلی یا هویج پخته شده‌ای که در کنار غذاست طفره می‌روند و این در حالی است که کمبود ویتامین‌ها و ریز مغذی‌هایی که درمیوه‌ها و سبزیجات مختلف وجود دارد، می‌تواند تهدیدی برای سلامت آنها باشد. معمولا مادر‌ها به شیوه‌های مختلفی آنها را به خوردن میوه و سبزیجات تشویق می‌کنند. اما گاهی کودکان تظاهر می‌کنند امروزمیان وعده میوه‌ای که برایشان در نظر گرفته شده خورده‌اند. این ابزار ساده روشی علمی برای تائید گفته‌های آنهاست. عملکرد این ابزار بر اساس استفاده از امواج لیزر است. آنچه می‌خوریم در خون و پوست ردپایی از خود بر جای می‌گذارد. از این رو گفته می‌شود پوست آینه‌ای تمام نما از بدن است که هر آنچه در بدن وجود دارد به تصویر کشیده و نمایان می‌سازد. این ابزار که به عنوان یک نشانگر اختصاصی در باره وضع تغذیه افراد عمل می‌کند، می‌تواند اطلاعاتی را درباره رژیم غذایی افراد و مناسب یا نامناسب بودن آن به تصویر بکشد. به گفته محققان مرکز سلامت و درمان دانشگاه ییل، اگرچه همه ما می‌دانیم بررسی نمونه خون یا انجام آزمایش روی پوست می‌تواند دربر دارنده اطلاعاتی درباره سطح مواد غذایی و ریزمغذی‌ها در بدن باشد، اما استفاده از این روش‌ها بسادگی امکان‌پذیر نیست و مستلزم استفاده از راهکارهایی است که بتواند این محدودیت‌ها را از میان بردارد. این گروه از محققان دستگاهی طراحی کرده‌اند که می‌تواند با استفاده از تابش امواج لیزر بر سطح پوست، طی زمانی حدود 30 ثانیه نشانگرهای زیستی اختصاصی برای میوه‌ها و سبزیجات مختلف را مورد بررسی قرار دهد. اطلاعاتی که از این طریق به‌دست می‌آید، از طریق سیستم‌های کامپیوتری مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد و بر این اساس مشخص می‌شود فرد در چند ساعت گذشته رژیم غذایی مناسبی داشته است یا خیر. در این صورت می‌توان با ایجاد تغییراتی در برنامه غذایی، کمبود ویتامین‌ها و مواد معدنی و هر یک از انواع ریزمغذی‌ها را که در عملکرد اعضا و اندام‌های مختلف بدن و سلامت عمومی نقش مهمی دارد در مدت زمان کوتاهی برطرف کرد. البته به گفته محققان برای این‌که این ابزار به مرحله تولید انبوه برسد، لازم است تغییراتی در طراحی و ساختار آن ایجاد شود تا استفاده از آن به مراتب آسان‌تر و برای همه افراد براحتی امکان‌پذیر باشد. به این ترتیب مادران می‌توانند به کمک این دستگاه که هیچ آسیبی به سطح پوست نمی‌رساند، تغذیه فرزندشان را که به اصطلاح بد غذاست، مورد بررسی قرار دهند تا بر اساس نیازهای بدنی او وعده غذایی مناسبی را برایش در نظر بگیرند. منبع: gajitz.com


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط محسن یزدانی زازرانی 91/8/23:: 2:34 عصر     |     () نظر

جملات زیبای دکتر شریعتی

زندگی چیست ؟

زندگی چیست ؟اگر خنده است چرا گریه میکنیم ؟ اگر گریه است چرا خنده میکنیم ؟ اگر مر گ است چرا زندگی می کنیم ؟ اگر زندگی است چرا می میریم ؟ اگه عشق است چرا به آن نمی رسیم  اگه عشق نیست چرا عاشقیم ؟

حق و باطل
اگر در صحنه حق و باطل نیستی، اگر شاهد عصر خودت و شهید حق بر باطل نیستی، هر جا که میخواهی باش. چه به شراب نشسته و چه به نماز ایستاده. هر دو یکیست

قضاوت
ای خدای بزرگ به من کمک کن تا وقتی می خواهم درباره ی راه رفتن کسی قضاوت کنم, کمی با کفش های او راه بروم

انسانیت
انسان بیش از زندگی است ؛ آنجا که هستی پایان می یابد،او ادامه می یابد

بگذار تا شیطنت عشق...
خدایا اضطراب های بزرگ غم های ارجمند و حیرت های عظیم بر روح ام عطا کن و لذت ها را به بندگان حقیرت ببخش و دردهای عزیز بر جانم ریز

سلام
در شگفتم که سلام آغاز هر دیداریست ، ولی در نماز پایان است . شاید این بدین معناست که پایان نماز ، آغاز دیدار است 

هست و نیست
در بی کرانه زندگی دو چیز افسونم کرد: آبی اسمان که می ببینم و می دانم نیست و خدایی که نمی بینم و می دانم هست

تهمت و دروغ
تهمت و دروغ را دشمن سفارش میدهد و منافق میسازد و عوام فریب پخش میکند وعامی انرا میپذیرد

چگونه زیستن
خـدایا تـو چگونه زیـسـتـن را به مـن بـیاموز مـن خـود چگونه مُـردن را خـواهـم آموخـت

شهرت
خدایا شهرت منی را که میخواهم باشم قربانی منی را که: میخواهند باشم نکند

اصلاح فکر
زمانی مصاحبه گری از معلم صداقت و صمیمیت دکتر علی شریعتی پرسید:
به نظر شما چه لباسی را به زن امروز بپوشانیم ؟
دکتر علی شریعتی در جواب گفتند : نمیخواهند لباسی بدوزید و بر تن زن امروز نمائید . فکر زن را اصلاح کنید او خود تصمیم میگیرد که چه لباسی برازنده اوست

آدمی
عده ای مثل قرص جوشانند؛ در لیوان آب که بیاندازیشان طوری غلیان کرده و کف می کنند که سر می روند اما کافی است کمی صبر کنی بعد می بینی که از نصف لیوان هم کمترند

شناخت
حتی خداوند نیز دوست دارد که بشناسندش نمی خواهد مجهول بماند مجهول ماندن است که احساس تنهایی را پدید می آورد و دردبیگانگی و غربت را. مجهول ماندن رنج بزرگ روح آدمی است

انسان
انسان عبارت است از یک تردید. یک نوسان دائمی. هر کسی یک سراسیمگی بلاتکلیف است

مثنوی
احساس می کنم در این مثنوی بزرگ طبیعت مصرع هایی ناتمامیم . بودنمان انتظار یک بیت شدن

خدا
خداوندا من با تما م کوچکیم یک چیز از تو بیشتر دارم و آن هم خدای است که من دارم و تو نداری

اندیشه
اگر قادر نیستی خود را بالا ببری همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشه ای را بالا ببری

پشتکار
برای شناکردن به سمت مخالف رودخانه قدرت و جرات لازم است وگرنه هر ماهی مرده ای هم میتواند از طرف جریان آب حرکت کند

چهره دل
هر کس بد ما به خلق گوید ما چهره دل نمی خراشیم ما خوبی او به خلق گوییم تا هردو دروغ گفته باشیم

عقل
خدایا هر که را عقل دادی ، چه ندادی؟ و هر که را عقل ندادی ، چه دادی؟؟؟

دنیا رو نگه دارید
می خواستم زندگی کنم ، راهم را بستند
ستایش کردم ، گفتند خرافات است
عاشق شدم ، گفتند دروغ است
گریستم ، گفتند بهانه است
خندیدم ، گفتند دیوانه است
دنیا را نگه دارید ، می خواهم پیاده شوم !


زنده بودن
زنده بودن را به بیداری بگذرانیم که سالها به اجبار خواهیم خفت

حسین
در عجبم از مردمی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی می کنند و بر حسینی می گریند که آزادانه زیست و آزادانه مرد

حقیقت
انسان مجبور نیست حقایق را بگوید ولی مجبور است چیزی را که می گوید حقیقت داشته باشد

معنای زندگی
زندگی چیست ؟ نان . آزادی . فرهنگ . ایمان و دوست داشتن

خوشبختی
برای خوش بخت بودن به هیچ چیز نیاز نیست جز به نفهمیدن

زندگی چیست؟؟ 

 دنیا را بد ساخته اند
کسی را که دوست داری، تو را دوست نمی دارد. کسی که تو را دوست دارد ،تو دوستش نمی داری اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو را دوست دارد به رسم و آئین هرگز به هم نمی رسند و این رنج است 
و این تمام زندگیست
و
زندگی یعنی این...

ای...
ای زینب: نگو در کربلا بر تو چه گذشت! بگو ما چه کنیم؟

خدایا
خدایــــــــــا سرنوشت مرا خیر بنویس
تقدیری مبارک
تا هرچه را که تو دیر می خوای زود نخواهم
وهرچه را که تو زود می خوای دیر نخوام

دوست داشتن
کسی را که دوستش می دارید شما را دوست نمی دارد...کسی که شما را دوست می دارد شما او را دوست نمی دارید...کسی که شما دوستش می دارید و او نیز شما را دوست می دارد , به رسم و آئین روزگار هرگز به هم نمی رسند و این رنج است

مذهب
مذهب شوخی سنگینی بود که محیط با من کرد و من سال ها مذهبی بودم بدون آنکه خدایی داشته باشم

دوست داشتن
دوست داشتن خیلی بهتر از عشق است. من هیچ گاه دوست داشتن خود را تا بالا ترین قله های عشق پایین نمی اورم

ارزش
ارزش انسان به اندازه حرف هایی هست که برای نگفتن دارد

انسان...
انسان نقطه ای است بین دو بی نهایت . بی نهایت لجن و بی نهایت فرشته .بنگر به طرف کدام یک می روی

عشق
دکتر شریعتی:من هیچ گاه دوست داشتن خود را تا بالاترین قله های عشق پایین نمی آورم...

گناه
بیا گناه کنیم جایی که خدا نباشد...

انسانیت
انسان به اندازه ای که برخوردارتر است انسان نیست بلکه انسان به اندازه ای که خود را نیازمند تر حس می کند انسان است

حسرت مرگ
خدایا! به من زیستنی عطا کن که در لحظه مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است حسرت نخورم و مردنی عطا کن که بر بیهودگی اش سوگوار نباشم

خوشبختی
لحظه ها را گذراندیم که به خوشبختی برسیم؛ غافل از آنکه لحظه ها همان خوشبختی بودند

تنهایی
حتی اگر تنهاترِین تنهایان باشم باز هم خدا با من است.او جبران تمام نداشتن های من است...

شرافت
شرافت مرد هم چون بکارت یک دختر است اگر یکبار لکه دار شد دیگر جبران پذیر نیست

کمال
انسان به اندازه ای که به مرحله انسان بودن نزدیک می شود ،احساس تنهایی بیشتری می کند

عشق  

 عشق مثل قایقی هست که در اعماق دریا غرق میشود ولی دوست داشتن
مثل قایقی هست که رو این دریا آرام به حرکت ادامه میدهد پس دوست داشته باشیم نه عاشق شویم

هنر
هنر تجلی غریزه آفریدگاری انسان است در برابر هستی که تجلی آفریدگاری خداست

روح
چقدر روح محتاج فرصتهاست که در ان هیچکس نباشد

نیایش
پروردگارا به مندایا به من توفیق تلاش در شکست صبر در نومیدی عظمت بی نام دین بی دنیا تو فیق عشق بی هوس،تنهایی در انبوه جمعیت و دوست داشتن بی آنکه دوست بداند عنایت فرما


 


نظر بدهید  

نوشته شده توسط محسن یزدانی در سه شنبه بیست و سوم آبان 1391 ساعت 2:6 بعد از ظهر موضوع | لینک ثابت


چنین حکایت کنند که...

چنین حکایت کنند که...
چنین حکایت کنند که...
همنشینی با فرد نابینا
شخص پرخوری هنگام افطار با کوری هم نشین شد. از قضا کور از او شکم خواره تر بود و به او مجال نمی داد.
هنگام رفتن پرخور به صاحب خانه گفت: خانه احسانت آباد. من امشب دو دفعه از تو شاد شدم:
اول بار بدان سبب که مرا با کوری هم مجموع کردی و چنین انگاشتم که کاملا خواهم خورد و دوم بار پس از فراغ از خوردن شاد شدم از اینکه این کور مرا نخورد


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط محسن یزدانی زازرانی 91/8/23:: 2:28 عصر     |     () نظر

 

 

 
 سلول‌های سوختی هیدروژنی را می‌شناسید؟ همان‌هایی که با هیدروژن تولید نیرو می‌کنند و فقط آب پس می‌دهند. در ابتدا «های وایر» جنرال موتورز و بعد «FCX» هوندا قدم در راه تولید ماشین‌های الکتریکی گذاشتند.

با این ماشین‌ها همه با مفهوم پیل سوختی آشنا شدند و البته خیلی زود معلوم شد سلول‌های سوختی گران هستند و باتری‌های ارزان لیتیوم ـ یون جایگزین آنها شدند. اما حالا نیسان با طراحی مفهومی«ترا و» رونمایی از آن در نمایشگاه خودروی پاریس شانس دوباره‌ای به این سلول‌های سوختی داده که مایه امیدواری هواداران محیط زیست نیز شده است.

ترا فقط آب پس می‌دهد و ? محیط زیست را اصلا آلوده نمی‌کند. از این رفتار دوستانه‌تر با محیط زیست در بین ماشین‌ها سراغ دارید؟ در روزگاری که عواقب استفاده بیش از اندازه از سوخت‌های فسیلی دارد گریبانگیر کل سیاره زمین می‌شود، شنیدن چنین خبرهایی می‌تواند کمی آرامش خاطر ایجاد کند. استفاده از یک پیل سوختی هیدروژنی به ترا این امکان را می‌دهد که میزان تولید گازهای سمی‌اش را به صفر برساند؛ یعنی صفر مطلق! یعنی می‌توانید از لوله اگزوز این خودرو با خیال راحت نفس بکشید.

ماشینی با سه موتور

نیسان ترا اما از موتور خودروی قبلی کمپانی نیسان به نام لیف که یک خودروی الکتریکی بسیار موفق است نیز استفاده می‌کند و بدنه‌اش شبیه شاسی بلند جاک از آب درآمده است. البته این ماشین به جای استفاده از باتری‌های لیتیوم ـ یون مرسوم در خودروی لیف از مخزن هیدروژنی سود می‌برد که در پیل سوختی سوزانده می‌شود. این کار باعث می‌شود این ماشین مشکلات استفاده از باتری قابل شارژ مجدد را نداشته باشد اما خب هزینه‌هایش کمی بیشتر می‌شود. ماشین‌های الکتریکی که با باتری کار می‌کنند محدود به مسافت‌های کوتاه هستند و باید زمان‌های طولانی برای شارژ باتری در انتظار بمانند. اما پیل سوختی این معضلات را ندارد و همین موضوع آن را تبدیل به یک جایگزین مناسب برای باتری در خودروهای الکتریکی می‌کند. پیل سوختی مورد استفاده در ترا توان تولیدی 2/5کیلو وات به ازای هر لیتر سوخت هیدروژن را دارد. این پیل سوختی، الکتریسته لازم برای موتورهای این ماشین را تامین می‌کند چون موتور نیسان لیف تنها موتور این شاسی بلند نیست. ترا از یک موتور 107 اسب بخاری لیف برای چرخ‌های جلو و دو موتور برای چرخ‌های عقب استفاده می‌کند. این موتور‌ها از روی خودروی مفهومی PIVO 3 برداشته شده‌اند و هر کدام به یک چرخ نیرو می‌دهند. این استفاده از موتور برای هر چرخ، ماشین را از اضافه وزن سیستم انتقال نیرو به چرخ‌های عقب نجات می‌دهدو باعث می‌شود ماشین به اندازه قابل توجهی سبک شود. نیسان ادعا می‌کند این مجموعه موتور‌ها قدرت کافی به این ماشین می‌بخشند تا ترا بتواند در جاده‌های درون شهر و خارج از شهر، عملکرد مناسبی داشته باشد. موتورهای مخصوص چرخ‌های عقب می‌توانند در مواقع لزوم با تولید نیروی بیشتر، به چرخش ماشین در پیچ‌ها کمک کنند. همچنین وجود سه موتور به ماشین این امکان را می‌دهد تا در صورت خرابی هر کدام از موتورها? ترا بتواند به مسیرش تا محل مناسبی ادامه دهد و از این نظر ترا کمی شبیه هواپیماست.

اتاق شش ضلعی

از آنجا که این ماشین اکسل عقب، برای انتقال قدرت نیازی به تشکیلات سیستم انتقال نیرو و گیربکس و ... ندارد، کف اتاق آن بسیار صاف از آب درآمده است. یعنی فضای داخل ماشین به حد کافی بزرگ و جادار است و این، دست طراح را برای طراحی جذاب داخل آن باز گذاشته است. داخل ترا کمی بزرگتر از خودروی جاک نیسان است و به صورت شش ضلعی طراحی شده است.


نکته: در روزگاری که عواقب استفاده بیش از اندازه از سوخت‌های فسیلی دارد گریبانگیر کل سیاره زمین می‌شود، ساخت خودرویی که از لوله اگزوزش فقط بخار آب بیرون می آید و میزان تولید گازهای سمی‌اش? صفراست خبر خوبی محسوب می شود

همین موضوع باعث شده تا صندلی‌های جلو و عقب طوری قرار بگیرند که برای مسافران عقب امکان دیدن شیشه جلو به خوبی فراهم?شود. در مجموع?، داخل آن آنقدر فانتزی است که باز هم حس کابین خلبان یک هواپیمای پیشرفته را برایتان تداعی می‌کند. صندلی‌های آن خوب به نظر می‌رسد، اما نه برای سفرهای طولانی و به نظر نمی‌رسد برای این کار راحت باشد. هر چند نیسان هم می‌گوید که این ماشین یک شاسی بلند شهری است که البته از عهده رانندگی خارج از جاده هم به خوبی برمی‌آید. زیر داشبورد و جلو پای راننده جای زیادی وجود دارد و هیچ چیزی به جز پدال گاز و ترمز در آن به چشم نمی‌خورد.

 

آی اسپیدو متر

تجهیزات جلو داشبود اما کمی پیچیده است و اصلا شبیه ماشین‌های معمولی به نظر نمی‌رسد. در حقیقت ترا به وسیله یک صفحه نمایش لمسی شبیه آی‌پد کنترل می‌شود. در جلو داشبورد تجهیزات معمول نمایش سرعت و بقیه مشخصات ماشین روی صفحه نمایش لمسی به چشم می‌خورد که هنگام سوار شدن به ماشین متصل می‌شود و سرعت و بقیه مشخصات برقی ماشین را به صورت دیجیتال نمایش می‌دهد. این تجهیزات مجدد به راننده ترا حس بودن در کابین خلبان یک هواپیما را می‌دهد. همچنین از این صفحه نمایش لمسی می‌توان به عنوان سرگرمی، ارتباط اینترنتی و همین طور ناوبری استفاده کرد. به محض این که از ماشین پیاده شوید، می‌توانید صفحه نمایش را از محلش خارج کرده و مثل یک تبلت شخصی از آن استفاده کنید. به این صورت، صاحب ترا با یک تیر دو نشان زده و صاحب تبلت و ماشین شده است و دیگر نگران دزدی هم نیست! چون بدون آن تبلت، ماشین اصلا کار نمی‌کند.

دستگاه بخور سیار

پیل سوختی هیدروژنی شبیه یک باتری است و با دادن الکترونش به قطب مثبت یا آند جریان الکتریسیته تولید می‌کند و خودش تبدیل به یون منفی می‌شود. سپس در قطب منفی یا کاتد با اکسیژن ترکیب شده و ماده آشنایی را تولید می‌کند؛ آب. این سلول‌های برقی هیدروژنی تقریبا هیچ اکسید مضری مثل مونواکسید کربن، اکسیدهای گوگرد و دی اکسید کربن تولید نمی‌کنند و به جایش بخار آب به هوا می‌فرستند. با این همه نیسان قصد تولید انبوه این ماشین را ندارد و فقط آن را به عنوان سندی بر تکنولوژی پیشرفته خود ساخته است. البته عامل هزینه هم در این تصمیم بی‌تاثیر نبوده است. نیسان ادعا می‌کند در هزینه‌های ساخت پیل سوختی تا 80 درصد از طریق جایگزین فلزات گران با نمونه‌های ارزان صرفه‌جویی کرده و البته بازده سلول‌ها را هم در سطح خوبی حفظ کرده است. اما مساله تهیه سوخت هیدروژن هنوز پابرجاست که البته گران نیز هست.

مساله هیدروژن

تهیه هیدروژنی که این ماشین به عنوان سوخت به آن احتیاج دارد یکی دیگر از مسائل اصلی تولید چنین ماشین‌هایی است و هزینه‌های آن یکی از مسائل عمده بر سر راه تولید این ماشین‌ها بوده است. مثلا ماشین هوندا در ماه 600 دلار هزینه تهیه سوخت برای رفت‌وآمدهای شهری دارد که بسیار گران‌تر از سوخت‌های رایج برای همین استفاده است. در حال حاضر هیدروژن مورد استفاده برای سوخت از تجزیه گازهای آلی به دست می‌آید اما تهیه آن کمی گران است و محققان به دنبال راه‌های ارزان‌تری برای تولید آن هستند. شاید تجزیه آب و تهیه هیدروژن به کمک برق راه حل مناسبی باشد، هیدروژنی که در سلول‌های سوختی این ماشین دوباره تبدیل به آب می‌شوند. البته بخار آب هم اثرات گلخانه‌ای دارد و هنوز هیچ تحقیقی نشان نداده اگر همه ماشین‌های ما با سلول سوختی هیدروژنی کار کنند چه تاثیری روی آب و هوا در بلند مدت می‌گذارد. اما حداقل معلوم است? تنفس آن مثل گازهای حاصل از سوختن سوخت‌های فسیلی برای بدن ضرر ندارد.

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط محسن یزدانی زازرانی 91/8/23:: 2:27 عصر     |     () نظر



        شاگردان علامه، فرماندهان فرهنگی انقلاب اسلامی

                به بهانه سالگرد ارتحال مفسر بزرگ قرآن
                  علامه سید محمد حسین طباطبایی

همیشه نسبت به شخصیت علامه طباطبایی در قلبم احساس ارادتی توأم با عشق داشته‌ام. شاید شما هم اگر به چشمان نافذ علامه خیره شوید بخشی از گرمای این حس را در عمق وجودتان احساس کنید. چشمانی که در پشت آن اقیانوسی از علم، معرفت، تقوا و عرفان موج می‌زند. علامه سید محمدحسین قاضی طباطبایی، برای ما نام ناآشنایی نیست. مفسری بی‌نظیر که قرآن را در فضای حوزه‌های علمیه از مهجوریت بیرون آورد و تفسیر ارزشمندش به تعبیر استاد شهید مطهری «بزرگترین تفسیری است که از صدر اسلام تاکنون برای قرآن کریم نوشته شده است.» فیلسوفی بزرگ که فصلی جدید را در فلسفه صدرایی گشود و احیاگر فلسفه اسلامی در دوره معاصر لقب گرفت؛ از شاگردان برجسته عارف کامل آیت الله سید علی قاضی و به تعبیر یکی از مراجع بزرگ معاصر در علم و تقوا بی‌نظیر. در کنار همه این ویژگی‌های برجسته که هر کدامشان به تنهایی برای عظمت یک شخصیت کافی است، یک ویژگی ممتاز در شخصیت علامه طباطبایی وجود دارد که در کمتر عالمی یافت می شود و آن شاگردپروری ایشان است.
شاگردانی که در وجود هرکدامشان یک یا چند بعد از ابعاد شخصیتی علامه متجلی شده است. شاید تنها نام استاد شهید مرتضی مطهری به عنوان شاگرد شاخص علامه کافی باشد برای اینکه به بزرگی استاد پی ببریم.

در این میان یک نکته مهم درباره مکتب علامه وجود دارد که معمولاً از آن غفلت شده است. نقش محوری علامه و مکتب فکری ایشان در بسترسازی فرهنگی برای نهضت امام خمینی(ره) و شکل‌گیری و همچنین بقای انقلاب اسلامی، مسئله‌ای است که به ویژه در شاگردان ایشان بروز بیشتری دارد.

حلقه یاران علامه، که عمدتاً شاگردان و ارادتمندان شخصیت بی‌نظیر تاریخ حضرت امام خمینی بودند، نخستین هسته مرکزی را برای ایجاد یک نهضت فکری پویا گرد این عالم ربانی بوجود آوردند. بعد از رحلت مرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت آیت‌الله بروجردی(ره) جلسات درس فلسفه‌ علامه مدتی تعطیل و تبدیل به بحث پیرامون حکومت اسلامی شد. علامه مقالاتی پیرامون حکومت اسلامی نوشتند و یادآوری کردند که حکومت اسلامی سیاستی توانا دارد و به مسأله «ولایت فقیه» اشاره ‌کردند. حضرت علامه زمانی صحبت از حکومت اسلامی و زعامت روحانیت می‌کرد که حتی تصور آن از مغزهای بسیاری از روشنفکران هم به دور بود. اهمیت این مباحث تا حدی است که آیت الله مصباح یزدی می‌فرماید اگر این مباحث طرح نمی‌شد، معلوم نبود امروز راجع به مسائل سیاسی و اجتماعی اسلام چگونه می‌اندیشیدیم؟

یکی از مهمترین ویژگی‌های نهضتی که امام خمینی(ره) با الهام از مبانی اعتقادی اسلام به راه انداختند و در پی آن به دنبال سرنگونی رژیم طاغوت و برپایی حکومت اسلامی بودند، جوشیدن از عمق اعتقادات و قلب‌های مردم مسلمان بود. دأب همیشگی حضرت امام در مردمی بودن تحرکات ضد حکومتی و مخالفت ایشان با اقدامات مسلحانه گروهک‌ها و فعالیت‌های حزبی و روشنفکرانه در جریان انقلاب، گواهی بر این مدعاست. بدین ترتیب مهمترین کار برای به ثمر نشستن چنین نهضت مردمی‌ای تبیین ابعاد مختلف فکری، فرهنگی و سیاسی آن برای عموم مردم جامعه بود؛ کاری که در درجه اول خود حضرت امام به خوبی به انجامش اهتمام داشتند. دقت کنید به این نکته که ایشان تمام مواضع و سخنان تاریخی خود را به عنوان یک مرجع تقلید در سخنرانی‌های عمومی و بر روی منبر با مردم در میان می‌گذاشتند.
 اساساً جریان توزیع اعلامیه‌های ایشان در بین مردم به همین جهت است.
 تبیین انقلاب در میان مردم برای همراه کردن قلب‌ها و افکار آنها با نهضت، مسئله‌ای است که نهضت‌های قبل از امام در آن دچار ضعف بودند و یکی از دلایل شکستشان نیز همین مسئله بود.

تبعید 15 ساله امام خمینی(ره) از ایران و دوری ظاهری رهبر انقلاب از مردم انقلابی‌اش می‌توانست برگ برنده‌ای برای رژیم شاه و جریان استعمار باشد؛ اما آنچه در این سال‌ها نقشه استعمار و استبداد را نقش بر آب کرد، تداوم نهضت روشنگری و تبیین مبانی فکری و اعتقادی انقلاب و حتی طرح مباحث حکومت اسلامی و ساختارهای پسا انقلابی، توسط یاران حضرت امام بود. اینجاست که نقش حلقه شاگردان مکتب فکری علامه عیان می‌شود. عالمانی که هریک به تنهایی استوانه‌ای برای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی بودند. یاران امام و شاگردان علامه طباطبایی در نقش فرماندهان فکری و فرهنگی جبهه انقلاب، وارد میدان مبارزه با طاغوت‌های سیاسی، فکری و فرهنگی شدند. نمی‌شود از تاریخ انقلاب سخن گفت اما از فردی چون شهید مطهری به عنوان علمدار مبارزه با طاغوت فرهنگی و التقاط فکری نام نبرد. نمی‌توان از اقدامات اساسی مبارزان نظام شاهنشاهی یاد کرد اما از شهید بهشتی و آینده نگری او درباره تبیین ساختارهای حکومتی نظام اسلامی در سال‌های دهه چهل و ایجاد تشکل قوی حزب جمهوری اسلامی سخن نگفت؛ همینطور کادرسازی و تربیت نیروی شهید قدوسی در مدرسه حقانی، امری غیر قابل انکار است.

نیروسازی علامه برای انقلاب تنها محدود به نیازهای قبل از پیروزی نبود. نقش پررنگ شاگردان مکتب علامه در نظام سازی و تدوین ساختارهای جمهوری اسلامی نیز به روشنی قابل رؤیت است. در ادامه با شرح مختصری درباره برخی از شاگردان برجسته مکتب علامه، نقش آنها را در تحکیم مبانی فکری، معرفتی، سیاسی و اخلاقی انقلاب و نظام اسلامی تبیین خواهیم کرد. 

 

      آیت الله مرتضی مطهری؛ شهید مبارزه با انحراف

رفعت مقام شهید مطهری را باید از گریه حضرت امام پس از شهادت وی شناخت؛ عظمت فکر استاد شهید را باید از این تعبیر رهبر معظم انقلاب فهمید که آثار شهید مطهری مبانی فکری جمهوری اسلامی است. (نقل به مضمون). اوج نزدیکی روحی و فکری این شهید والامقام به استادش علامه طباطبایی را هم باید از تعابیر عاشقانه علامه در وصف شاگردش، پس از شهادت وی متوجه شد. در میان همه ویژگی‌های برجسته استاد مطهری مانند جامعیت علمی، عالم زمان خویش بودن، بیان ساده مطالب غامض، عمق فهم فلسفی و ... مبارزه با انحرافات فکری و حساسیت بالای ایشان در برابر کوچکترین انحراف از خط اصیل اسلام و انقلاب، بارزترین ویژگی شخصیتی این عالم مبارز است. ویژگی که در نهایت منجر به شهادت ایشان نیز گردید. مقابله علمی و فلسفی با مارکسیست‌ها و ایستادن در برابر انحرافات جریان دکتر شریعتی از نمونه‌های بارز مقابله با التقاط در شهید مطهری است. ایشان در عین فعالیتهای عمیق فکری و فرهنگی از صحنه مبارزه و حضور سیاسی در عرصه نظام جمهوری اسلامی نیز غافل نبودند به طوری که حضرت امام ایشان را به عنوان رییس شورای انقلاب انتخاب کردند. درباره این استاد شهید صدها کتاب گفتنی وجود دارد که مجال آن در اینجا نیست.

 

 

آیت الله دکتر محمد حسینی بهشتی؛ به مثابه یک ملت

یکی از شاخص‌ترین چهره‌های موثر چه پیش از انقلاب و پس از آن، شاگرد جلسات بحث اصول فلسفه و روش رئالیسم علامه طباطبایی ‌است. وی در آغاز دوران جوانی در جریان کودتای 28 مرداد 1332 سخنرانی تندی علیه رژیم پهلوی می‌نماید و بلافاصله به شهربانی احضار می‌شود و آن‌جاست که لزوم کادرسازی را درک کرده و دبیرستان دین‌ و ‌دانش را در قم تأسیس می‌نماید. او که در کنار تحصیلات حوزوی به درجه دکتری نیز نائل می‌شود، به دستور آیت الله بروجردی به مرکز اسلامی هامبورگ می‌رود و فعالیت تبلیغی دینی خود را در آنجا ادامه می‌دهد. در فروردین 57 با سفر به اروپا و آمریکا در بسط تفکر انقلاب و هماهنگی‌های سیاسی، با مخالفان رژیم تلاش می‌نماید. عضویت شورای انقلاب،‌ اصلاح ساختار و قوانین قضایی، نقش تأثیرگذار در تهیه و تدوین قانون اساسی و تأسیس حزب جمهوری اسلامی که دبیری حزب به خود وی سپرده شد از جمله فعالیت‌های اولیه و تأثیرگذار او پس از پیروزی انقلاب بود. روشنگری‌های شهید بهشتی سبب شد که پیکان تهاجم جریان نفاق به سرکردگی بنی‌صدر به سوی وی نشانه برود. هنوز یک هفته از رأی مجلس به عدم کفایت بنی‌صدر نگذشته بود که انفجار دفتر حزب جمهوری سبب شهادت این شهید مظلوم که به فرموده حضرت امام "به تنهایی یک ملت بود" شد.

 

 

آیت الله مصباح یزدی؛
 پرکننده خلأ علامه طباطبایی و شهید مطهری

آیت‌الله‌ مصباح یزدی نیز که سی سال افتخار درک محضر علامه طباطبایی(ره) را داشته است، یکی از ممتازترین شاگردان علامه طباطبایی است تا جایی که ایشان در وصف شاگرد گرانقدر خود فرموده‌اند: «مصباح در میان شاگردان من مانند انجیر در میان سایر میوه‌هاست. چرا که فکر او هیچ چیز زائد و دور ریختنی ندارد».

اگر بتوان آیت الله شهید مطهری را به عنوان برجسته‌ترین شاگرد مکتب فکری علامه پیش از انقلاب نام برد، می توان از آیت الله محمدتقی مصباح یزدی به عنوان برجسته‌ترین شاگرد این مکتب در حال حاضر نام برد. متفکر و فیلسوف برجسته ای که حضرت آیت الله خامنه‌ای در وصف ایشان فرمودند: «اگر خداوند متعال به نسل کنونی ما این توفیق را نداد که از شخصیت‌هایی مانند علامه طباطبایی و شهید مطهری استفاده کند اما به لطف خدا این شخصیت عزیز و عظیم‌القدر، خلأ آن عزیزان را در زمان ما پر می‌کند.» 

گرچه از نقش علامه مصباح یزدی در مبارزات قبل از انقلاب کمتر سخن به میان آمده است و جا دارد در اینجا به فعالیت‌های سیاسی ایشان مانند انتشار نشریه انتقام، مبارزات ایشان با انحرافات مانند جریان شریعتی و همچنین فعالیت‌های فکری فرهنگی ایشان در راستای اهداف انقلاب مانند همکاری با شهید بهشتی در تدوین مباحث حکومت اسلامی و همکاری با شهید قدوسی در مدرسه حقانی اشاره شود اما به دلیل اهمیت نقش ایشان در دوره سی ساله پس از انقلاب، اشاراتی کوتاه در همین رابطه بیان خواهد شد.

شاید بتوان سه ویژگی اساسی برای فعالیتهای علمی سیاسی آیت الله مصباح معرفی کرد. اولین ویژگی ایشان تلاش در جهت تبیین و تدوین مبانی فکری و فلسفی نظامات و ساختارهای حکومت اسلامی از راه تدوین فلسفه علوم انسانی و تولید علوم انسانی اسلامی است. در همین راستاست که ایشان ابتدا موسسه در راه حق و پس از آن موسسه امام خمینی(ره) را راه اندازی کرده‌اند.

دومین ویژگی برجسته این عالم انقلابی، مبارزه با التقاط فکری، انحراف فرهنگی و نفاق سیاسی است. زمانی که تهاجم فکری و فرهنگی دشمن در سال‌های پس از 76 به اوج خود رسیده بود، مجاهدت‌های مخلصانه حضرت آیت الله مصباح که حتی از آبروی خود برای دفاع از ارزش‌ها و مبانی اعتقادی ملت مسلمان ایران گذشت، فراموش ناشدنی است. همچنین نقش عمارگونه ایشان در فتنه 88 و روشنگری در غائله اخیر جریان انحراف از دیگر نمونه های مبارزات فکری این دانشمند برجسته است.

اما سومین ویژگی که می توان برای آیت الله مصباح برشمرد، تلاش برای کانال کشی فکری میان توده مردم و جوانان در جهت نشر افکار و عقاید ناب اسلامی و انقلابی است.  

 

آیت الله جوادی آملی؛

 برجسته ترین فیلسوف حال حاضر شیعه

آیت الله عبدالله جوادی آملی دیگر شاگرد علامه است که همچنان ابداعات علمی نابی در جهت تعمیق مبانی اسلام و انقلاب، ارائه می دهد. اهمیت تلاش ایشان در جهت تبیین معرفت شناسی اسلامی، زمانی روشن شد که بحث‌های مستدل و متین علمی ایشان، به خوبی از عهده پاسخگویی به شبهات معرفت شناسانه‌ای که در دهه هفتاد علیه اسلام و قرآن در کشور مطرح شد، برآمد. این ملّای برجسته که به تعبیر آیت الله مصباح، بزرگترین فیلسوف حال حاضر شیعه است، با ارائه نظریه علم دینی خود گام بلندی در جهت تولید علم و فکر که از مطالبات جدی رهبر انقلاب از حوزه های علمیه به شمار می‌رود، برداشته است .

 

 

آیت الله سید مصطفی خمینی؛ امید آینده اسلام

پسر ارشد امام که به فرمایش مقام معظم رهبری، خمینی آینده ایران بود و نبوغ پدر را به ارث برده بود، در 27 سالگی توانست به سطح اجتهاد دست یابد. او شرح اسفار را نزد علامه طباطبایی خوانده بود و مبارزات سیاسی را از سال 41 آغاز نمود و ارتباط نزدیکی با سید مجتبی نواب صفوی در جمعیت فدائیان اسلام داشت. اولین بار در سال 42 دستگیر شد و تنها 5 روز از آزادی، به ترکیه و سپس به عراق تبعید شد و با اوج‌گیری نهضت آزادی‌بخش فلسطین تلاش گسترده‌ای برای حمایت و جذب روحانیون خارجی به این نهضت داشت تا آن‌جا که پس از تهدیدهای مکرر سران عراق و ایران در سن 47 سالگی به طور مشکوکی به رحمت خدا رفت و حضرت امام در وصف او که مانند دیگر شاگردان علامه فعال سیاسی و نخبه حوزوی بود گفت: «من مصطفی را برای آینده اسلام می‌خواستم».

 

 

شهید آیتالله دکتر محمد مفتح؛
 سمبل وحدت حوزه و دانشگاه

در دورانی که با تبلیغات گسترده استعمارگران، تحصیلات دانشگاهی از نظر برخی علما نامطلوب و کفر آمیز توصیف می‌شد، آیت الله مفتح که از مدرسین حوزه علمیه بود با تشویق استاد فلسفه خود، علامه طباطبایی وارد دانشگاه شد و به تحصیل علوم جدید پرداخت و موفق به اخذ درجه دکتری فلسفه گردید. او که با ادبیات دو قشر مهم دانشجو و طلبه به خوبی آشنا بود طی سفرهای متعدد به شهرهای مختلف ایران در جلسات چندهزار نفری به تدریس و تبلیغ می‌پرداخت و در لابلای آن علیه حکومت پهلوی سخنرانی می‌نمود تا جایی که وی را به زاهدان تبعید کردند. وی پس از آزادی، در دانشگاه تهران همگام با شهید مطهری به تدریس پرداخت و با تعطیلی حسینیه ارشاد در مسجد جاوید ریاست گروه انقلابی‌ای را برعهده گرفت که با تدریس کلاس‌های مختلف، جوانان را به مسجد جذب می‌نمود و در سال 54 توسط رژیم، این مسجد تعطیل شد و مفتح به زندان افتاد. سرانجام این سمبل وحدت حوزه و دانشگاه، توسط گروه فرقان در روز 27 آذر 58 به شهادت رسید و به دلیل ارتباط برجسته‌ این حوزوی آشنا به علوم جدید با دانشگاه‌ها روز شهادت ایشان، روز وحدت حوزه و دانشگاه نام گرفت.

 

شهید دکتر محمد جواد باهنر؛ 

                        
                                          شخصیتی که ناشناخته ماند

شاگرد درس تفسیر قرآن و شرح اسفار علامه طباطبایی که شش سال توفیق حضور در این کلاس را داشت، روحانی 25 ساله‌ای بود که علیه به رسمیت شناختن اسرائیل توسط دولت ایران سخنرانی تندی کرد و بازداشت شد. (یک سال از ماجرای فیضیه نگذشته بود که در سخنرانی علیه این اقدام رژیم مجددا به زندان افتاد).

وی در کنار آیت الله شهید بهشتی در وزارت آموزش و پرورش مشغول به کار گردید که با توصیه علامه، مسوولیت برنامه‌ریزی دروس و تألیف کتب تعلیمات دینی و درس‌هایی از قرآن را پذیرفت و با ورود به مباحث عدالت‌خواهانه و ضد ظلم و ستم، در شکل‌گیری زمینه‌های فکری ضد استبدادی دانش‌آموزان دوره‌های راهنمایی و دبیرستان نقش ویژه‌ای داشت. شهید باهنر پیش از سال 50 که از ایراد سخنرانی منع شد در انجمن‌ اسلامی مهندسین و پزشکان و جمع معلمین و مربیان در مسجد هدایت و الجواد و حسینیه ارشاد مواضع انقلابیون را تبیین می‌کرد.

ایشان پس از شهادت آیت الله بهشتی، دبیر کل حزب جمهوری شده بود به عنوان نخست وزیر شهید رجایی منصوب گردید و در انفجار دفتر نخست وزیری در 8 شهریور 60 به شهادت رسید. رهبر معظم انقلاب در توصیف این شهید گرانقدر می‌فرمایند که وی از جمله افرادی است که شخصیت‌اش ناشناخته باقی مانده است.

 

 

آیت الله شهید علی قدوسی؛ صدقه جاریه

شهید قدوسی پس از سال‌ها تلمذ نزد حضرت علامه مورد توجه استاد خود قرار می‌گیرد و استاد او را به دامادی می‌پذیرد. شاگرد برجسته علامه طباطبایی که اصول فلسفه و روش رئالیسم را در محضر استاد فراگرفته بود مشی علامه را در تربیت شاگردان انقلابی با تأسیس مدرسه حقانی در سال 42 ادامه داد. این مدرسه که با همیاری دیگر شاگردان علامه نظیر آیت الله مصباح و شهید بهشتی شکل گرفته بود، تنها یک حرکت صرف علمی نبود، بلکه ثمرات گسترده سیاسی داشت که نتایج آن بعد از قیام 15 خرداد و تبعید امام خمینی(ره) نمایان شد.

این شهید بزرگوار توسط حکمی از جانب رهبر کبیر انقلاب به دادستانی کل انقلاب اسلامی تعیین شد که با مشورت شهید بهشتی، تصمیم به اخراج نیروهای نفوذی منافقین از دادستانی و دیگر ارگان‌‌های دولتی گرفت و در نهایت در حالی که به بررسی پرونده عاملان ترور شهیدان رجایی و باهنر مشغول بود، به وسیله انفجار بمب در ساختمان دادستانی در 14 شهریور 60 به شهادت رسید.

 

 

علامه حسن زاده آملی؛ ذوالفنون حوزهها

مجتهد، ‌استاد حوزه، استاد نجوم، استاد فلسفه و ریاضی‌دان؛ عناوینی است که این استاد بزرگوار را به "ذوالفنون" ملقب نموده است. ایشان که 17 سال توفیق شاگردی علامه طباطبایی را داشته‌اند، در هنگام نام‌بردن از اساتید خویش بسیار خاضعانه و با تجلیل فراوان به این امر می‌پردازند. تعابیر ایشان در مورد حضرت آقا نیز ویژه و شنیدنی است. ایشان در حالی که دو زانو در برابر آقا نشسته بودند، ایشان را مولا خطاب می‌کنند که با ناراحتی و نهی آقا همراه می‌شود. علامه پاسخ می‌دهد که اگر یک مکروه از شما سراغ داشتم این کار را نمی‌کردم؛ و در جایی دیگر می‌گویند گوش‌تان به دهان رهبر باشد که ایشان گوش‌شان به دهان حجت‌بن‌الحسن است.

 

 

امام موسی صدر، مسیح لبنان

سید موسی صدر نیز از شاگردان علامه طباطبایی محسوب می‌شود. وی به توصیه اساتید خود و وصیت شرف‌الدین رهبر شیعیان لبنان، جانشینی او را می‌پذیرد. امام موسی صدر پس از دستگیری امام خمینی(ره) در سال 42 راهی واتیکان و مصر می‌شود تا برای آزادسازی امام، شاه را تحت فشار قرار دهد و تا آزادی امام سفر او ادامه پیدا می‌کند. رهبر شیعیان لبنان با اعزام جوانان به مصر جهت آموزش دوره‌های نظامی هسته‌ اولیه مقاومت لبنان را شکل داد. ایشان که توسط مسیحیان این کشور لقب مسیح لبنان گرفته بود، در سال 48 مجلس اعلای شیعیان لبنان را به عنوان اولین گام برنامه بلندمدت خود تشکیل داد. او در سال 57 ، "لوسین ژورژ" نماینده "روزنامه لوموند" در بیروت را به نجف فرستاد تا با اولین مصاحبه بین‌المللی امام خمینی، افکار عمومی جهان با حرکت عظیم امام آشنا شود.

امام موسی صدر در آخرین مرحله سفر دوره‌ای خود به کشورهای عربی، به دعوت رسمی معمر قذافی وارد لیبی شد و در 9 شهریور 57 ربوده و مفقود شد ولی در حال حاضر پس از سقوط قذافی، بازگشت وی همچنان در هاله‌ای از ابهام است.

 

 

آیت الله عزیز الله خوشوقت؛ درّ پنهان علامه

آیت الله عزیز الله خوشوقت که به گفته حجت الاسلام صدیقی اولین شاگرد علامه طباطبایی، هم به لحاظ تقدم زمانی و هم به لحاظ رتبه اخلاقی می‌باشد، حکمت و فلسفه را نزد علامه طباطبایی نیز آموخته است و به اصرار ایشان جلسه خصوصی درس اخلاق عملی علامه با حضور تعداد معدودی از شاگردان شکل می‌گیرد. این عالم بزرگوار پس از احراز مقام اجتهاد از قم به تهران عزیمت نمود تا با برگزاری جلسات صمیمی پرسش و پاسخ در تربیت نفوس و پرورش فکری جوانان مشتاق به بهره‌مندی از کلام یک اسلام‌شناس مبرّز همت گمارد. شاگرد اخلاق علامه طباطبایی پس از بازگشت به تهران با اصرار فراوان شهید آیت‌الله قدوسی مواجه می‌شود که خواستار بازگشت وی به قم و برپایی کرسی درس اخلاق بود. صحبت‌های رو در روی ایشان با مراجعه‌کنندگان بعد از نماز ظهر و عصر در مسجد امام حسن مجتبی تهران با توجه به کهولت سن‌شان، عنایت این عالم گرانقدر را برای ارتباط با عموم مردم و جوانان روشن می‌سازد. از سویی دیگر شناخت کم‌نظیر این عالم انقلابی از اشخاص و جریانات سیاسی تاریخ معاصر و بصیرت بالا، ایشان را به مشاوری امین برای کارشناسان سیاسی و فرهنگی کشور تبدیل کرده است.

 

 

آیت الله علی سعادت پرور (پهلوانی تهرانی)؛
 مشاهدات توحیدی در درس علامه

آیت الله سعادت پرور که شاگرد شرح اسفار علامه طباطبایی بود، در سال 31 در سلک شاگردان اخلاقی عرفانی علامه قرار گرفت. ایشان نقل می‌کنند که علامه در جلسات درس از شاگردان می‌خواستند که درس جلسه قبل را بازگو کنند و سپس به تدریس بعدی می‌پرداختند.
همچنین اذعان داشته‌اند که پس از شرکت در این جلسات، حالات و مشاهدات خاصی برایشان در مسائل توحیدی پدید آمد.
آیت الله سعادت پرور می‌فرمودند که زندگی من دو رکن داشت. علامه طباطبایی و امام خمینی؛ که هر دو را از دست دادم. ایشان در 5 آذر 83 در اثر بیماری قلبی که شروع آن نیز از رحلت حضرت امام بوده است، دعوت حق را لبیک گفتند. شخصیت‌هایی مثل حجت‌الاسلام آقاتهرانی و حجت الاسلام پناهیان از محضر این استاد اخلاق بهره برده‌اند

               

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط محسن یزدانی زازرانی 91/8/23:: 11:51 صبح     |     () نظر

<   <<   26   27   28   29   30   >>   >
درباره
صفحه‌های دیگر
پیوندها
لیست یادداشت‌ها
آرشیو یادداشت‌ها