حکایت سختکوشی و پشتکار سکاکی
سکاکی که یکی از دانشمندان بزرگ است در سی سالگی به فکر تحصیل افتاد؛ اما اساتید، او را نومید کردند. سکاکی اصرار کرد. استاد، نخستین درس را که یکی از فتاوای شافعی بود بدین عبارت بدو تعلیم داد: «شیخ گفته: پوستسگ با دباغی پاک میشود. » این جمله را آن روز مکرر بر او خواندند. روز دیگر در امتحان چنین گفت: «سگ گفته: پوستشیخ با دباغی پاک میشود»! با این حال دست از تحصیل نکشید و به کوشش پرداخت. ده سال بر او گذشت و از دانش چیزی دستگیرش نشد. استاد وی را نومید کرد و از بحثخود راند، او سر به بیابان نهاد، چند روزی درکوهها و ماهورها و بیابانها سرگردان بود تا در غار کوهی چشمش به سنگی افتاد که در اثر چکیدن قطرات آب سوراخ شده بود، با خود گفت: «دل من که از سنگ سختتر نیست!» بار دیگر با کوشش هر چه تمامتر به تحصیل پرداخت و یکی از بزرگان علم شد که در عالم دانش کمتر نظیردارد. آیت ا... سید رضا صدر
پند و اندرز از حرف زائد و بیهوده دوری کن
حرفهایی که فایده ندارد، نزن. روایت شده است که در جنگ احد، یکی از اصحاب پیامبر اسلام(ص) پسری داشت که شهید شد و آن پسر از گرسنگی، سنگی را به شالی بسته و به شکم خود محکم بسته بود (تا کمتر احساس ضعف و گرسنگی کند) و چون مادر بر شهادت او مطلع شد، بر بالین وی آمده و نشست و خاک از رخسار او پاک میکرد و میگفت:ای پسرم! بهشت بر تو گوارا باد. حضرت رسول(ص) فرمودند: تو چه میدانی که میگویی بهشت بر او گوارا باد (شاید اهل بهشت نباشد). شاید عادت به سخنان بیفایده داشته است. خداوند متعال میفرماید: «ما یلفِظُ مِن قَولٍ إلا لَدَیهِ رَقیبٌ عَتِیدٌ»؛ هیچ کلامی از دهان شما بیرون نمیآید، مگر این که نگهبانی آماده است و آن را ضبط میکند. نقل میکنند: طلبهای از دنیا رفت، چون او را در خواب دیدند، پرسیدند: حالت چطور است. او گفت: مواظب اعمال و گفتههای خود باشید؛ زیرا حساب و کتاب خدا بسیار دقیق است. یک روز که باران میبارید، من گفتم: به به عجب باران بموقعی! هنوز سر آن یک جمله گرفتارم و به من میگویند: مگر ما باران بی موقع هم داشته ایم؟ حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: «ایاکَ وَ فُضُولَ الکَلامِ فَإنَّه یظهِرُ مِن عُیوبِکَ ما بَطَنَ وَ یحَرِّکُ عَلَیکَ مِن أَعدائِکَ ما سَکَنَ»؛ از حرف زائد و بیهوده دوری کن؛ چرا که عیوب پنهان تو را آشکار میکند و دشمنان تو را، که با تو کاری ندارند، بر علیه تو تحریک میکند. وقتی ما طلبه بودیم، همین که چند نفر جمع میشدیم، هم مباحثم مرحوم حاج شیخ محمود تحریری مفاتیح را دست یکی از رفقا که صدای خوبی داشت، میداد و میگفت: از مناجات خمسه عشر بخوان. این مناجات باعث میشد که از سخنان بیهوده خودداری کنیم. شخصی نزد آیت ا... العظمی سید احمد خوانساری(ره) آمد و یک ساعت با آقا صحبت کرد. آقا فقط با یک بله جواب او را دادند. بعضی علوم هستند که جز از راه سکوت نمیشود به آنها رسید. غرض این که حرفهای زائد را از کلامت خارج کن و هر حرفی را که نمیدانی، نگو و آن چه را هم میدانی، همهاش را نگو و ضمنا به هر کس هم نگو. مخفی نماند که سخن گفتن بی فایده وقتی است که سخنی بگویی که اگر آن را نگویی، ضرری به دین و دنیای تو نمیرسد و گفتن آن نیز نفعی برای هیچ کس نداشته باشد. آیت ا... مجتهدی(ره)
|