سهام خیام، دختری از هویزه
 سهام خیام یکی از نوجوانانی است که اسماعیل وار در دوران دفاع مقدس به شهادت رسیدو زیباترین جلوه تعبد ابراهیمیان در برابر خالق را به نمایش گذاشت کتاب سهام خیام دختری از هویزه کتابی است به قلم سید قاسم یاحسنی که به تولد و زندگی و شهادت سهام خیام، دختر 12 ساله ای می پردازد که با فدا کردن خون پاک خود از ایران زمین دفاع کرد.

 کتاب "سهام خیام "نوشته "سید قاسم یاحسینی" پژوهشی درباره دختردوازده ساله ای به نام سهام خیام است که درآغاز جنگ تحمیلی توسط نیروهای اشغاگر عراقی در هویزه به شهادت رسیده است . این نخستین اثری است که درباره سهام خیام منتشرشده است تاکنون هیچ تک نگاری مستقل یا گزارشی درباره او به چاپ نرسیده است .

در قسمت نخست کتاب مطالعات انجام شده درباره سهام خیام آورده شده است و درادامه توضیحاتی درباره موقعیت جغرافیایی و تاریخی هویزه ونقش هویزه در جریان جنگ تحمیلی آورده شده است .

در بخش بعدی کتاب بیوگرافی از سهام خیام و اعضای خانواده و پدر بزرگ و مادربزرگ و پدر ومادر او آورده شده است و سپس فعالیت ها و جسارت های دختری 12 ساله در برابر نیروهای اشغالگر می پردازد .

اطلاعات این کتاب از مصاحبه با "کاظم خیام" پدرخیام ،با "نسیمه جرفی حسینی" مادر خیام ، با "شیرین خیام" خواهر سهام در هویزه در سال 1380و همچنین از آرشیو مرکز بسیج خواهران دشت آزادگان سوسنگرد به دست آمده است .

سهام خیام در روز 25 بهمن ماه 1347 شمسی در بخش ساحلی شهر هویزه دیده به جهان گشود. بر اساس اظهارات خانواده سهام خیام، او در کودکی بسیار پر جنب و جوش بوده است.

شیرین خواهر کوچک سهام با ملاحت، در این باره می گوید: سهام دختر بسیار فضولی بود. در همسایگی ما پزشکی زندگی می کرد که سهام برخی اوقات پیش او می رفت. روزی آن پزشک آمد و گفت: امروز سهام در مطب آن قدر مرا اذیت کرد که مجبور شدم با طناب دست و پای او را ببندم.

سنگ در برابر گلوله‌های تانک

در قسمتی از این کتاب نویسنده پس از اشاره به آغاز انقلاب و نقش هویزه ای ها در تعمیق و گسترش آن، به آغاز جنگ می پردازد و در این باره می نویسد: رژیم اشغالگر صدام در همان روزهای آغازین جنگ از مرزهای دشت آزادگان گذشت و روز ششم مهرماه 1359 هویزه را به اشغال کامل خود درآورد.

نیروهای بعثی عراق به غارت اموال دولتی پرداختند. و از آزار و اذیت مردم شهر ابا نداشتند. سهام به شدت از این وضع ناراحت و عصبانی بود و مدام به عراقی ها ناسزا می گفت. یکبار نزدیک بود شهید شود که اهالی هویزه او را فراری دادند. تا اینکه روز هشتم مهرماه 1359، مردم هویزه، که دو روز بود شاهد اشغال شهرشان توسط نظامیان عراقی و ارتش متجاوز صدام بودند، طاقتشان طاق شد و دست به قیامی سراسری زدند. کنار رودخانه زنان و دختران هویزه ای به پرتاب سنگ و فحش دادن به سربازان دشمن پرداختند. تا اینکه سربازان دشمن به طرف آن ها تیراندازی کردند.

نویسنده درباره نحوه شهادت سهام خیام می نویسد: سهام به پرتاب سنگ به سوی نیروهای عراقی پرداخت و با صدای بلند به سربازان دشمن می گفت: مرگ بر صدام، بروید گم شوید و در این حین سهام با تیر مستقیم دشمن به شهادت می رسد، تیر مستقیم به پیشانی سهام می خورد و از بینی تا کاسه سر او را متلاشی می کند.

این کتاب به قلم سید قاسم یا حسینی در 226 صفحه و قیمت یک هزار و 200 تومان و تیراژ 1500 جلد در سال 88 توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است