صورت انسان نشاندهنده احساسات درونی است و در واقع تصویری است که هر انسان از وجود خود به دنیا عرضه میدارد.
اما اگر به هر دلیل صورت دیگر در جای خود وجود نداشته باشد، چه؟ اگرچه بروز آسیبهای جدی به صورت در اثر حوادثی همچون سوختگی، برخی سرطانهای خاص، اسیدپاشی و حمله و گازگرفتگی حیوانات بسیار نادر است، اما ادامه زندگی با وضع جدید بسیار دشوار خواهد بود.
در گذشته تنها راه ترمیم آسیبهای جدی صورت، استفاده از پوست قسمتی دیگر از بدن فرد و پیوند آن به بخش آسیبدیده بود، اما این قطعات پوستی جدید، شباهت چندانی به پوست اولیه صورت فرد ندارد و نمیتواند ظاهر و نیز کارکرد اولیه صورت را به آن بازگرداند.
راه دیگری نیز برای ترمیم آسیبهای شدید صورت وجود دارد. پیشرفتهای حاصل شده در دانش پزشکی و فناوریهای مرتبط با آن، امکان انجام پیوند کل یا قسمتی از صورت یک اهداکننده به فرد آسیبدیده را فراهم ساخته کرده.
نتیجه اینگونه جراحیها بسیار طبیعیتر از روش برداشتن پوست از قسمت دیگر بدن است، اما مسائلی را نیز به همراه دارد. در واقع بحثهای زیادی درباره درستی این نوع جراحی از نظر اخلاقی در سراسر دنیا مطرح شده است.
تاریخچه پیوند عضو
ایده قراردادن یک عضو سالم به جای عضو بیمار، سالها قبل از این که عملی شود، در جوامع پزشکی دنیا مطرح شده بود. اولین مشکل این بود که بدن انسان نسبت به عضو خارجی واکنشی تدافعی دارد.
در واقع سیستم ایمنی بدن در برابر ورود انواع باکتری، ویروس و هر نوع ماده بالقوه خطرناک واکنش شدید از خود نشان میدهد.
وقتی بافتی از بدن یک اهداکننده داخل بدن فرد بیمار قرار میگیرد، سیستم ایمنی بدن وی، آن را به چشم مهاجم خارجی میبیند و گلبولهای سفید را به سراغ آن میفرستد. گلبولهای سفید خون طی فرآیندی که در اصطلاح پزشکی «پسزدن» نامیده میشود، با آن مبارزه میکنند.
سالها گذشت تا دانشمندان دریافتند، این مشکل در مواقعی که فرد اهداکننده و دریافتکننده عضو دوقلوی همسان باشند، روی نمیدهد. در واقع، شباهتهای ژنتیک سبب جلوگیری از واکنش سیستم ایمنی میشود.
سال 1954 دکتر جوزف مورای از این روش استفاده کرد و نخستین عمل موفق پیوند کلیه را بین یک دوقلوی همسان انجام داد.
اما تعداد دوقلوهای همسان کم است و بسیاری از مردم از این قاعده مستثنا هستند. بالاخره اواخر دهه 1960 دانشمندان راهی برای انجام عمل پیوند بین دو فرد غریبه را یافتند.
در این روش با استفاده از داروهایی نظیر سایکلوسپرین اثر سیستم ایمنی بدن فرد پذیرنده را محدود کردند، اما مشکل دیگر این بود که این دارو بشدت خطرناک بود و خطر تضعیف سیستم ایمنی و عفونتهای پس از آن را به همراه داشت. در واقع بسیاری از بیماران پس از انجام این عمل، زیاد عمر نمیکردند.
دهه 1980 داروهای ضد پسزدگی پیشرفتهای زیادی کردند و از آن پس جراحی پیوند عضو بشدت رایج شد. همچنین آمار مرگ و میر ناشی از پیوندهای مختلف نظیر کلیه، قلب، کبد و شش بشدت پایین آمد.
پس از مدتی جراحان به پیوند سایر بخشهای بدن پرداختند. اولین پیوند موفق دست، اواخر دهه 1990 در فرانسه و نیوزیلند صورت پذیرفت. حالا دیگر نوبت جراحی پیوند صورت رسیده بود.
بازگرداندن صورت
اولین گام مهم در راه پیوند صورت، سال 1994 انجام پذیرفت. سندیپ کاوور دختر 9 ساله هندی در حال خرد کردن علوفه برای تغذیه دام بود که ناگهان موهایش داخل دستگاه خرمنکوبی که کنارش بود، گیر کرد و بر اثر این اتفاق، کل صورت و پوست سر و موهایش کنده شد.
خانواده وی بسرعت صورت کندهشده دخترشان را در یک کیسه قرار دادند و پس از سه ساعت و نیم سفر با یک موتورسیکلت قدیمی، او را به بزرگترین بیمارستان اطراف منتقل کردند.
وقتی پزشکان او را معاینه کردند، به این نتیجه رسیدند که برداشتن پوست از نواحی دیگر بدنش سبب بدشکلی صورتش خواهد شد. در مقابل، برای اتصال مجدد صورت دختر، دست به عمل جراحی زدند.
بدین شکل این عمل به عنوان اولین پیوند صورت انسان ثبت شد. در حال حاضر روی صورت ساندیپ جای چند زخم وجود دارد و صورتش کارکرد اولیه را نیز ندارد.
با این حال پس از این عمل توانسته به زندگی عادی خود بازگردد. پس از این جراحی، چند عمل مشابه در سراسر دنیا به اجرا در آمد.
پیوند بخشی از صورت
گام بعدی در مسیر پیوند صورت، برداشتن بخشی از صورت یک اهداکننده بود. اولین عمل پیوند بخشی از صورت روی یک زن 38 ساله فرانسوی به نام ایزابل دینووار صورت گرفت.
خانم دینووار ماه می 2005 پس از مصرف چند قرص خوابآور به رختخواب رفت و پس از این که بیدار شد و خواست سیگار بکشد، متوجه شد سیگار بین لبهایش نمیماند.
با سرعت جلوی آینه رفت و متوجه حقیقت وحشتناکی شد. سگ خانگیاش قسمت پایین صورت او از جمله چانه، لبها و بخش عمده بینی او را خورده بود.
او پس از این رویداد وحشتناک مجبور به مصرف غذا به شکل مایع و نیز ماسک زدن برای پوشاندن نقص ایجادشده در چهرهاش بود. پزشکان پس از معاینه وی، راههای مختلف ترمیم صورت را بررسی کردند.
یکی از راهها استفاده از بافت قسمتهای دیگر بدن بود، اما در این صورت او توانایی تحرک خود را تا حد زیادی از دست میداد.
در این میان دو پزشک با نام دکتر برنارد دواوچل و دکتر ژان میشل دونبارد (جراح اولین جراحی پیوند دست در سال 1998) ایده پیوند صورت وی را مطرح کردند. فرد اهداکننده زن 46 سالهای بود که پس از تلاش برای خودکشی، دچار مرگ مغزی شده بود.
نوامبر 2005، دو تیم پزشکی که دربردارنده 50 پزشک بود، برای انجام جراحی دور هم گرد آمدند. پس از جدا کردن صورت اهداکننده در ساعت 10:30 دقیقه صبح روز یکشنبه، کار پیوند آن در ساعت 4 بعد از ظهر فردای آن روز به پایان رسید.
پس از یک روز بیمار میتوانست حرف بزند و غذا بخورد، اما چند ماهی طول کشید تا توانایی حسکردن روی پوست جدید خود را باز یابد.
سال 2006، پزشکان با موردی چالش برانگیزتر از خانم دینووار روبهرو شدند.سه سال قبل از آن، کشاورزی به نام لی جیگوژینگ طی حمله خرس به مزرعهاش بشدت زخمی شد.
در واقع بیشتر بخشهای سمت راست صورت وی از میان رفت. حتی علاوه بر پوست، قسمتی از استخوان بینی و گونه او نیز از بین رفت. طی یک جراحی 15 ساعته، 18 پزشک توانستند بینی، لب بالایی، گونه و ابروی یک فرد دچار مرگ مغزی شده را به وی پیوند بزنند.
سومین جراحی پیوند بخشی از صورت روی مرد 29 سالهای که دچار نوروفیبروماتوزیس بود، صورت گرفت. در این بیماری، تومورها روی اعصاب سراسر بدن رشد میکنند. با این که پیش از این 30 جراحی مختلف روی بدن این فرد انجام شده بود، اما او همچنان قادر به حرفزدن و غذاخوردن نبود.
در طول یک جراحی 15 ساعته، پزشکان بینی، دهان و گونه جدیدی را به صورت وی پیوند زدند. موفقیت این سه جراحی پیوند بخشی از صورت، پزشکان را به سمت انجام نخستین جراحی پیوند کامل صورت سوق داد.
پیوند کامل صورت
قبل از اجرای جراحی پیوند صورت، پزشکان باید فردپذیرنده و اهداکنندهای مناسب را برای این کار مییافتند. فرد اهداکننده باید بدقت انتخاب شود، زیرا بافتها باید تا قبل از عمل به یک رگ فعال متصل شوند و بنابراین افرادی که دچار مرگ مغزی شدهاند و دیگر امیدی به بازگشت آنها نیست، بهترین گزینه برای اهدای صورت هستند.
پس از آن پزشکان به بررسی سن و نوع پوست پذیرنده و اهداکننده میپردازند. اما آنچه مهمتر است، شباهت در خون و بافت است زیرا اگر این شباهت کم باشد، احتمال پس زدن عضو پیوندی جدید توسط سیستم ایمنی فرد پذیرنده بسیار بالا خواهد بود.
برای تعیین این که آیا انطباق مناسبی بین بافتهای اهداکننده و پذیرنده وجود دارد یا خیر، پزشکان به بررسی آنتیژنهای موجود در سطح بافتها میپردازند.
در جراحی پیوند خانم دینووار پزشکان حتی یک گام بیشتر برداشتند و با تزریق سلولهای بنیادی فرد اهداکننده به بدن او، سیستم ایمنی وی را بیشتر برای پذیرش بافت جدید آماده کردند.
در آغاز جراحی پیوند صورت، ابتدا کل یا بخشی از صورت اهداکننده بریده میشود. بسته به نوع آسیبهایی که صورت فرد پذیرنده دارد، علاوه بر پوست حتی ممکن است چربی، عضلات، غضروف، اعصاب و رگهای فرد نیز برداشته شود. در برخی پیوندها حتی لازم است بخشی از استخوان صورت نیز مورد استفاده قرار گیرد.
پس از برداشتن صورت، تیم پزشکی آن را در ظرف محتوی یخ قرار داده، به مرکزی که فرد پذیرنده در آن بستری است، منتقل میکند. قبل از آغاز پیوند به فرد پذیرنده، بخشهای آسیبدیده صورت پذیرنده نیز برداشته میشود.
سپس با استفاده از نخ و سوزنهای میکروسکوپی، رگهای بافت به رگهای پذیرنده متصل میشود تا اکسیژن مورد نیاز برای بافت تامین شود. لازم نیست همه رگها به هم متصل شود.
اتصال چند تا از آنها میتواند خون مورد نیاز بافت صورت را تامین کند. همچنین رشتههای عصبی و عضلات صورت به هم متصل میشود تا حس و نیز حرکت صورت امکانپذیر شود سپس صورت بریده شده روی جمجمه پذیرنده قرار گرفته، پس از قرارگیری دقیق، به پوست اطراف دوخته میشود.
فرد پذیرنده باید تا پایان عمر از داروهای متوقفکننده فعالیت سیستم ایمنی استفاده کند تا از پسزدگی بافت پیشگیری شود.
خطرات و بحثها پیرامون پیوند صورت
یکی از اصلیترین پرسشهایی که درباره پیوند صورت به ذهن افراد جاری میشود، این است: «آیا فرد پذیرنده پس از عمل، چهره و ظاهری شبیه فرد اهداکننده خواهد داشت؟»
پاسخ این پرسش منفی است. پوست صورت تنها عامل تعیینکننده چهره نیست. استخوانهای جمجمه هم نقش مهمی در آن دارند. فرد پذیرنده صورت جدید پس از پیوند، چهرهای میان چهره خود و چهره فرد اهداکننده خواهد داشت.
هر نوع جراحی با خود خطراتی را به همراه دارد و بیشک جراحی پیوند صورت ـ که یکی از پیچیدهترین جراحیهای دانش پزشکی است ـ خطرات بیشتری به همراه دارد.
لخته شدن خون در یکی از رگهای متصلشده یا توقف خونرسانی به قسمتی از صورت جدید ـ که میتواند به از بین رفتن آن بافت بینجامد ـ از جمله این مخاطرات است. از آنجا که بافت صورت از شخص دیگری به بدن فرد پیوند زده میشود، خطر پسزدگی بافت همیشه وجود خواهد داشت.
داروهایی که برای مقابله با این مشکل وجود دارد، خالی از خطر نیست، زیرا این داروها سیستم ایمنی بدن را تضعیف کرده و بدن را در برابر انواع عفونت ضعیفتر خواهد کرد.
همچنین احتمال ابتلا به دیابت، بیماریهای کلیه و نیز انواع عفونت و سرطان در بیمارانی که این نوع داروها را مصرف میکنند، بالاست.
افزون بر خطرات جسمی، افراد پذیرنده صورت جدید با مشکلات و مسائل ذهنی و روانشناختی نیز روبهرو خواهند بود. بیشک دیدن صورتی دیگر میتواند تا حدی آرامش فرد را بر هم زند. برای کنارآمدن با چنین مسائلی، جلسات مشاوره ویژهای برای این افراد برگزار میشود.
هفت ماه پس از اولین جراحی پیوند کامل صورت
ریچارد لی نوریس، مرد 37 سالهای که حدود هفت ماه پیش، پیچیدهترین پیوند کامل صورت روی وی انجام شد، بهبود چشمگیری یافته است.
این جراحی، بیست و سومین پیوند صورت در دنیا محسوب میشود. او به خاطر حادثهای در سال 1997 و در پی شلیک اشتباهی به صورتش، فک بالا و پایین، لب و بینی خود را از دست داد.
وی 15 سال از ماسک برای پوشاندن صورت خود استفاده میکرد و بندرت در میان مردم حضور مییافت، اما خودش میگوید، جراحی پیوند صورت علاوه بر چهره، زندگیاش را نیز دگرگون کرده است.
خودش میگوید: «طی این 15 سال مردم به خاطر نقص صورتم به من خیره میشدند، اما حالا از روی تعجب و تحسین این جراحی به من نگاه میکنند. الان براحتی در خیابان کنار مردم راه میروم و مثل گذشته کسی به من زل نمیزند. دوستانم طی این سالها شغل خوبی یافته و تشکیل خانواده دادهاند. با داشتن چهره جدید، من هم میتوانم با خیال راحت عقبماندگیهای زندگیام را جبران کنم.»
دکتر رودریگز که سرپرست تیم جراحی کاشت صورت آقای نوریس بود، میگوید: «هدف ما در انجام این جراحی از همان آغاز، بازگرداندن یکدست و تعادل کارکردی از طریق پیوند پیچیده استخوانهای صورت، رشتههای عصبی، ماهیچهها، زبان، دندان و بافتهای نرم صورت بود، اما نتیجه این جراحی از آنچه انتظار داشتیم، فراتر بود. البته ریچارد شایسته تقدیر فراوان است، زیرا ساعتها به تمرین حرفزدن و تقویت ماهیچههای جدید صورتش پرداخته است. او یکی از متعهدترین و شجاعترین افرادی است که تاکنون دیدهام.»
آقای نوریس میتواند از صورت خود برای انجام برخی کارهای ساده که قبل از بروز حادثه نیز میتوانست انجام دهد، استفاده کند. او میتواند بخندد و احساسات خود را با چهرهاش بیان کند.
پزشکان میگویند: «وی حدود 80درصد توانایی حرکتی سمت راست صورت خود را باز یافته است، اما این میزان برای سمت چپ صورت تنها 40 درصد است. او میتواند با دهانش غذا بخورد و توانایی بویایی و چشایی خود را نیز باز یافته است.»
خودش در این باره میگوید: «پیشرفتم خوب است. خیلی وقتها به ماهیگیری و بازی گلف میروم. همچنین از بودن کنار دوستان و خانوادهام لذت میبرم. البته هنوز هم باید جلساتی را با برخی پزشکان و درمانگران داشته باشم تا مطمئن شوم همه چیز خوب پیش میرود. در جلسات گفتار درمانی نیز شرکت میکنم. پیشرفتم در بازیابی توانایی حرف زدن فوقالعاده بود. در کل، هر روز نسبت به دیروز در حال پیشرفت هستم.»
برخی از مشهورترین جراحیهای پیوند صورت
*2005 اولین جراحی پیوند صورت در این سال روی صورت یک زن 38 ساله فرانسوی به نام ایزابل دینووار صورت گرفت. بیشتر قسمتهای صورت این زن به خاطر حمله و گازگرفتگی سگ خانگیاش از میان رفته بود.
*2008 اولین فردی که در ایالات متحده تحت جراحی پیوند صورت قرار گرفت، کنی کالپ نام داشت. لب بالایی، بینی، سقف دهان، گونهها و یکی از چشمهای این زن پس از این که شوهر خشمگین او به صورتش شلیک کرد، از میان رفت. ماهها تلاش جراحان برای ترمیم صورت او از طریق انجام جراحیهای مختلف ناموفق بود. در نهایت برداشتن صورت فردی که تازه فوت کرده بود و پیوند آن به صورت این زن، توانست صورتی جدید به او ببخشد. گفتنی است، این جراحی اولین پیوند کامل صورت در دنیا محسوب میشود.
*2010 یک کشاورز اسپانیایی به نام اسکار سال 2005 به خاطر خطا در شلیک گلوله، بخشی از صورت خود را از دست داد و افزون بر این، از تنفس عادی، حرفزدن و خوردن غذا محروم شد. پس از 2 سال برنامهریزی برای اجرای این جراحی، 30 پزشک اجرای پیوند صورت به مدت 24 ساعت را روی او انجام دادند. در این جراحی پوست صورت و ماهیچههای آن، پلک، بینی، فک بالایی و پایینی، استخوانهای گونه و سقف دهان یک شخص اهداکننده ـ که تازه فوت کرده بود ـ به اسکار پیوند زده شد.
*2010 زنی به نام چارلا نش که بشدت توسط شامپانزه دوستش مورد حمله قرار گرفته بود، بینایی، دستها و اجزای صورتش را از دست داد. سال 2010 در مجموع 72 ساعت جراحی روی وی انجام شد و صورت و دستهای جدیدی به وی پیوند زده شد. البته بعدها دست پیوند زده شده او به علت عفونت از بدنش جدا شد.
*2011 تماس با سیم حامل ولتاژ بالا، سبب سوختگی شدید دالاس وینز و از بین رفتن بینایی و نیز لبها، بینی و گونههای وی شد. مارس 2011 جراحی پیوند صورت روی وی انجام شد، اما جراحان نتوانستند بینایی وی را به او بازگردانند. در این جراحی، بینی، لب، پوست صورت، عضلات و اعصاب صورت جدیدی به صورت وی پیوند زده شد.
*2012 ـ پیچیدهترین جراحی پیوند کامل صورت در دنیا روی ریچارد لی نوریس انجام گرفت. سال 1997 و بر اثر خطا در شلیک تفنگ، بخش عمدهای از صورت وی از بین رفت. سال 2012 طی یک جراحی 36 ساعته، بخش عمدهای از یک صورت از جمله فک، دندان و حتی زبانی جدید به وی پیوند زده شد.
دشواریهای جراحی پیوند صورت
پیوند صورت شبیه جراحیهای روزمره و عادی دنیا نیست. این نوع جراحی بسیار پیچیده و ظریف و نیازمند مهارت و تمرین فراوان است لذا جای تعجب نیست که جراحان قبل از اجرای چنین جراحی پیچیدهای روی انسان آن را در جایی دیگر تمرین کنند.
در چین پزشکانی که پیوند صورت انجام دادند، ابتدا روی 50 خرگوش و جسد 10 انسان این کار را تمرین کرده بودند.
البته پیوند صورت، هنوز با نقطه ایدهآل فاصله زیادی دارد و سالها زمان لازم است تا دانش پزشکی به حدی از پیشرفت برسد که ظاهر فرد پس از انجام این نوع پیوند، بینقص به نظر برسد. همچنین شناخت اثرات بلندمدت پیوند صورت سالها زمان میطلبد. (جام جم - ضمیمه سیب)
کلمات کلیدی: