سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سخنی از سخنان حکمت که مرد مؤمن می شنودـ و به آن عمل کند یا آن را بیاموزد ـ بهتر از عبادت یک سال است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

نکاتی درباره تکنولوژی

 

تحولات فنی و تکنولوژیک با سرعت فزاینده ای در حال شکل گیری است، اما وقوع این تحولات در عرصه فناوری، هرگز به معنی تأمین آرامش و آسایش بشر نبوده و نه تنها در بسیاری از موارد، معضلات اجتماعی را حل نکرده بلکه آنها را تشدید نموده است. متن زیر، ترجمه سخنرانی نیل پستمن در کنفرانسی به نام فناوری جدید و وجود انسان است که طی آن به بررسی پنج ویژگی تحولات تکنولوژیک می پردازد.

موضوع این کنفرانس ، فناوری جدید و وجود انسان: اعتقادات و باورها در هزاره ی جدید ، بالطبع نمایانگر نگرانی شما از آینده باورها و اعتقادات خود در هزاره ی جدید است و باید هم چنین باشد. واضح است که همگان از این امر در هراسند. در کنار حکما و دین مداران، تجار و سیاستمدارنی نیز در نگرانی به سر می برند. با وجود خطراتی که خبر از آمدن دشمنی می دهد که در لباس دوست ظاهر شده، آیا باز هم می توان از آرامش و آسودگی خاطر دم زد؟
موضوع بحث بنده، 5 نکته در خصوص تحولات فناوری است که دانستن آنها ضروری است. اساس این نظریات، مطالعات و تحقیقات 30 ساله ای است که در زمینه ی تاریخ تحولات تکنولوژیک داشته ام و به نظر می رسد نظراتی آکادمیک و یا مسایلی مبهم و پیچیده نباشند، بلکه چیزهایی است که هر کس اندکی با مباحث توازن فرهنگی سروکار داشته باشد، باید با آنها آشنا شود و بنده به امید این که این مطالب، در زمینه ی بررسی تأثیرات تکنولوژیکی بر اعتقادات و باورها سودمند باشد، آنها را تقدیم می کنم.

? نکته اول
اولین نکته این است که در تمام تحولات فنی، نوعی تعامل و بده و بستان مطرح است. من مایلم از آن به عنوان معامله ارزش های معنوی در قبال کسب دنیا نام ببرم.
تکنولوژی می دهد و می ستاند. این بدین معناست که همواره فناوری جدید به ازای هر فایده و مزیتی که عرضه می دارد، ضرر و زیانی نیز به دنبال خواهد داشت. ضرر و زیان یک پدیده ممکن است بیشتر از سود و فایده آن باشد، یا شاید هم مزیت هایش چشمگیر و قابل سرمایه گذاری باشد. شاید این مسأله تا حدودی پیش پا افتاده به نظر برسد، ولی بسیار متعجب خواهید شد اگر بدانید افراد زیادی هستند که تحولات موجود در عرصه فناوری را هدیه و موهبتی صرف می شمرند.
کافی است تعصب بعضی افراد را در مورد کامپیوتر تصور کنید و از کسی که تا حدودی با کامپیوتر آشناست بخواهید که در مورد این وسیله نظر دهد؛ خواهید دید که چگونه کورکورانه و متعصبانه در مورد شگفتی های کامپیوتر اغراق می کند. همچنین در بسیاری از موارد، افراد از شمارش عیوب کامپیوتر کاملاً چشم پوشی می کنند. این عدم توازن، خطری جدی است، زیرا هر قدر جنبه های شگفتی انگیز تکنولوژی بیشتر باشد، دستاوردها و نتایح منفی آن نیز بیشتر خواهد بود.
اتومبیل را تصور کنید، در کنار تمام مزایا و فواید آن، هوای ما را سمی نموده، شهرها را خفه کرده و زیبایی چشم اندازهای طبیعی را از بین برده است. یا در تکنولوژی پزشکی ، با یک پارادوکس مواجه هستیم، در عین حال که مداواهای حیرت انگیز و در خور ستایشی می بینیم، امراض و از کارافتادگی هایی وجود دارد که به وضوح قابل اثبات است که علل آنها همین فناوری های پزشکی بوده اند که نقش بسیار مهمی نیز در کاهش مهارت های تشخیص پزشکان ایفا کرده اند.
بد نیست یادآوری کنیم، در کنار دستاوردهای فکری و اجتماعی که به دنبال ظهور ماشین چاپ حاصل شد، به همان میزان، ارزش های دیگر به سطور تاریخ سپرده شد. ماشین چاپ، نثرنویسی را به غرب آورد، ولی شعر و شاعری را به سوی ارتباطی نخبه گرا و مهجور سوق داد. این صنعت، استقراء را به ما داد ولی حساسیت های مذهبی را تبدیل به موهومات و خرافات کرد.
شاید بهترین شیوه ی طرح این پدیده، پرداختن به این موضوع باشد که اهمیت و ارزش سوالی که می گوید: تکنولوژی جدید چه می تواند کند؟ کمتر از سوال دیگری است که تکنولوژی جدید چه نمی تواند بکند؟ و قطعاً سوال آخر مهم تر است، چرا که کمتر طرح شده است. ممکن است کسی بگوید تردید و شک نسبت به تحولات تکنولوژیک، از سوی کسانی مطرح می شود که اعتقادی به تاریخ و یا برخی توازن ها در حوزه های فرهنگی ندارند! اگر من مسوولیتی در این امور داشتم، مانع دیگران از بحث فناوری اطلاعات جدید می شدم، مگر این که شخص نشان می داد، مختصری در مورد تأثیرات اجتماعی و روانی ساعت مکانیکی، صنعت چاپ، تلگراف و مطبوعات می داند و به عبارت دیگر، نسبت به پی آمدهای فناوری های بزرگ و مهم بی اطلاع نیست. پس در مجموع، نکته ی اول این شد که همیشه فرهنگ برای تکنولوژی هزینه می پردازد.
<!--[
if   !supportLineBreakNewLine  ]-->
<!--[
endif  ]-->

   

? نکته ی دوم
سهم افراد بشر از منافع و مضار فناوری های مدرن، یکسان نیست. بدین معنی که هر پدیده ی مدرن، به گروهی سود و به گروهی دیگر ضرر و زیان می رساند. مجدداً به مثال ماشین چاپ در قرن شانزدهم برمی گردیم که مارتین لوتر از آن چنین یاد می کند: بیشترین و بالاترین درجه رحمت خداوند بود که به وسیله آن، انجیل رونق گرفت .
انبوه کتب چاپ شده، نفوذ و اعتبار روحانیون مسیحی را از بین برده و تجزیه ی حوزه ی اسقف مقدس رم را سرعت بخشید. پروتستان های آن زمان، از این اتفاقات رو به رشد، اظهار شادمانی می کردند، اما در مقابل، کاتولیک ها بسیار خشمگین و عصبانی می شدند.
کسی که نسبت به تحولات فناوری مدرن آگاهی داشته باشد، این سوالات به ذهنش متبادر می شود که: چه کسی یا کسانی، به طور مشخص از توسعه و رشد تکنولوژی جدید بهره مند می شوند؟ کدام گروه، دسته یا شخص؟ و در این بین، کدام صنعت مقدم است؟ و دیگر اینکه، کدام گروه از مردم به واسطه ی آن، متحمل ضرر و زیان می شوند؟
بی شک رایانه در سرویس دهی به سازمان های بی شماری چون ارتش، خطوط هواپیمایی، بانک ها یا سازمان های متصدی امور مالیاتی، خدمات زیادی ارایه داده و خواهد داد و به همان میزان، پرواضح است که کاربرد رایانه ای برای محققان برجسته و حرفه ای در زمینه فیزیک و سایر علوم طبیعی بسیار ضروری است. ولی در باب فناوری رایانه ای ، این سوال مطرح است که رایانه تا کجا قادر است به این سیل متراکم جمعیت خدمات ارایه دهد؟ به کارگران صنایع استیل، متصدیان فروشگاه های میوه و تره بار، مکانیک های اتومبیل، موسیقی دانان، نانواها، خشت مال ها، دندان پزشکان و حتی حکما و بسیاری دیگر که کامپیوتر این روزها سر زده و بدون اجازه وارد زندگی آنها می شود؟ این افراد، مسایل شخصی و خصوصی خود را به راحتی در دسترس مؤسسات قدرتمند و ذی نفوذ قرار داده اند. اینان به راحتی مورد کنترل و پی گیری، قرار گرفته و موضوع آزمایش های زیادی قرار می گیرند و تصمیمات ناخواسته و ندانسته ای که برای آنها گرفته می شود، آنها را حیران و سرگردان می کند. این قبیل افراد، بیش از همیشه به )اعداد و ارقام تبدیل می شوند، پست های الکترونیکی
E mail   مزخرف و بیهوده آنها را میرانده و دفنشان می کند و در نهایت تبدیل( به اهداف سهل الوصولی برای مؤسسات تبلیغاتی و سیاسی می شوند.
در یک کلام، این افراد بازندگان انقلاب عظیم رایانه هستند. برندگان این عرصه که شرکت های رایانه ای، بنگاه های چندملیتی و یا دولت می باشند، بازندگان را نسبت به فناوری رایانه ای تشویق و ترغیب می کنند.
شیوه ی آنها بدین ترتیب است که ابتدا به بازندگان چنین القا می کنند که یک فرد میانسال با داشتن یک کامپیوتر شخصی قادر خواهد بود، حساب و کتاب چک های صادره اش را تنظیم کرده، دستورالعمل طبخ غذاها را مرتباً پیگری نماید و لیست خرید بهتر و حساب شده تری تهیه کند. بعدها می گویند که کامپیوتر این امکان را برای آنها فراهم کرده است که از داخل منزل خود در رأی گیری شرکت کنند، در خانه باشد و اقدام به خرید کنند و از هر گونه سرگرمی که دوست دارند، بهره ببرند.

مجموع اینها زندگی اجتماعی را غیرضروری ترسیم می نماید. امروزه اصحاب عصر فناوری اطلاعات ، مدعی هستند که هر چه اطلاعات شما در زمینه رایانه بیشتر باشد، قادر خواهید بود مشکلات و موانع بیشتری را حل کنید، نه تنها موانع شخصی، که می توانید بسیاری از معضلات اجتماعی را نیز مرتفع سازید، اما چگونه می توان باور کرد که این ادعاها واقعیت دارد؟ اگر امروزه در جهان، کودکانی باشند که از گرسنگی جان می سپارند، که قطعاً وجود دارند، به دلیل کمبود اطلاعات نیست.
سال هاست که ما به این دانش رسیده ایم که چگونه غذای مناسب و کافی برای کودکان کره ی زمین تهیه کنیم؛ پس چگونه اجازه می دهیم آنها از گرسنگی تلف شوند؟ اگر زنان مورد تجاوز قرار می گیرند، اگر طلاق، ترویج سکس و بیماری های روانی روبه افزایش است، هیچ کدام ارتباطی به کمبود اطلاعات ندارد. من به جرأت می گویم، اینها به خاطر فراموشی چیزهای دیگری است و فکر هم نمی کنم که من موظف به بیان و تشریح آنها برای حضار باشم. اگر تکنولوژی مدرن چنان ما را کور کرده باشد که مشکلات و گرفتاری ها را نبینیم، این عصر اطلاعات ، مایه ی نکبت و نابودی ما خواهد شد.
اینجاست که ما باید مدام از شیفتگان فناوری رایانه ای سوال کنیم که چرا چنین عمل می کنید؟ شما کدام جذابیت های را برمی شمرید؟ به دنبال تعویض قدرت با چه کسی هستید؟ مرکز کنترل این قدرت کجاست؟
غرض این نیست که درصدد تقبیح این مسایل باشم، چه رسد به این که بخواهم انگیزه های شیطانی و ناصواب را به کسی نسبت دهم. سخن اینجاست که در کنار منافعی که به یک گروه و ضررهایی که به گروهی دیگر می رسد، این سوالات اساسی مطرح است. بنابراین، نکته ی دوم چنین شد که همواره در تحولات تکنولوژیک، یک طرف ذی نفع و طرف دیگر بازنده است.

? نکته ی سوم
در هر تکنولوژی، به طور ثابت یک ایده ی مؤثر و محوری موجود است؛ بعضی اوقات نیز دو یا سه ایده ی منتفذ و مؤثر وجود دارد. این ایده ها اغلب به دلیل خاصیت ذهنی شان از معرض دید ما به دور می مانند، ولی این بدان معنا نیست که اثرات علمی بر جای نگذارند. شاید این سخن قدیمی ترها را شنیده باشید که آدمی که چکش در دست دارد، همه چیز را میخ می بیند این بیان قابل تعمیم است: آدمی که مداد به دست است، همه چیز برایش مجله به نظر می رسد. کسی که دوربین تلویزیونی به دست گرفته است، همه چیز برای او یک صحنه و سوژه ی تصویری است. آدمی که کامپیوتر در اختیار دارد، همه چیز را داده های اطلاعات فرض می کند. معنای ظاهری این عبارات، مورد نظر نیست؛ آن چه در ورای این کلمات قصار نهفته و توجه ما را جلب می کند، این است که هر تکنولوژی به همراه خود اقتضایات و ضرر و زیان هایی دارد.
در فرهنگ غیرمکتوب (گفتاری)، حافظه ی بشر مهم ترین نقش را دارد، هم چنان که ضرب المثل ها، حکمت ها، اشعار و تصانیف، اهمیت به سزایی داشته و در درون آنها مجموعه دانش شفاهی انباشته ای است که طی اعصار و قرون گذشته شکل گرفته است. به همین خاطر است که سلیمان (ع) حکیم ترین و با سوادترین مردان عصر خود بود. آن گونه که نقل می کنند، در میان پادشاهان آن دوران، او 3000 ضرب المثل حفظ بوده است، اما در فرهنگ مکتوب، چنین شاهکارهای ذهنی، بیهوده و وقت گیر تلقی می شوند و ضرب المثل ها فقط خیالات و تصوراتی بی ربط هستند. کسی که با نوشتار سروکار دارد، علاقه وافری به سازمان منظم و تحلیل سیستماتیک دارد، کسی که با تلویزیون حشر و نشر دارد، ارزش لحظه ها را بیشتر از تاریخ می داند. در مورد اصحاب رایانه چه باید بگوییم؟ کسانی که از کاربران پرطرفدار کامپیوتر به شمار می روند، برای اطلاعات، بیشتر از علم و به طور مشخص حکمت و دانایی ارزش قایلند. یقیناً در عصر رایانه، مفهوم حکمت و دانایی به طور کامل از بین می رود.
پس خلاصه ی نکته ی سوم چنین می شود که هر تکنولوژی فلسفه ای دارد که در وادار کردن مردم به نوعی خاص از تفکر، نحوه ی استفاده از اعضا و جوارح، نحوه ی قانومند کردن جهان، تقویت بعضی از حس های ما و فروکش کردن برخی از تمایلات فکری و اجتماعی، تأثیر داشته و به نوعی پشتوانه آن محسوب می شود. این ایده، خلاصه ی بیان مشهور مارشال مک لوهان، کاتولیک معروف است که می گوید: رسانه، پیام است .

? نکته ی چهارم:
نکته ی چهارم به این شرح است: تغییرات تکنولوژیکی، خاصیت تقویت کنندگی ندارند، بلکه توازن اکولوژیکی را بر هم می زنند. با یک مقایسه بهتر می توان این مطلب را تشریح نمود. اگر یک قطره رنگ قرمز، داخل پیاله ای پر از آب تمییز بریزیم، چه اتفاقی رخ می دهد؟ آیا آب تمییز به همراه یک قطره رنگ خواهیم داشت؟ مسلماً خیر. ما مولکول های آب را از نو رنگ آمیزی کرده ایم. این همان چیزی است که من آن را تغییرات اکولوژیکی می نامم. در سال 1500، بعد از اختراع ماشین چاپ، شما دیگر اروپای قدیمی نداشتید که به آن ماشین چاپ اضافه شده باشد، بلکه با اروپایی متفاوت روبه رو بودید. بعد از [اختراع] تلویزیون، آمریکا دیگر آن آمریکایی نبود که فقط تلویزیون به آن افزوده شده باشد؛ تلویزیون به رقابت های سیاسی انتخابات، به هر خانه، مدرسه و صنعت و غیره، رنگ و لعاب جدیدی بخشیده بود.
به همین خاطر است که باید در قبال ابداعات فنی، محتاطانه پیش برویم. نتایج و آثار این تحولات، همواره گسترده و اغلب غیرقابل پیش گویی و تغییر ناپذیرند. به همین علت است که باید نسبت به سرمایه سالاران (کاپیتالیست ها) خیلی هم خوش بین نباشیم. سرمایه سالاران در یک جمله، بیش از این که بخواهند شخصاً خود را به خطر بیندازند، جهت خطر را متوجه فرهنگ می کنند. خلاق ترین و شجاع ترین آنها، به فکر بهره بردای هر چه بیشتر از تکنولوژی است، بدون توجه به این که چه سنت هایی در این مسیر به فراموشی سپرده می شوند و یا این که اصلاً فرهنگ منهای سنت های دیرین، بقایی خواهد داشت یا خیر؟ بهتر است بگوییم، آنها در یک واژه خلاصه می شوند: رادیکال ها . در آمریکا، مشهورترین عناصر افراطی، همیشه سرمایه سالاران بوده اند؛ مردانی چون بل. ادیسون، فورد، کارنگی، سارنوف، گلدوین. این بزرگان، قرن 19 را محو کرده و قرن بیستم را رقم زدند و هنوز برای من روشن نشده است که چرا این سرمایه سالاران را محافظه کار تلقی می کنند؟ شاید به این دلیل باشد که تمایل به پوشیدن کت و شلور تیره به همراه کراوات خاکستری داشتند!
در هر صورت باید نسبت به کاپیتالیست ها، وسواس و دقت بیشتری به خرج دهیم. شاهد مثال این که، آنها از خانواده، ازدواج، پرهیزکاری و عزت نفس دم می زنند، اما اگر برایشان فرصتی پیش آید که از ظرفیت های اقتصادی فناوری مدرن بهره جویند، آن ارزش ها و فضیلت ها را به فراموشی می سپارند.
به جاست که در این رابطه به دو مثال اشاره کنم که امروزه آمریکا با آن دست به گریبان است؛ اولین مورد در ارتباط با مسأله آموزش است. در قرن حاضر چه کسی بیشترین تأثیر را بر فرآیند آموزش گذاشته است؟ اگر بگویید جان دیویی یا هر فیلسوف دیگر، می گویم اشتباه می کنید. تأثیرگذارترین آنها، مردان گمنانی بودند با کت و شلواهای خاکستری که در حومه نیویورک، پرینستون و نیوجرسی اقامت داشتند. آنها در فراگیری و رشد تکنولوژی که از آنها به عنوان تست های استاندارد (
GRE), (SAT), (IQ ) نام می بریم، نقش مهم و به سزایی داشتند. این تست ها، مفهوم یادگیری را مجدداً از نو معنا کرده و موجبات بازنگری برنامه های آموزشی را فراهم آوردند.
مثال دوم در ارتباط با سیاست است. امروزه واضح و آشکار است، آنهایی که اساسی ترین تأثیر را بر سیاست آمریکا داشته اند، ایدیولوگ های سیاسی یا دانشجویان معترض با موهایی بلند، به همراه کپی هایی از [آموزه های] کارل مارکس [و یا دیگر متفکرین اجتماعی و سیاسی] در زیر بغل هایشان نیستند. اصلاح طلبان تندرویی که سیاست آمریکا را از اساس تغییر دادند، صاحبان شرکت هایی بودند با لباس های تیره و کراوات های خاکستری که تلویزیون آمریکا را اداره می کنند. آنها به دنبال ساختن سرگرمی از گفتمان های سیاسی نبودند؛ آنها نمی خواستند مانع رسیدن آدم های بی نهایت چاق [و در عین حال بالیاقت] به پست های عالی سیاسی شوند. 1 قصدشان محدود کردن رقابت های سیاسی در آگهی تجاری 30 ثانیه ای نبود؛ آن چه آنها دنبال می کردند، تبدیل تلویزیون به ماشین پول سازی بود که بی وقفه کار می کرد. از همین جا بود که خیلی راحت، طی فرآیندی، گفتمان بنیادین سیاسی را ضایع نمودند.

? نکته ی پنجم
در اینجا می رسیم به پنجمین و آخرین نکته و آن بدین شرح است: تکنولوژی های نوین به دنبال آن هستند که افسانه ای شوند. این واژه را به مفهومی به کار می برم که نقاد ادبی فرانسوی، رونالد بارتز، از آن استفاده نمود. منظور وی در آنجا از به کارگیری این واژه، اشاره به نوعی رویکرد همگانی به اختراعات فنی است، با این تصور که این اکتشافات، خدادادی بوده و جزء ذاتی و طبیعت اشیاء [و نتیجه سیر تکاملی تاریخ] هستند. ماشین، هواپیما، تلویزیون، سینما و روزنامه ها و نه به خاطر جلوه های تصنعی آنها در برخی زمینه های خاص سیاسی و تاریخی، بلکه به این دلیل که مواهب طبیعی تلقی می شوند. جایگاه اسطوره ای و افسانه گونه پیدا کرده اند. خطر آن جاست که یک تکنولوژی، صورت اسطوره ای پیدا کند، چرا که اگر این گونه شد، دیگر به راحتی مستعد اصلاح یا کنترل نیست. به عنوان مثال، طرحی مبنی بر عدم پخش برنامه های تلویزیونی تا ساعت 5 بعدازظهر و خاتمه برنامه ها در ساعت 11 عصر را با مردم آمریکا در میان بگذارید، این ایده ها بسیار خنده دار و مسخره جلوه می کند. این طرز تلقی به دلیل مخالفت آنها با این ایده ی فرهنگی نیست.
آنها به این خاطر شما را مسخره می کنند که پیشنهاد شما را تغییر در یکی از ارکان طبیعت تلقی می کنند. چیزی شبیه این که پیشنهاد کنید، خورشید به جای طلوع در ساعت 6 صبح، 10 صبح طلوع کند. هر زمان که به قابلیت افسانه ای شدن تکنولوژی فکر می کنم، این سخن پاپ ژان پل دوم در خاطرم جلوه می کند که می گوید علم قادر است، دین را از خطا و موهـوم پرستی پاک کند. دین می تواند علم را از بت پرستی و خودکامگی تنزیه نماید . آن چه من معتقدم، این است که اشتیاق افراطی ما به تکنولوژی می تواندبه نوعی از بت پرستی و اعتقاد ما به خدمت رسانی آن، می تواند به خودکامگی کاذب بینجامد.
بهترین تلقی از تکنولوژی این است که تکنولوژی، مزاحمی عجیب و غریب است و فراموش نکنیم که محصول گونه ای از تدبیر الهی نبوده، بلکه ساخت خلاقیت و غرور انسان است و ظرفیت بالقوه خوبی یا بدی آن، کاملاً بستگی به میزان آگاهی و شناخت انسان از آن چه تکنولوژی با ما و برای ما می کند، دارد.
اینها، مجموع 5 نکته ای بود که در باب تحولات فنی به عرض رساندم. اول اینکه، ما همیشه برای دستیابی به تکنولوژی، ملزم به پرداخت هزینه ایم و هر چه این فناوری، عظیم تر و پیچیده تر باشد، هزینه ای که می پردازیم، بیشتر است. دوم اینکه، در این بین همیشه گروهی برنده و دیگران بازنده اند و برندگان می کوشند تا به مغلوبین القا کنند که برنده شده اند. سوم اینکه، در نهاد هر فناوری مهم، نوعی تبعیض و تعصب معرفت شناختی سیاسی یا اجتماعی نهفته است. گاهی این تعصب ها نتایج حاصله را تحت الشعاع خود قرار می دهد و گاهی هم نه. [اختراع] ماشین چاپ، سنت های گفتاری ما را به نابودی کشاند. تلگراف، فاصله را بی معنا نمود. تلویزیون، واژه را بی معنا کرده است و شاید کامپیوتر، در آینده زندگی را بی ارزش کند و قس علی هذا. چهارم، فناوری مدرن تقویت کننده نیست، بلکه اکـولوژیکی است، بدین معنا که توازن همه چیز را بر هم می زند.
و در نهایت، پنجمین نکته این که، تکنولوژی دوستدار اسطوره ای شدن است؛ توضیح اینکه، فناوری امروز می خواهد بخشی از نظم طبیعی جهان شمرده شود و بر همین اساس، زندگی ما را بیش از آنچه برای ما ضرورت دارد، تحت نفوذ و سیطره ی خود درآورد. اگر فرصت بیشتری در اختیار داشتم، مسایل قابل توجه دیگری هم در این باب بود که به عرض رسانده شود، اما به همین قدر اکتفا می کنم و عرایضم را با ذکر این مهم به پایان می رسانم: در گذشته، با چشمانی بسته با این گونه تغییر و تحولات در حوزه تکنولوژی برخورد می کردیم؛ شعار ناگفته ی ما به خدمت گرفتن تکنولوژی است و تا به امروز، بیشتر توان خود را در راه برآورده کردن نیازهای تکنولوژی به کار بسته ایم تا نیازهای فرهنگ؛ این کار نوعی حماقت است، به ویژه در عصر تحولات گسترده تکنولوژیک. باید با چشمانی کاملاً باز حرکت کنیم تا پیش از آن که به استخدام تکنولوژی درآییم، آن را به خدمت خود درآوریم.

 

 

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط محسن یزدانی زازرانی 91/5/4:: 10:58 صبح     |     () نظر

ناوری   Grid چیست ؟

 

فناوری   Grid چیست ؟

 

اینترنت روز به روز بیشتر متحول می‌شود و تغییر می‌کند. البته اینترنتی که ایرانیان می‌شناسند با اینترنتی که بقیه دنیا می‌شناسد تفاوت‌هایی دارد که یکی از آنها به مقوله سرعت برمی‌گردد. در حالی که اینترنت پرسرعت ما در مقیاس خانگی از 128 مگابیت در ثانیه فراتر نمی‌رود، در آن سوی آب‌ها مردم در خانه‌هایشان سرعت‌های چند گیگابایت در ثانیه را تجربه می‌کنند و به خدماتی دسترسی دارند که ما فعلا باید در خواب ببینیم  .
به هر حال همین سرعت‌های سرسام آور هم دیگر آن ور آبی‌ها را راضی نمی‌کند و برای همین به فکر استفاده از فناوری‌های جدیدی افتاده‌اند. با این حساب اینترنت با ساختار فعلی‌اش در آینده نه چندان دور به خاطره‌ها می‌پیوندد و به چیزی قدیمی و از دور خارج‌شده مبدل می‌شود  .
دانشمندان و محققان آزمایشگاه‌های سرن در قلب اروپا که ایجاد اینترنت در دهه 90 به کمک آنها صورت گرفت، به تازگی جایگزینی فوق سریع برای آن طراحی کرده‌اند که بارگذاری محتویات یک دی‌‌وی‌دی را در چند ثانیه ممکن می‌سازد.
برآوردها نشان می‌دهد که سرعت این شبکه نسل جدید حدود 10 هزار برابر سرعت شبکه پرسرعت فعلی است.
شبکه مذکور که فعلا نام Grid بر آن نهاده شده تا حدی قدرتمند است که با آن می‌توان کل مجموعه آثار موسیقی یک خواننده را در کسری از ثانیه از یک سوی دنیا به سوی دیگر آن فرستاد. از جمله دیگر فواید راه‌اندازی این شبکه پرسرعت ارسال تصاویر با کیفیت و حجم اصلی، اجرای آنلاین انواع بازی‌های رایانه ای به طور شبکه ای با حضور صدها هزار کاربر و تسهیل دسترسی به محتوای ویدئویی با کیفیت بالا و قیمت مناسب برای افراد در هر نقطه جهان است.
دیوید بریتون، استاد فیزیک دانشگاه گلاسکو و از جمله چهره‌های کلیدی پروژه Grid معتقد است که این فناوری نوین انقلابی در جهان ایجاد خواهد کرد که حدس زدن ابعاد آن از توان ما خارج است. به گفته او وقتی رایانه‌ها چنین قدرتی پیدا کنند، نسل‌های آتی خواهند توانست به شیوه‌ای متفاوت از مردم امروز با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و با هم همکاری کنند، شیوه‌هایی که حتی در تصور نسل فعلی نمی‌گنجد.
قدرت grid در تابستان امسال و در روزی که از سوی دانشمندان مرکز سرن روز دکمه قرمز نامیده شده، بیشتر آشکار خواهد شد. در این روز شبکه مذکور به طور آزمایشی راه‌اندازی خواهد شد تا اطلاعات با سرعتی باور نکردنی منتقل شوند و تعداد بیشتری از مردم در جریان جزییات این تحول جدید قرار بگیرند.
سرن که در نزدیکی ژنو واقع است اجرای پروژه grid را 7 سال پیش آغاز کرد. در آن زمان محققان موفق به ساخت وسیله‌ای جدید موسوم به Large Hadron Collider شدند که سرعت حرکت ذرات را به میزان قابل توجهی تسریع می‌کرد. این ابزار در اصل برای پی بردن به زمان قطعی شکل گیری جهان ساخته شده بود. اما پژوهشگران متوجه شدند LHC قادر به تولید حجم زیادی از اطلاعات است که در یک سال معادل با محتویات 56 میلیون سی دی است.
لازم به توضیح است که با این تعداد سی دی می‌توان یک توده غول پیکر به ارتفاع 40 مایل ایجاد کرد.
پس از آن که دانشمندان سرن به این نکته مهم پی بردند به سرعت دست به کار شدند تا اینترنت را هم متحول کنند. اما در همان ابتدا مشخص شد که از مزایای کشف جدید به این زودی‌ها نمی‌توان استفاده کرد. علت آن بود که زیرساخت‌های فعلی اینترنت در اصل برای تماس‌های تلفنی و مخابراتی طراحی شده و اگر قرار باشد این حجم از اطلاعات در آن جاری شود کل زیرساخت‌های ارتباطی جهان مختل خواهد شد.
به بیان دیگر زیرساخت‌های فعلی ظرفیت و توان انتقال این حجم از اطلاعات را ندارد. در نتیجه قرار شد شبکه grid با استفاده از کابل‌های فیبر نوری و مراکز جدید مسیریابی داده (routing centre) راه‌اندازی شود. با این حساب برای بهره مندی از امکانات این شبکه نمی‌توان روی تجهیزات فعلی حساب کرد. تا کنون حدود 55 هزار سرور برای بهره‌مندی از Grid در نقاط مختلف جهان نصب شده است و انتظار می‌رود ظرف دو‌‌سال آینده تعداد این سرورها به 200‌ هزار عدد برسد.
پروفسور تونی دیول مدیر فنی پروژه Grid در این مورد می‌گوید: ما به شدت به افزایش قدرت محاسباتی و پردازش نیاز داریم. برای همین grid را راه‌اندازی کردیم. اما برای رسیدن موفقیت به موارد دیگری هم نیاز داریم. به عنوان مثال برای فعالیت رایانه‌هایی که قرار است در این طرح به کار گرفته شوند به نیروی برق زیادی احتیاج داریم. اگر بخواهیم این طرح را در سراسر جهان پیاده کنیم خیلی چیزها باید تغییر کند. به هر حال شبکه ما باید آن قدر قدرتمند باشد که بتواند اطلاعات را به سرعت از یک مرکز تحقیقاتی به مرکز مشابهی در آن سوی دنیا بفرستد. در حال حاضر این شبکه نو ظهور که به طور موازی با اینترنت کار می‌کند، بین آزمایشگاه‌های سرن و 11‌‌مرکز در ایالات متحده، کانادا، شرق آسیا و اروپا ارتباط برقرار می‌کند. هر یک از این مراکز چند مرکز تحقیقاتی، دانشگاهی و پژوهشی دیگر را در داخل همان کشور تحت پوشش قرار می‌دهند. به عنوان مثال آزمایشگاه Rutherford Appleton در Oxford Shire انگلستان به تنهایی دارای 8000 سرور در سیستم grid است و با این حساب تمامی دانشجویان و اساتید دانشگاه از پاییز امسال می‌توانند به جای شبکه عادی اینترنت از grid استفاده کنند.
یان برد، مدیر این پروژه در مرکز محاسبات رایانه‌ای پرسرعت سرن معتقد است که فناوری grid اینترنت را آن قدر پرسرعت می‌کند که مردم دیگر تمایلی به ذخیره سازی اطلاعات روی رایانه‌های شخصی خود نخواهند داشت و در عوض از اینترنت برای ذخیره‌سازی داده‌های مورد علاقه خود بهره خواهند برد.
وی می‌گوید: من در این مورد اصطلاح ‌ cloud computing را به کار می‌برم. به زودی مردم تمام اطلاعات‌شان را به طور آنلاین نگهداری کرده و به همین علت خواهند توانست در هر زمان و مکان به این اطلاعات دسترسی پیدا کنند.

به گفته دانشمندان تبادل اطلاعات از طریق شبکه جدید با چنان سرعتی صورت می‌گیرد که انجام فرایندهای سنگین و پیچیده محاسباتی از طریق برقراری ارتباط با هزاران رایانه را در سراسر جهان امکان پذیر خواهد کرد. با این حساب محققان و دانشگاهیان دیگر نباید برای تکمیل یک پروژه کاری از طریق اینترنت ساعت‌ها پای دستگاه رایانه انتظار بکشند.
هر چند این فناوری نوظهور لااقل تا چند سال آینده در دسترس کاربران عادی اینترنت قرار نخواهد گرفت، اما از هم اکنون بسیاری از شرکت‌های مخابراتی و صاحبان مشاغل برای به کارگیری آن و ارائه خدمات جدید اظهار آمادگی کرده‌اند. بدون شک علاقه‌مندان به فیلم و سینما که نمی‌توانند برای تماشای جدیدترین فیلم‌های روز جهان چند ساعت صبر کنند از جمله مشتریان پر و پا قرص grid خواهند بود.
در حال حاضر بارگذاری کامل یک دی وی دی از طریق شبکه اینترنت پرسرعت به طور متوسط سه ساعت طول می‌کشد، حال آن که از طریق grid برای این کار حداکثر به 5 ثانیه زمان نیاز است

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط محسن یزدانی زازرانی 91/5/3:: 10:24 صبح     |     () نظر

تست روانشناسی جدید و جالب

اگر مایلید اطلاعات بیشتری درمورد شخصیت خودتان وخصوصیاتی که باعث می شوند دیگران شما را بیشتردوست داشته باشند پیدا کنید به تست زیربا کمال صداقت پاسخ دهید.این تست جدیدترین تست روان شناسی درکشورآمریکا است.

1- فرض کنید شما مشخصه صورت کسی هستید,کدام قسمت ازصورت او هستید؟

الف : چین وچروک
ب : لکه
ج : خال زیبایی
د : کک ومک
ت :لبخند

2- دوست دارید چه نوع پرنده ای باشید؟

الف : شباهنگ
ب : جغد
ج : عقاب
د : فلامینگو
ت : پنگوئن


3- کدام یک ازآلات موسیقی را دوست دارید؟

الف: پیانو
ب : ویلون
ج : سازدهنی
د : گیتار
ت : دف


4- کدام یک ازبرنامه های تلویزیونی برای شما جالب تراست؟

الف : اخباروبرنامه های مستند
ب : فیلم های درام وزندگی نامه
ج : هیجانی وپلیسی
د : عشقی وماجرایی
ت : کمدی وکارتون


5- کدام یک ازبازی های شهربازی را بیشتردوست دارید؟

الف : هیچ کدام , من ازشهربازی متنفرم
ب : قطاریا قایق
ج : نمایش واجرای کمدی
د : چرخ وفلک ووسایلی که سریع می چرخند
ت :ترن های هوایی سریع السیر


6- آیا شما به اشتباهات خودتان می خندید؟

الف : هرگز
ب : به ندرت
ج : برخی مواقع
د: معمولا
ت: همیشه


7- اگردوست شما سربه سرتان گذاشت چه عکس العملی نشان می دهید؟

الف : عصبانی می شوید
ب: ناراحت می شوید
ج : برایتان جالب است
د: تلافی می کنید
ت :چندین برابرتلافی می کنید


8- اولین چیزی که صبح موقع بیدارشدن به فکرتان خطورمی کند چیست؟

الف : کارویا تحصیل
ب: مشکلات زندگی
ج : صبحانه
د : روزی که درپیش دارید
ت : کاری که تا شب انجام خواهید داد


9- درزندگیتان چه شعاری دارید؟

الف :وقت طلاست
ب: سحرخیزباش تا کامروا باشی
ج : آنچه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
د : زندگی کن وبه دیگران هم اجازه زندگی کردن بده
ت : بی خیال باش , هرچه بادا باد


10- آیا به همه حیوانات علاقه مندید؟

الف : اصلا
ب: تعداد کمی ازحیوانات
ج : برخی ازحیوانات
د: بیشترحیوانات
ت : تمام حیوانات


11- شما لبخند می زنید؟

الف : هرگز
ب: به ندرت
ج : گاهی اوقات
د :اغلب
ت : آنقدرزیاد که برخی فکرمی کنند دیوانه هستم


12- نظردیگران راجع به شما اغلب کدام مورد است؟

الف : بی رحم
ب : سرد وبی احساس
ج :زیبا
د : دوست داشتنی
ت : خوشگذران


13- شما احساس عشق وقدردانی خود را نشان می دهید؟

الف : هرگز
ب : به ندرت
ج : گاهی
د :اغلب
ت : حداکثرتا جایی که امکان دارد


14- شما اعتقاد دارید که برای شاداب بودن باید ساعاتی ازروز را منحصرا صرف خودتان کنید؟

الف :اصلا
ب: احتمالا نه
ج : گاهی
د : بله
ت : البته ,تا جایی که امکان دارد به خودتان می رسید



15- آیا زندگی شما بابرنامه ریزی پیش می رود؟

الف : من حتی درتعطیلات هم برنامه ریزی می کنم
ب : همیشه برنامه ریزی می کنم
ج : بستگی به روزهفته دارد
د :درصورت امکان اجازه می دهم که خودش پیش آید
ت:همیشه بدون برنامه ریزی روزها را طی می کنم
 

 


حال امتیازات کنارگزینه هایی را که انتخاب کرده اید جمع کنید.
گزینه الف1 امتیار, گزینه ب 2امتیاز , گزینه ج 3 امتیاز, گزینه د 4 امتیاز, گزینه ت 5 امتیازدارد سپس امتیازات خودتان ازپانزده سوال تست را مطابق با متن های زیرمقایسه کنید.



اگرامتیازشما بین 1تا 20باشد :
بدین معنی است که شما سوسن سفید هستید ..مردم شما را به خاطرپشتکارتان ,ازجان ودل مایه گذاشتنتان وموفقیت هایتان تقدیرمی کنند.اهداف مشخصی دارید وفکرتان برکارتان متمرکزاست .احتمالا فرزند اول خانواده هستید .احساستان را به سختی ابرازمی کنید .یکی ازمهمترین نگرانی های شما این است که چگونه دربرابرافراد مختلف ظاهرشوید.اندیشه هایتان کمی متمایل به بدبینی است .اعتماد به نفس دارید ولی درباطن گاهی به خود اعتماد ندارید.قادرهستید که هدفی تعیین کنید وبه آن برسید.بعضی مواقع دنیا را با دیدی باریک بین می نگرید .احساس می کنید که وقت کمی برای رسیدن به آرزوهایتان دارید.
مواظب باشید جدی بودنتان شما را ازدنیای اطراف دورنکند .خونسرد باشید واززندگیتان لذت ببرید .کارهایی انجام دهید که ازآنها لذت می برید .با انجام این دستورات قوه خلاقیت تان شکوفا می شود .سعی کنید که بیشتربخندید وبا دیگران درتماس باشید.

 


اگرامتیازشما بین 21تا 54 باشد :
بدین معنی است شما یک گل رزهستید .کمی تیغ دارید ولی زیبایی های بسیاری دارید .حس شوخ طبعی دارید ولی ازشنیدن جوک لذت می برید.احتمالا فرزند وسط خانواده هستید مردم دوست دارند دوروبرشما باشند .خونگرم هستید .دوستان صمیمی بسیاری دارید.زندگی را بادید واقع بینانه می نگرید .آگاهید که زندگی ازخوبی ها وبدی ها تشکیل شده است .قادرید شانس خودتان را با توجه به سرمایه های که دارید امتحان کنید .سخت کوش هستید وبه اهدافتان پایبندید .دوست دارید خودتان باشید واین مساله به شما اعتماد به نفس می دهد مشکلترین مساله درزندگیتان یکنواخت بودن مسایل است .یکنواختی درهرمساله ای شما را آزارمی دهد وباعث کسل شدن روحیه شما می شود .
به شما پیشنهاد می گردد که افق دیدتان را وسیع ترکنید .مسایل جدیدی را تجربه وکشف کنید .آنگاه متعجب خواهید شد که چه نتایج زیبایی به دست آورده اید ومهمترازهمه اینکه فراموش نکنید که درهمه چیزدنبال زیبایی بگردید مخصوصا درخودتان .
 

 

اگرامتیازشما بین 55 تا 75 باشد :
بدین معنی است که شما یک گل آفتابگردان هستید دربستری ازگلهای رز.یک ویژگی بارزدرشما وجود دارد که باعث گرمادهی به دیگران وجلوه گری شما می شود .ممکن است شما کوچکترین فرزند خانواده ویا تنها فرزند باشید ..دروقت لازم جدی هستید ولی دوستانتان شما را به عنوان یک شخص شوج طبع می شناسند .ازگفتن جوک لذت می برید .گاهی شیطنت می کنید .مایلید که با افراد جدید وجالبی درزندگیتان آشنا شوید .با افرادی که هیچ وقت نمی خندند راحت نیستید ..دید مثبتی به زندگی دارید ..درهمه چیزبه دنبال خوبیها هستید .بیدی نیستید که با هربادی بلرزید .گرم ,دوست داشتنی ,با وفا واجتماعی هستید وهرکدام ازاین صفات می تواند دلیلی برای خوب بودن شما باشد .انرژی نامحدودی دارید ولی انگیزه تان کم است .برای شما مشکل است که فقط برروی یک کارمتمرکز شوید به شما پیشنهاد می گردد که اجازه دهید مردم روی جدی شما راهم ببینند همان طورکه چهره شاد شما را می بینند .دراین صورت می خواهند که همیشه با شما باشند .به احساسات دیگران احترام بگذارید ازاین شاخه به آن شاخه نپرید وکاری راکه دوست دارید انتخاب کنید وتا پایان آن را انجام دهید .

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط محسن یزدانی زازرانی 91/5/1:: 12:33 عصر     |     () نظر

تست روانشناسی جدید و جالب

اگر مایلید اطلاعات بیشتری درمورد شخصیت خودتان وخصوصیاتی که باعث می شوند دیگران شما را بیشتردوست داشته باشند پیدا کنید به تست زیربا کمال صداقت پاسخ دهید.این تست جدیدترین تست روان شناسی درکشورآمریکا است.

1- فرض کنید شما مشخصه صورت کسی هستید,کدام قسمت ازصورت او هستید؟

الف : چین وچروک
ب : لکه
ج : خال زیبایی
د : کک ومک
ت :لبخند

2- دوست دارید چه نوع پرنده ای باشید؟

الف : شباهنگ
ب : جغد
ج : عقاب
د : فلامینگو
ت : پنگوئن


3- کدام یک ازآلات موسیقی را دوست دارید؟

الف: پیانو
ب : ویلون
ج : سازدهنی
د : گیتار
ت : دف


4- کدام یک ازبرنامه های تلویزیونی برای شما جالب تراست؟

الف : اخباروبرنامه های مستند
ب : فیلم های درام وزندگی نامه
ج : هیجانی وپلیسی
د : عشقی وماجرایی
ت : کمدی وکارتون


5- کدام یک ازبازی های شهربازی را بیشتردوست دارید؟

الف : هیچ کدام , من ازشهربازی متنفرم
ب : قطاریا قایق
ج : نمایش واجرای کمدی
د : چرخ وفلک ووسایلی که سریع می چرخند
ت :ترن های هوایی سریع السیر


6- آیا شما به اشتباهات خودتان می خندید؟

الف : هرگز
ب : به ندرت
ج : برخی مواقع
د: معمولا
ت: همیشه


7- اگردوست شما سربه سرتان گذاشت چه عکس العملی نشان می دهید؟

الف : عصبانی می شوید
ب: ناراحت می شوید
ج : برایتان جالب است
د: تلافی می کنید
ت :چندین برابرتلافی می کنید


8- اولین چیزی که صبح موقع بیدارشدن به فکرتان خطورمی کند چیست؟

الف : کارویا تحصیل
ب: مشکلات زندگی
ج : صبحانه
د : روزی که درپیش دارید
ت : کاری که تا شب انجام خواهید داد


9- درزندگیتان چه شعاری دارید؟

الف :وقت طلاست
ب: سحرخیزباش تا کامروا باشی
ج : آنچه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
د : زندگی کن وبه دیگران هم اجازه زندگی کردن بده
ت : بی خیال باش , هرچه بادا باد


10- آیا به همه حیوانات علاقه مندید؟

الف : اصلا
ب: تعداد کمی ازحیوانات
ج : برخی ازحیوانات
د: بیشترحیوانات
ت : تمام حیوانات


11- شما لبخند می زنید؟

الف : هرگز
ب: به ندرت
ج : گاهی اوقات
د :اغلب
ت : آنقدرزیاد که برخی فکرمی کنند دیوانه هستم


12- نظردیگران راجع به شما اغلب کدام مورد است؟

الف : بی رحم
ب : سرد وبی احساس
ج :زیبا
د : دوست داشتنی
ت : خوشگذران


13- شما احساس عشق وقدردانی خود را نشان می دهید؟

الف : هرگز
ب : به ندرت
ج : گاهی
د :اغلب
ت : حداکثرتا جایی که امکان دارد


14- شما اعتقاد دارید که برای شاداب بودن باید ساعاتی ازروز را منحصرا صرف خودتان کنید؟

الف :اصلا
ب: احتمالا نه
ج : گاهی
د : بله
ت : البته ,تا جایی که امکان دارد به خودتان می رسید



15- آیا زندگی شما بابرنامه ریزی پیش می رود؟

الف : من حتی درتعطیلات هم برنامه ریزی می کنم
ب : همیشه برنامه ریزی می کنم
ج : بستگی به روزهفته دارد
د :درصورت امکان اجازه می دهم که خودش پیش آید
ت:همیشه بدون برنامه ریزی روزها را طی می کنم
 

 


حال امتیازات کنارگزینه هایی را که انتخاب کرده اید جمع کنید.
گزینه الف1 امتیار, گزینه ب 2امتیاز , گزینه ج 3 امتیاز, گزینه د 4 امتیاز, گزینه ت 5 امتیازدارد سپس امتیازات خودتان ازپانزده سوال تست را مطابق با متن های زیرمقایسه کنید.



اگرامتیازشما بین 1تا 20باشد :
بدین معنی است که شما سوسن سفید هستید ..مردم شما را به خاطرپشتکارتان ,ازجان ودل مایه گذاشتنتان وموفقیت هایتان تقدیرمی کنند.اهداف مشخصی دارید وفکرتان برکارتان متمرکزاست .احتمالا فرزند اول خانواده هستید .احساستان را به سختی ابرازمی کنید .یکی ازمهمترین نگرانی های شما این است که چگونه دربرابرافراد مختلف ظاهرشوید.اندیشه هایتان کمی متمایل به بدبینی است .اعتماد به نفس دارید ولی درباطن گاهی به خود اعتماد ندارید.قادرهستید که هدفی تعیین کنید وبه آن برسید.بعضی مواقع دنیا را با دیدی باریک بین می نگرید .احساس می کنید که وقت کمی برای رسیدن به آرزوهایتان دارید.
مواظب باشید جدی بودنتان شما را ازدنیای اطراف دورنکند .خونسرد باشید واززندگیتان لذت ببرید .کارهایی انجام دهید که ازآنها لذت می برید .با انجام این دستورات قوه خلاقیت تان شکوفا می شود .سعی کنید که بیشتربخندید وبا دیگران درتماس باشید.

 


اگرامتیازشما بین 21تا 54 باشد :
بدین معنی است شما یک گل رزهستید .کمی تیغ دارید ولی زیبایی های بسیاری دارید .حس شوخ طبعی دارید ولی ازشنیدن جوک لذت می برید.احتمالا فرزند وسط خانواده هستید مردم دوست دارند دوروبرشما باشند .خونگرم هستید .دوستان صمیمی بسیاری دارید.زندگی را بادید واقع بینانه می نگرید .آگاهید که زندگی ازخوبی ها وبدی ها تشکیل شده است .قادرید شانس خودتان را با توجه به سرمایه های که دارید امتحان کنید .سخت کوش هستید وبه اهدافتان پایبندید .دوست دارید خودتان باشید واین مساله به شما اعتماد به نفس می دهد مشکلترین مساله درزندگیتان یکنواخت بودن مسایل است .یکنواختی درهرمساله ای شما را آزارمی دهد وباعث کسل شدن روحیه شما می شود .
به شما پیشنهاد می گردد که افق دیدتان را وسیع ترکنید .مسایل جدیدی را تجربه وکشف کنید .آنگاه متعجب خواهید شد که چه نتایج زیبایی به دست آورده اید ومهمترازهمه اینکه فراموش نکنید که درهمه چیزدنبال زیبایی بگردید مخصوصا درخودتان .
 

 

اگرامتیازشما بین 55 تا 75 باشد :
بدین معنی است که شما یک گل آفتابگردان هستید دربستری ازگلهای رز.یک ویژگی بارزدرشما وجود دارد که باعث گرمادهی به دیگران وجلوه گری شما می شود .ممکن است شما کوچکترین فرزند خانواده ویا تنها فرزند باشید ..دروقت لازم جدی هستید ولی دوستانتان شما را به عنوان یک شخص شوج طبع می شناسند .ازگفتن جوک لذت می برید .گاهی شیطنت می کنید .مایلید که با افراد جدید وجالبی درزندگیتان آشنا شوید .با افرادی که هیچ وقت نمی خندند راحت نیستید ..دید مثبتی به زندگی دارید ..درهمه چیزبه دنبال خوبیها هستید .بیدی نیستید که با هربادی بلرزید .گرم ,دوست داشتنی ,با وفا واجتماعی هستید وهرکدام ازاین صفات می تواند دلیلی برای خوب بودن شما باشد .انرژی نامحدودی دارید ولی انگیزه تان کم است .برای شما مشکل است که فقط برروی یک کارمتمرکز شوید به شما پیشنهاد می گردد که اجازه دهید مردم روی جدی شما راهم ببینند همان طورکه چهره شاد شما را می بینند .دراین صورت می خواهند که همیشه با شما باشند .به احساسات دیگران احترام بگذارید ازاین شاخه به آن شاخه نپرید وکاری راکه دوست دارید انتخاب کنید وتا پایان آن را انجام دهید .

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط محسن یزدانی زازرانی 91/5/1:: 12:33 عصر     |     () نظر

و خدا از روح خودش در بدن انسان دمید !

چند وقت پیش با پدر و مادرم رفته بودیم رستوران که هم آشپزخانه بود هم چند تا میز گذاشته بود برای مشتریها ...

افراد زیادی اونجا نبودن , 3نفر ما بودیم با یه زن و شوهر جوان و یه پیرزن پیر مرد که نهایتا 60-70 سالشون بود...

ما غذا مون رو سفارش داده بودیم که یه جوان تقریبا 35 ساله اومد تو رستوران ، یه چند دقیقه ای گذشته بود که اون جوان گوشیش زنگ خورد ، البته من با اینکه بهش نزدیک بودم ولی صدای زنگ خوردن گوشیش رو نشنیدم ...

شروع کرد با صدای بلند صحبت کردن و بعد از اینکه صحبتش تمام شد رو کرد به همه ماها و با خوشحالی گفت که خدا بعد از 8 سال یه بچه بهشون داده و همینطور که داشت از خوشحالی ذوق میکرد روکرد به صندوق دار رستوران و گفت این چند نفر مشتریتون مهمون من هستن میخوام شیرینی بچم رو بهشون بدم...!

به همشون باقالی پلو با ماهیچه بده !!!

خوب ما همگیمون با تعجب و خوشحالی داشتیم بهش نگاه میکردیم که من از روی صندلیم بلند شدم و رفتم طرفش ،  اول بوسش کردم و بهش تبریک گفتم و بعد بهش گفتم ما قبلا غذامون رو سفارش دادیم و مزاحم شما نمیشیم...

اما بلاخره با اصرار زیاد پول غذای ما و اون زن و شوهر جوان و اون پیرزن  و پیرمرد رو حساب کرد و با غذای خودش که سفارش داده بود از رستوران خارج شد...

خب این جریان تا این جاش معمولی و زیبا بود ، اما اونجایی خیلی تعجب کردم که دیشب با دوستام رفتیم سینما که تو صف برای گرفتن بلیط ایستاده بودیم و  ناگهان با تعجب همون پسر جوان رو دیدم که با یه دختر بچه 4-5 ساله ایستاده بود تو صف ...

از دوستام جدا شدم و یه جوری که متوجه من نشه نزدیکش شدم و باز هم با تعجب دیدم که دختره داره اون جوان رو بابا خطاب میکنه  !!!

دیگه داشتم از کنجکاوی میمردم ، دل زدم به دریا و رفتم از پشت زدم رو کتفش !

به محض اینکه برگشت من رو شناخت و  رنگ و روش پرید !

اول با هم سلام و علیک کردیم بعد من با طعنه بهش گفتم : ماشالله از 2-3 هفته پیش بچتون بدنیا اومد و بزرگ شده !!!

همینطور که داشتم صحبت میکردم پرید تو حرفم گفت : داداش او جریان یه دروغ بود ، یه دروغ شیرین که خودم میدونم و خدای خودم...!

دیگه با هزار خواهش و تمنا جریان رو گفت : اون روز وقتی وارد رستوران شدم دستهام کثیف بود و قبل از هر کاری رفتم دستهام رو شستم  و همینطور که داشتم دستهام رو میشستم صدای اون پیرمرد و پیر زن رو شنیدم ...

البته اونا نمیتونستن منو ببینن و با خنده باهم صحبت میکردند :  پیرزن گفت کاشکی میشد یکم ولخرجی کنی امروز یه باقالی پلو با ماهیچه بخوریم ! الان یه سال میشه که ماهیچه نخوردم ...

پیر مرد در جوابش گفت :  ببین اومدی نسازیها ! قرار شد بریم رستوران و یه سوپ بخریم و برگردیم خونه اینم فقط بخاطر اینکه حوصلت سر رفته بود ! من اگه الان هم بخوام ولخرجی کنم نمیتونم بخاطر اینکه 18 هزار تومان بیشتر تا سر برج برامون نمونده...

همینطور که داشتن با هم صحبت میکردند ، کسی که سفارش غذا رو میگیره اومد سر میزشون و گفت چی میل دارین ؟!

پیرمرد هم بیدرنگ جواب داد : پسرم ما هردومون مریضیم اگه میشه دو تا سوپ با یه دونه از اون نونای داغتون برامون بیار...!

من تو حالو هوای خودم نبودم ، همینطور آب باز بود و داشت هدر میرفت و تمام بدنم سرد شده بود ، احساس کردم دارم میمیرم ...

رو کردم به اسمون و گفتم خدایا شکرت فقط کمکم کن !

بعد اومدم بیرون یه جوری فیلم بازی کردم که اون پیرزن بتونه یه باقالی پلو با ماهیچه بخوره ، همین !

ازش پرسیدم که : چرا دیگه پول غذای بقیه رو دادی ؟! ماهاکه دیگه احتیاج نداشتیم !

گفت : داداشی !  پول غذای شما که سهل بود من حاضرم دنیای خودم و بچم رو بدم ولی آبروی یه انسان رو تحقیر نکنم ...

این و گفت و رفت !

یادم نمیاد که باهاش خداحافظی کردم یا نه ، ولی یادمه که چند ساعت روی جدول نشسته بودم و به درودیوار نگاه میکردم و مبهوت بودم ...

واقعا راسته که خدا از روح خودش تو بدن انسان دمید !

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط محسن یزدانی زازرانی 91/5/1:: 12:32 عصر     |     () نظر

<   <<   21   22   23   24   25      >
درباره
صفحه‌های دیگر
پیوندها
لیست یادداشت‌ها
آرشیو یادداشت‌ها