سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چیزی برای ابلیس کمر شکن تر از این نیست که دانشمندی در قبیله ای ظهور کند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 «اسماعیل دهقان» جانباز 40 درصد شیمیایی دردهای زیادی را تحمل می‌کند اما 65 ماه حضور در جبهه را وظیفه خود می‌داند.

"اسماعیل دهقان" می‌گوید: 18 ساله بودم به جبهه رفتم و در عملیات‌هایی همچون «عملیات بیت‌المقدس» و «فتح‌المبین» حضور داشتم.

حضور در جبهه یک وظیفه عمومی و شرعی همه ما بود. کشور ما کشور اسلامی بود و ما نیز برای دفاع از جان و مال خویش در جنگ شرکت کردیم و با تمام دردهایی که به عنوان یک جانباز شیمیایی دارم اما، به پای عقیده خود ایستاده‌ام.

برای جانبازان و خانواده‌های شهدا بهترین کمک، سرکشی مردم و مسئولان و به یادآن‌ها بودن است.

در عملیات «بیت‌المقدس» بر اثر اصابت ترکش به ناحیه گردن بیهوش شدم و رزمندگان گمان می‌کردند که شهید شده‌ام. به همین خاطر مرا به میان شهدا بردند و کفن‌پوش کردند و من همه این لحظات را می‌دیدم ولی چون نمی‌توانستم حرکت کنم هیچ کاری از دستم برنمی‌آمد.

هشت روز در سردخانه بودم. ابتدا مرا به اهواز و بعد به اراک به عنوان شهید انتقال دادند. روزی به دلیل قطعی برق بدنم گرم شد و نگهبان سردخانه که برای سرکشی به شهدا آمده بود با باز کردن درب کشوی من دید که چشمان من باز است و فرار کرد و من خودم با پای خودم از «کشو» با همان کفن بیرون آمدم


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط محسن یزدانی زازرانی 91/6/28:: 11:30 صبح     |     () نظر

درباره
صفحه‌های دیگر
پیوندها
لیست یادداشت‌ها
آرشیو یادداشت‌ها