منطـق چیست؟
|
شاگردی از استاد پرسید : منطق چیست؟ استاد کمی فکر کرد و جواب داد: گوش کنید، مثالی می زنم، دو مرد پیش من می آیند. یکی تمیز و دیگری کثیف . من به آنها پیشنهاد می کنم حمام کنند. شما فکر می کنید ، کدام یک این کار را انجام می دهند؟ هر دو شاگرد یک زبان جواب دادند: خوب مسلماً کثیفه! استاد گفت : نه تمیزه، چون او به حمام کردن عادت کرده و کثیفه قدر آن را نمی داند. پس چه کسی حمام می کند؟ حالا پسرها می گویند: تمیزه. استاد جواب داد : نه ، کثیفه! چون او به حمام احتیاج دارد.و باز پرسید: خوب ، پس کدامیک از مهمانان من حمام می کنند؟ یک بار دیگر شاگردها گفتند:کثیفه! استاد گفت: اما نه، البته که هر دو! تمیزه به حمام عادت دارد و کثیفه به حمام احتیاج دارد. خوب بالاخره کی حمام می گیره ؟ بچه ها با سر در گمی جواب دادند: هر دو! استاد این بار توضیح می دهد: نه ، هیچ کدام؟ چون کثیفه به حمام عادت ندارد و تمیزه هم نیازی به حمام کردن ندارد. شاگردان با اعتراض گفتند : بله، درسته! و لی ما چطور می توانیم تشخیص دهیم؟ هربار شما یک چیزی را می گویید و هر دفعه هم درست است. استاد در پاسخ گفت: خوب پس متوجه شدید، این یعنی : منطق! خاصیت منطق بسته به این است که چه چیزی را بخواهی |
کلمات کلیدی:
|
![]() |
![]() |
* چه آفتهایی میتواند طلبهای را که برای تبلیغ به خارج از کشور میرود، تهدید کند؟ و در قم چه کاری باید انجام دهد که از گزند تهدیدها در امان باشد؟ من این را به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی گفتم، به شما هم عرض میکنم و با کمال تواضع به تمام مراجع و مراکزی که دستاندرکار فرستادن افراد به خارج هستند عرض میکنم. ما باید عالم هنرمند بفرستیم. اگر آخوندی که هنر جذب ندارد، هنر رفاقت ندارد، هنر ارتباط ندارد، بفرستیم، بسیار ضرر دارد و فرستادنش حرام است؛ اگر عالم بیهنر بفرستیم، عالمی که اخلاق ندارد، عالمی که چهره جذابی ندارد، عالمی که هنر ارتباط برقرارکردن ندارد، عالمی که از کار زود خسته میشود، بازهم ضرر دارد. در ایتالیا که بودم، به من گفتند، یک کسی را فرستاده بودند برای سهشب احیاء، یک شبش را که برگزار کرد، مجبور شدیم تعطیلش کنیم. چرا؟ برای اینکه شب نوزدهم، مسائلی را مطرح کرده بود که قابل قبول برای نود درصد پای منبریها نبود. لذا اگر میفرستند، ضابطهای بفرستند و رابطهای نفرستند، که والله حرام است. من با کمال تواضع عرض میکنم که نمیگویم عالم و هنرمندم، اما بیهنر هم نیستم. در پاریس با کشیش یک کلیسا ملاقات داشتیم، مریض هم بودم ولی نگذاشتم بفهمد مریض هستم . با این که درد میکشیدم، خیلی با نشاط مقابلش نشستم، گفت من سؤالاتی راجع به مکتب اهلبیت علیهمالسلام دارم، کشیش باسوادی بود. به او گفتم مکتب اهلبیت علیهمالسلام بر اساس این چند اصل استوار است: علم، دلیل، محبت، حوصله و صبر و بردباری و حکمت. چهار ساعتی که با او صحبت کردم و سؤالهایش تمام شد، دستش را دو طرف کاناپه گذاشت و هنگام نیمخیز شدن گفت: آقای انصاریان! من دارم از روی این کاناپه، شیعه بلند میشوم و در دل خودم اسمم، را محمد گذاشتم؛ الان به شما قول قطعی میدهم هر کسی از طریق کلیسا در پاریس با من ارتباط داشته است، دارم میروم با مکتب اسلام و اهلبیت علیهمالسلام آشنایشان کنم .سه بار من را بغل گرفت و بوسید و تا دم در رفت و دوباره برگشت و من را بغل گرفت و گفت: مثل اینکه قدرت خداحافظیکردن با شما را از دست دادهام! این نتیجه حوصله و صبر بود؛ لذا مبلغانی را که میفرستند، باید خیلی حوصله داشته باشند. از سوی دیگر، به اصول الهی و جریانات کفر جهانی آشنا باشند . یعنی هم آگاه به زمان باشند و هم بدانند چگونه حرف بزنند و چگونه شیعه را ارائه بدهند که مخاطبان بپذیرند. * باز هم خاطرات اینچنینی دارید بفرمایید؟ در همان سفر، یک فردی استاد برجسته فیزیک هستهای در دانشگاه بود. در جلسهای به من گفت که سی سؤال راجع به دین دارم. گفت من میخواستم اسلام را انتخاب کنم، رفتم عربستان، در شهر مدینه 5 عالم را که یک لجنه بودند معرفی کردند، اتفاقاً وقت نهار بود و از آنجایی که از زمان تولد تاکنون چپ دست بودهام، قاشق را با دست چپ برداشتم که آنها با عصبانیت و با تلخی گفتند بگذار زمین و با دست راست غذا بخور، شما باید دست چپت را قطع کنی که راست دست بمانی! بعد از آن ماجرا به خودم گفتم من دین نمیخواهم! اما حالا آمدم ببینیم شما که پیرو مکتب اهلبیت هستی، چه میگویی؟ گفتم سی سؤالت را بپرس. * این سی سؤال را در مدینه هم پرسیده بود؟ همهجا پرسیده بود، از الجزایریها پرسیده بود، از دیگران پرسیده بود. سی سؤالش درباره توحید و قیامت و احکام و اخلاق بود. حدود پنج ساعت طول کشید، من سی سؤال او را جواب دادم، بلند شد، بنده را بوسید و گفت: من تشیع را با کمال وجود قبول کردم و من در ملاقاتهای خودم با علمای فرق اسلامی، نمونه تو را ندیدم. چقدر حوصله! چقدر محبت! تو 5 ساعت با کمال محبت و با بردباری و اخلاق من را تحمل کردی. فیلم این دیدار هم موجود است. او شیعه شد و این جالب است که از من پرسید حال که شیعه شدم؛ دعایم مستجاب میشود، گفتم بله؛ گفت من یک دعا میکنم، ولی میدانم خدا این دعا را مستجاب نخواهد کرد!! گفتم خداوند که قدرتش محدود نیست، خدا محبت بینهایت است. گفت من درخواستم خارج از محدوده است! گفت من میخواهم از خدا بخواهم آخرین کسی که در دنیا بمیرد تو باشی! تو زنده باشی تا همه بیدینها دیندار شوند! این مسوولیت عظیم حوزه است که عالم هنرمند بفرستد. یعنی چه عالم بیهنر و چه هنرمند بدون علم، هر دو ضرر دارد. * چطور باید چنین افرادی را تربیت کرد؟ در پاریس با کشیش یک کلیسا ملاقات داشتیم، گفت من سؤالاتی راجع به مکتب اهلبیت(ع) دارم، کشیش باسوادی بود. به او گفتم مکتب اهلبیت(ع) بر اساس این چند اصل استوار است: علم، دلیل، محبت، حوصله و صبر و بردباری و حکمت. چهار ساعتی که با او صحبت کردم و سؤالهایش تمام شد، دستش را دو طرف کاناپه گذاشت و هنگام نیمخیز شدن گفت: آقای انصاریان! من دارم از روی این کاناپه، شیعه بلند میشوم و در دل خودم اسمم، را محمد گذاشتم باید برای طلاب کلاس تشکیل دهند و افراد مجرب، تجربیات خودشان را به آنها منتقل کنند. تجربه هم تنها با تدریس حاصل نمیشود. بنابراین، حوزه باید کلاس تشکیل بدهد و به طور فشرده جریانات جهانی را به طلاب انتقال دهد که در جهان چه میگذرد و علیه اسلام چه میگذرد و ما باید چکار کنیم .لذا کلاس جهانشناسی روز، برایمان واجب است |
کلمات کلیدی:
|
![]() |
![]() |
رییس کمیته فناوریهای نوین مجلس شورای اسلامی دلیل رواج استفاده بی حد و اندازه از VPN توسط کاربران ایرانی را اخذ تصمیمات نادرست از سوی برخی مسوولان کشور دانست.
محمد سلیمانی در گفت وگو با خبرنگار موبنا با انتقاد بر رواج استفاده از VPN توسط کاربران ایرانی، اظهار داشت: استفاده بیش از اندازه از VPN جزء اشتباهاتی بود که از فیلتر شدن گوگل نشات گرفته است.
وی با تاکید بر اینکه فیلتر کردن گوگل طی روزهای گذشته اقدام قابل قبولی نبود و باعث شد کسانیکه نیازمند به استفاده از موتور جستجوگر گوگل هستند راهکاری برای دستیابی به این سایت پیدا کنند، ادامه داد: همین امر باعث ایجاد مشکلاتی در شبکه می شود و همچنین برای کاربران نیز هزینه ساز است. وی تصریح کرد: مدیریت در چنین شرایطی باید به گونه ای باشد تا از اخذ تصمیمات ناپخته جلوگیری شود وکاربران به این شکل سراغ راه کارهای غیر مرسوم هزینه ساز و اشکال آور نروند. این در حالیست که تعداد کاربران استفاده کننده از VPN بین 20 تا30 درصد کل کاربران اعلام شده که رییس پلیس فتا به این افراد توصیه کرده است که مطلقا از VPN استفاده نکنند. |
کلمات کلیدی:
|
![]() |
![]() |
مشترکان دائمی و اعتباری همراه اول برای تبدیل سیمکارت های خود به میکروسیم لازم به پرداخت هزینه پنج هزار تومانی هستند.
به گزارش خبرنگار موبنا، اقبال گوشی های هوشمند در میان ایرانی ها باعث شد تا استفاده از میکروسیم هایی موجود در بازار که توسط اپراتور اول و دوم ارائه می شود افزایش یابد.
از این رو کاربران سیمکارت های دائمی و اعتباری همراه اول می توانند با مراجعه دفاتر خدمات ارتباطی سیمکارت های خود را با پرداخت هزینه پنج هزار تومانی به میکروسیم تبدیل کنند. هزینه 5 هزار تومانی برای تبدیل این سیمکارت ها در حالی صورت می گیرد که اگر سیمکارت کاربر از نوع دائمی باشد این هزینه در قبض ماهانه مشترک لحاظ و برای سیمکارت های اعتباری از شارژ آن کم می شود. میکروسیم های اپراتور ایرانی- خارجی ام.تی.ان ایرانسل که در اندازه کوچک و سازگار با گوشیها و ابزارهای نسل جدیدی سازگار است با قمیت 10 هزار تومان و شارژ اولیه3 هزار تومان نیز در بازار عرضه می شود. این نوع از سیمکارت ها که جهت استفاده از گوشی های هوشمند عرضه شده تا کنون از اقبال عمومی در میان کاربران هوشمند برخوردار شد است. |
کلمات کلیدی:
نظر رهبر انقلاب درباره تبلیغات سفر ایشان
|
![]() |
![]() |
پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری - حضرت آیتالله خامنهای در روز آخر سفرشان به کرمانشاه در جمع مسوولان استان با اشاره آنچه در سطح شهر مشاهده کردهاند، نظرشان را درباره تبلیغات پیرامون سفر اعلام کردند: من یک گلایهى کوچکى هم دارم؛ چند روز است منتظر فرصتى بودم که این گلایه را هم عرض بکنم. آن گلایه این است که من وقتى توى خیابانهاى کرمانشاه رفتم، دیدم به شکل غیر متعارفى عکسهاى بزرگى از چهرهى این حقیر در مسیر نصب شده - به افراط، به اسراف - حتّى به نظرم در راه پاوه که میرفتیم، من دیدم در بعضى جاها توى جاده هم عکس نصب کردهاند؛ چرا؟ این همه عکس! این کار چند تا اشکال دارد: یکى اینکه اینها هزینهبر است، خرج دارد - من اطلاع دارم، میدانم - و کارى است کاملاً غیر لازم، با هزینهى سنگین؛ خب، این توجیهى ندارد. ثانیاً این نحوهى کار کردن و عکس زدن و تبلیغهاى اینجورى، مناسب وضع ما و شأن نظام جمهورى اسلامى و شأن طلبگى ما نیست؛ اینجور کارها مال دیگران است. کار ما بایستى با بساطت و سادگى پیش برود. اینجور کارهاى رنگ و لعابدار، متناسب با وضع ما نیست؛ و البته از لحاظ فنى هم کسى نگاه کند، اینها ضد تبلیغ هم هست. حالا اگر کسى هم میخواهد واقعاً یک محبتى بکند، اینها کارهائى است که خیلى تأثیر ندارد؛ تأثیرات عکس هم دارد. به هر حال من گلایهمند شدم، منتها ندانستم که به کى باید این گله را بگویم؛ کدامیک از دستگاههاى مختلف در این زمینه دستاندرکار بودند و آنها این فکر را، این عمل را، این اقدام را کردند؛ دیدم بهترین جا، همین جاست؛ این چند روزه، جاى دیگرى فرصت پیش نیامد. به هر حال اینجور کارها خوب نیست. این را همهى دوستان، مسوولان و همکاران بدانند؛ این سبک کار کردن و تبلیغاتِ این شکلى، باب انقلاب و نظام اسلامى نیست. ولى خب، حقاً و انصافاً، هم مردم و هم مسوولین، در این چند روزى که ما مهمان شما مردم عزیز کرمانشاه بودیم، سنگ تمام گذاشتند و محبت و صفاى خودشان را به حد اعلى نشان دادند. بیانات در دیدار مسوولین اجرائى استان کرمانشاه 1390/07/28 |
کلمات کلیدی: